خداوند هر یک از انبیاء را حجت بر تمام مردم عصر خویش قرار داد و هر پیامبری به نبی پس از خویش بشارت داد؛ همچنان که حضرت عیسی علیهالسلام به عنوان حجت و هادی عصر خویش مردم را به آمدن خاتم انبیا یعنی پیامبر(ص) بشارت داد، آنجا که خداوند در آیه ششم سورۀ صف فرمود «وَ إِذْ قالَ عیسَى ابْنُ مَرْیَمَ یا بَنی إِسْرائیلَ إِنِّی رَسُولُ اللَّهِ إِلَیْکُمْ مُصَدِّقاً لِما بَیْنَ یَدَیَّ مِنَ التَّوْراةِ وَ مُبَشِّراً بِرَسُولٍ یَأْتی مِنْ بَعْدِی اسْمُهُ أَحْمَدُ...؛ و هنگامى را که عیسى پسر مریم گفت: «اى فرزندان اسرائیل، من فرستاده خدا به سوى شما هستم. تورات را که پیش از من بوده تصدیق مىکنم و به فرستادهاى که پس از من مىآید و نام او «احمد» است، بشارتگرم.» از این روست که خداوند وقتی میخواهد به معرفی رسولالله(ص) بپردازد، ایشان را رسول بر تمام مردم معرفی میکند، آنجا که در آیه158 اعراف فرمود «قُلْ یا أَیُّهَا النَّاسُ إِنِّی رَسُولُ اللَّهِ إِلَیْکُمْ جَمیعاً...؛ بگو ای مردم، من رسول خدا به سوی تمام شما هستم». در این راستا خداوند یکی از مأموریتهایی که برای رسول گرامی خود تبیین کرد، ولایت عالم و آدم بسوی تمدنی است که بناست در پایان دنیا فراگیر شود, همان تمدنی که ما از آن با عناوینی مثل تمدن ظهور یا مُلک مهدوی یاد میکنیم. خداوند در آیات 8 و 9 سورۀ صف در این باره میفرماید «یُریدُونَ لِیُطْفِؤُا نُورَ اللَّهِ بِأَفْواهِهِمْ وَ اللَّهُ مُتِمُّ نُورِهِ وَ لَوْ کَرِهَ الْکافِرُونَ؛ مىخواهند نور خدا را به وسیله دهان خود خاموش کنند و حال آنکه خدا -گر چه کافران را ناخوش اُفتد- نور خود را کامل خواهد کرد.» و در آیۀ بعد فرمود «هُوَ الَّذی أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدى وَ دینِ الْحَقِّ لِیُظْهِرَهُ عَلَى الدِّینِ کُلِّهِ وَ لَوْ کَرِهَ الْمُشْرِکُونَ؛ اوست کسى که فرستاده خود را با هدایت و دین حق روانه کرد، تا آن را بر هر چه دین است فائق کند، هر چند مشرکان را ناخوش آید.» این آیات در نگاه اول گویای 6 مسئله است: 1ـ خداوند از صدر اسلام برنامهای با عنوان اتمام نورالله در پهنۀ عالم دارد 2ـ دشمن سعی دارد در مقابل این جریان نورانی بایستد 3ـ خداوند جهت پیشبرد این برنامۀ عظیم، رسولی را ارسال میکند تا مجرای نورالله شود 4ـ این رسول الهی با دو ابزار الهُدی و دینالحق، این نوع از دین را بر سایر ادیان غلبه میدهد تا فرآیند تام شدن نور خداوند بر پهنۀ عالم تکمیل شود. 5ـ این فرآیند به لحاظ عبارت «وَ اللَّهُ مُتِمُّ نُورِهِ» به حد کمال نرسیده بلکه ادامه دارد، بنابراین باید در هر دوره والیانی منسوب از جانب رسول بزرگوار یا اولی الامر برای پیشبرد آن امر عظیم حضور داشته باشند؛ همچنان که امام کاظم علیهالسلام در تفسیر این آیه فرمود: هُوَ الَّذِی أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدی وَ دِینِ الْحَقِّ قَالَ هُوَ الَّذِی أَمَرَ رَسُولَهُ بِالْوَلَایَةِ لِوَصِیِّهِ وَ الْوَلَایَةُ هِیَ دِینُ الْحَقِّ. او خدایى است که دستور داده به پیامبرش وصیت کند در مورد ولایت علی بن ابى طالب. 6ـ فلسفۀ ارسال رسل، برای امر عظیمی است که خداوند از آن با عنوان «اتمام نورالله» از آن یاد میکند. امام کاظم علیهالسلام همچنین دربارۀ این فراز از آیۀ نهم سورۀ صف «لِیُظْهِرَهُ عَلَی الدِّینِ کُلِّهِ» فرمود یُظْهِرُهُ عَلَی جَمِیعِ الْأَدْیَانِ عِنْدَ قِیَامِ الْقَائِمِ در اینجا امام بیان میدارند که غلبۀ دینالحق بر تمام ادیان هنگام قیام قائم صورت میگیرد، بعد این جریان را به این فراز از آیۀ قبل ارجاع داده و میفرمایند یَقُولُ اللَّهُ وَ اللَّهُ مُتِمُّ نُورِهِ وَلَایَةِ الْقَائِمِ. یعنی برنامه تام شدن نور خدا با ولایت قائم (عج) حاصل میشود. بنابراین خداوند برنامۀ اتمام نورالله را که با پیامبر خویش آغاز کرد، با ولایت قائم عجل الله تعالی فرجه به عنوان نمایندۀ رسول خویش تکمیل میکند؛ در این فرآیند، غلبه دینالحق بر سایر ادیان یکی از برنامههای اساسی است.
|