استاد دانشگاه خوارزمی در گفتگو با سپهرغرب مطرح کرد:
جلب اعتماد، رمز مشارکت مردم در مدیریت شهری
سپهرغرب، گروه شهر - طاهره ترابیمهوش: استاد جامعهشناسی دانشگاه خوارزمی با تأکید بر اینکه جلب اعتماد، رکن اصلی جهت بالا بردن مشارکت شهروندان است، اظهار کرد: نگاه از بالا به پایین چیزی جز بیاعتمادی را در بین شهروندان تقویت نمیکند.
«عدهای از شهروندان با دیدن صحنههای رها شدن زبالهها و نخاله در سطح شهر در برداشت نخست میگویند شهرداری کجاست که به این امور رسیدگی و مشکلات شهر را حل کند؟ درحالیکه میتوان برداشت دیگری نیز از این جریان داشت و آن، اینکه شهرداری را تقصیرکار ندانست، بلکه گفت چه کسی باعث ایجاد سد معبر شده و یا نخاله و زباله را در نقطهای از شهر تخلیه کردهاست؟»
این جملات گوشهای از گلایههایی است که معمولاً از سوی مدیریت شهری در گفتوگوها مطرح میشود، درواقع در بروز مشکلاتی از قبیل انتشار بوی نامطبوع در برخی معابر به دلیل رهاسازی فاضلاب، سد معبر، وجود خاک و نخاله یا تجمع زباله در برخی از نقاط شهر، نباید تنها شهرداری را مقصر دانست، زیرا تا زمانی که شهروندان همکاری لازم را با نیروهای شهرداری نداشته باشند، مشکلات شهری همچنان پابرجاست.
گرچه شهرداری نهادی خدمترسان است که باید محیط شهری را برای زندگی مطلوب شهروندان فراهم کند، اما ازآنجاییکه بیشترین میزان شکایتهای مردمی مربوط به موضوعات خدمات شهری بهویژه سد معبر و رهاسازی زبالهها است، باید توجه داشت که طبق قانون، پیادهرو ملک عمومی است، اما تعداد زیادی از کسبه به حقوق سایر شهروندان احترام نمیگذارند. برای شهرداری سخت است که بهصورت شبانهروزی برای برخورد و جمعآوری سد معبر یا زباله از سطح معابر نیرو بگذارد.
اینکه در برخی معابر شهر بوی فاضلاب به مشام میرسد یا در فصل تابستان شاهد افزایش بیماری در نقاطی از شهر هستیم، مگر شهرداری فاضلابها را در معابر ریخته؟ یا خاک و نخالههای ساختمانی را که محلی برای ایجاد پشه سالک است در محیط شهری رها کردهاست؟ از طرفی به اذعان معاون پسماند سازمان مدیریت پسماند شهرداری همدان، سالانه هزینه جمعآوری و دفن زباله در این شهر 30 میلیارد تومان است و حتی در برخی از موارد شاهد آن هستیم که به دلیل عدم تمکین شهروندان در قرار دادن زباله طی ساعت مشخصی از شبانهروز زبالهها دو بار جمعآوری میشود این در حالی است که اگر بتوانیم این هزینه 30 میلیارد تومانی را که هرسال برای جمعآوری زباله شهر هزینه میشود کاهش دهیم، شهرداری میتواند آن را در سایر پروژههای عمرانی همچون احداث پارک، تکمیل تقاطعها و بهبود فضای شهری صرف کند و باعث رشد و آبادانی شهر شود، نه اینکه هرسال بر این هزینهها افزوده شود و شهرداری برای پاسخگویی به نیازهای شهروندان ناچار شود آن را از عوارضی که از شهروندان در بخشهای مختلف چون صدور پروانه و غیره دریافت میشود، تأمین کند.
اینکه شهرداری تمام خیابانهای فرعی و مقابل منازل مردم را در زمان بارش برف تمیز کند غیرممکن نیست، اما به چه بهایی و چرا؟ به نظر شما یک شهروند نباید جلوی منزل خود را تمیز کند؟
حتی طی سالهای اخیر بارش باران نیز به دلایل مختلف در برخی از نقاط شهر باعث آبگرفتگی شده، مقوله ناهمواری آسفالت و استاندارد نبودن شیب آسفالت معابر یکی از مواردی است که مقصر آن خدمات شهری نیست. از طرفی با رشد حاشیهنشینی در شهر و ساختوسازهای بیرویه، متأسفانه ساختمانهایی قد علم کردهاند که بهتناسب آنها زیرساختهای لازم چون جوی، جدول و کانال در آن محدودهها احداث نشده حالآنکه ساکنان این محدوده نمیگویند خانه را غیرمجاز ساختهاند و زیرساخت لازم را ندارد، بلکه علت آبگرفتگی و مسؤول آن را شهرداری میدانند. درست است که شهرداری در قبال شهر مسؤول بوده اما با توجه به منابع محدود و اولویتهای کاری نمیتوان تمام مسؤولیت را بر دوش مدیریت شهری بار کرد.
از طرفی متأسفانه در این زمینه خلأ قانونی نیز وجود دارد؛ بهطور مثال برخی شهروندان فاضلاب خود را کنار خیابان میریزند، اما قانونی وجود ندارد که به استناد آن با این افراد برخورد لازم صورت گیرد، البته ماده 688 قانون مجازات اسلامی جهت برخورد در این امر وجود دارد، اما بر اساس این قانون، شاکی میتواند سازمان محیطزیست باشد و یا اداره بهداشت؛ و شهرداری دراینبین محلی از اعراب ندارد و نمیتواند شکایتی داشته باشد و حتی در صورت فراهم شدن بستر برای برخورد با متخلفان این سؤال در ذهن شکل میگیرد که مگر شهرداری چقدر میتواند انرژی و توان خود را صرف برخورد با این موارد و تشکیل پرونده برای متخلفان کند؟ آیا میتوان شبانهروز نیرو گذاشت که مردم زباله و نخالههایشان را در محیط شهری نریزند؟
پس تنها راه حل این مسئله جلب مشارکت شهروندان است؛ چراکه مهمترین مشکل ما در شهر همدان، عدم مشارکت مردم است که اگر بتوانیم میزان مشارکت را در حفظ محیطزیست، توسعه فعالیتهای خود شهروندان و خدمات شهری افزایش دهیم، بین 70 تا 80 درصد از هزینههای دوبارهکاری کاهش خواهد یافت و شاهد بهبود شرایط خواهیم بود.
در توسعه شهرها هیچ راهی نیست مگر مشارکت مردم در نگهداری از شهر و اینکه آنان در برابر شهر احساس تعلق و مسؤولیت کنند، بنابراین با توجه به اهمیت موضوع بر آن شدیم تا دراینباره گفتوگویی با یکی از اساتید جامعهشناسی دانشگاه خوارزمی ترتیب دهیم که در ادامه میخوانید:
استاد جامعهشناسی دانشگاه خوارزمی با اشاره به اینکه یکی از شاخصهای توسعهیافتگی در جوامع به میزان جلب مشارکت مردمی بازمیگردد، گفت: درواقع بین یک جامعه رشد یافته با توسعهیافته تفاوت بسیار است.
امانالله قرائیمقدم تصریح کرد: رشد، شاخصی کمی است اما توسعهیافتگی کیفیت و مطلوبیت را نیز در جامعه مورد توجه قرار میدهد.
جلب مشارکت مردم یک ضرورت است
وی با بیان اینکه جلب مشارکت مردمی بدان معنا است که انجام امور مختلف به دست آنان سپرده شود، اظهار کرد: مشارکت مردم یک اصل ضروری و مسلم در مدیریت شهری است که باید به دنبال تحقق آن برای رسیدن به شرایط مطلوب باشیم.
قرائیمقدم در تشریح چرایی عدم مشارکت مردم در مدیریت مطلوب شهرها، تبیین کرد: متأسفانه طی سالهای اخیر مسؤولان و مدیران شهری اغلب، مردم را در امور اجتماعی دخیل ندانسته و نمیدانند و یا اینکه آنان را در بخش کوچکی از امور مشارکت دادهاند بنابراین شهروندان نیز کمتر شهر را متعلق به خود میدانند.
استاد جامعهشناسی دانشگاه خوارزمی با بیان اینکه متأسفانه همچنان در تصمیمسازیهای شهری، کمتر مشارکت مردم از طریق اعمالنظر تشکلهای مردمی همچون شورایاریها مورد توجه قرار میگیرد، افزود: نگاه از بالا به پایین چیزی جز بیاعتمادی را در بین شهروندان تقویت نمیکند.
وی خاطرنشان کرد: توسعه شهری از طریق اعمال یک مدیریت یکپارچه و مشارکت شهری محقق میشود ازآنجاییکه همواره بخش دولتی در بیشتر جوامع با محدودیتهای اعتباری مواجه است، فرهنگسازی و بسترسازی مناسب برای مشارکت کل جامعه در ساخت محیط زندگی یکی از مهمترین راهکارهای توسعه شهر محسوب میشود.
به گفته قرائیمقدم، از طریق توسعه فرهنگ مشارکت، انگیزش، تدوین و اجرای طرح جامع توسعه شهری میتوان شوراهای محلی را که بر خواسته از بطن مردم هستند جهت مشارکت در پروژههای شهری ترغیب کرد.
استاد جامعهشناسی دانشگاه خوارزمی ادامه داد: بدینجهت سیاستگذاران و مدیران ارشد شهری باید بکوشند با نگاهی کلینگرانه و توسعهگر سیستمی به جذب و جلب تمامی مشارکتهای ممکن، آزادسازی ظرفیتهای موجود و خلق تواناییهای جدید بپردازند.
وی با بیان اینکه ساختار زندگی شهری شرایطی را به وجود آورده که منافع عمومی در مقابل منافع فردی رنگباخته است، عنوان کرد: با توجه به مهاجرتهای وسیع از روستا به شهر و همچنین بهمنظور توسعه و تقویت میزان احساس تعلق اجتماعی شهروندان، میتوان با ارائه آموزشهای عمومی در ارتباط با فرهنگ شهرنشینی، پایبندی به قوانین و مقررات شهری و آموزش حقوق زندگی شهری به شهروندان، زمینه مشارکت اجتماعی آنها را بالا برد.
قرائیمقدم با اشاره به اینکه مشارکت یک همکاری داوطلبانه مردم در برنامههای عمومی است که موجب توسعه در شهر میشود، ابراز کرد: مشارکت شهروندان بیشتر در موارد ارائه پیشنهاد و انتقادها میسر و کارگر میافتد و از آنها انتظار نمیرود که در اجرای برنامهها شرکت کنند، اما مشارکت بر نیازها و موضوعات جامعه محلی متمرکز و در تصمیمگیریهای جوامع محلی تأثیرگذار است پس بیشک شهروندان در صورتی از زندگی شهری لذت خواهند برد که محیط شهر و پیرامون آن برایشان لذتبخش و مفرح به نظر آید و این موضوع تنها زمانی رخ خواهد داد که عملکرد شهرداری در درون شهر مناسب و بهرهور باشد اما مسئله مهمتر در این باب سنجش عملکرد شهرداری است.
استاد جامعهشناسی دانشگاه خوارزمی ادامه داد: به این معنا که مشخص شود این عملکرد و خروجی توسط چه کسی مورد ارزیابی قرار میگیرد و تجزیه تحلیل میشود؛ بهطور مثال ممکن است در ارائه گزارش عملکرد شهرداری، در عمل بسیار مطلوب و اثربخش باشد درحالیکه مردم عملکرد را بسیار ضعیف و ناکارآمد تلقی کنند قطعاً در چنین شرایطی مردم اعتمادشان را به سازمان شهرداری از دست خواهند داد و پروژههای شهری را طرحهایی خواهند دید که فقط در جهت اینکه منابع مالی و عوارض دریافتی از مردم هزینه شود اجرایی میشوند، مسلماً در چنین شرایطی نهتنها شهروندان در راستای کمک به اجرای پروژهها و مشارکت، اقدامی نمیکنند، بلکه در مقابل انجام این پروژهها مقاومت نیز خواهند کرد.
وی خاطرنشان کرد: به همین جهت شهروندان باید بهعنوان یکی از ارکان موفقیت پروژهها و حتی مدیریت شهری شناختهشده و در اجرای پروژهها و ارائه خدمات مشارکت داده شوند که این امر با تمرکززدایی و واگذاری امور به تشکلهای مردمی همچون شورایاریها محقق میشود.
قرائیمقدم با اشاره به اینکه توسعه در هر جامعه باید در درجه نخست به نفع ساکنان محلی باشد، گفت: افرادی که در محدوده برنامهریزیشده زندگی میکنند از بیشترین دانش در زمینه محدوده و امور مربوط به آن برخوردارند ضمن اینکه آن افراد برای تهییج و انگیزه داشتن باید در تصمیمگیریها نقش داشته باشند.
استاد جامعهشناسی دانشگاه خوارزمی تأکید کرد: یکی از مبادی، توسعه فرهنگ مشارکت است. فرهنگ عبارت است از مجموعه اعتقادات، باورها، ارزشها، هنجارها که موردقبول افراد یک جامعه بوده و فرهنگسازی و بسترسازی مناسب برای مشارکت کل جامعه در ساخت محیط زندگی خودشان یکی از مهمترین راهکارهای توسعه شهری محسوب میشود.
وی با بیان اینکه باید از طریق برنامههای آموزشی، فرهنگی و علمی مختلف و مستمر کوشید تا تشکلهای مردمی را نسبت به محیط زندگی شهر حساس و آنها را نسبت به بهبود و شرایط زندگی ترغیب کرد، افزود: بنابراین ایجاد و گسترش فرهنگ مشارکت نیازمند آموزش، کار ترویجی و فرهنگی در جامعه است.
قرائیمقدم عنوان کرد: هدف آموزش برای ریشهدار کردن مشارکت باید ایجاد اعتقاد در مردم برای حضور مؤثر در تصمیمگیریها باشد، دراینبین میتوان از شورایاریها و یا احیای خانههای انصاف که برخاسته از همین مردم هستند در تصمیمگیریها استفاده کرد.
استاد جامعهشناسی دانشگاه خوارزمی با تأکید بر اینکه از راههای دیگر ایجاد مشارکت، دخیل کردن همین تشکلهای مردمی در اجرا و نظارت بر پروژههای شهری است، تبیین کرد: زمانی که این نهادهای مردمی در توسعه و مدیریت شهری مشارکت کنند باعث کاهش هزینه، سرعت بخشیدن و کاهش زمان، ایجاد رضایتمندی و ضریب اطمینان بالاتر انجام پروژهها خواهند شد.
وی با تصریح بر اینکه یکی از مؤثرترین و مهمترین راههای فرهنگسازی، اقدام در جهت تغییر فرهنگ از سنین خردسالی است، اظهار کرد: در این سنین تفکر و اندیشه کودکان شکل خواهد گرفت و این تفکر مبنایی خواهد شد برای رفتار آنها در بزرگسالی.
معالوصف؛ همانطور که گفته شد ایجاد انگیزه در مردم برای توسعه شهر بر مبنای جلب مشارکت، امر بسیار حیاتی و پیچیده است که مدیران باید بکوشند بر مبنای شناخت بافت اجتماعی جامعه خود، الگوی بومی مناسب را یافته و بکار بندند، چراکه بدنه سنگین و کند مجموعه شهرداری باعث ایجاد تصویری منفی و بازدارنده در اذهان عمومی شدهاست که رغبت و انگیزه حرکت و همکاری با مدیریت شهری را به حداقل میرساند.
تغییرات لحظهای و سریع بدون پشتوانه اجرایی، عدم برخورد مناسب حرفهای، کندی و طولانی شدن فرآیندها، فساد مالی و اداری، رابطهگرایی و پارتیبازی، بیانگیزگی و بیتعهدی کارمندان، همه جزء عوامل بازدارنده جلب مشارکت مردمی است که در این بخش اطلاعرسانی شفاف و مستمر از تمامی اقدامات انجامشده، باعث ظهور فضایی عادلانه و منصفانه میشود که ضمن جذب مشارکت مردمی باعث تداوم و پایداری هرچه بیشتر همکاری مردم با مدیریت شهری خواهد شد.
روزنامهها، انواع بروشورها و بولتنها، رادیو و تلویزیون محلی، سایتهای اینترنتی، تابلوهای تبلیغاتی بزرگ سطح شهر (بیلبوردها) همگی از سازوکارهای این امر هستند؛ در مقوله اطلاعرسانی نکتهای که از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است اینکه اطلاعرسانی بایستی از زمان تصمیمگیری برای تدوین طرح آغاز و تا اتمام کامل آن ادامه یابد.
افزایش سرمایه اجتماعی اعم از اعتماد عمومی، وفاق اجتماعی، وجدان فردی و اجتماعی و ارزیابی رضایتمندی عمومی بهصورت سالانه باعث ایجاد تعامل بیشتر مردم با حوزه مدیریت شهری خواهد شد، اینکه مردم توانستهاند بازخورد پرداخت عوارض پرداختی خود را ببینند خود بهترین سند برای اقدامات مؤثر بعدی خواهد بود.
پس همانطور که عنوان شد واگذاری مسؤولیتها و تصمیمگیریها در برخی از امور شهری به مردم و اهمیت دادن به پیشنهادها و نظرات شهروندان در اداره امور شهر بهمنظور تقویت احساس مالکیت بر محیط شهری در میان آنها از مؤثرترین روشها برای ایجاد شهری پویا مانند همدان است.
شناسه خبر 5947