کد خبر : 85408
تاریخ : 1403/5/11
گروه خبری : گردشگری

«خیشخانه»؛ کُنج خنکِ بناهای قدیمی

در مقابل تنوع سیستم‌های سرمایشی امروزی؛ روزگاران کهن در گوشه‌ای دنج از بناهای‌های قدیمی، خنکای خیشخانه در تابستان‌ها شگرد طبیعی برای فرار از گرما بود؛ اتاقکی مفرح و باطراوت که جانی تازه به اهل خانه می‌بخشید.

خیشخانه یک شیوه سنتی و کهن در معماری خانه‌های ایرانی برای خنک کردن موقت هوا بوده است. در متون و فرهنگنامه‌های واژگان فارسی، خیشخانه با نام‌های بادهنج، باتخان، خارخانه، خسخانه و خیس خانه نیز آمده است.

واژه خیش؛ تغییر شکل یافته کیش به معنای پرده یا پارچه‌ای از جنس کتان یا کرباس خشن است. در فرهنگ‌های فارسی خیشخانه به معنای مکانی است که خیش یا کیش را در آن می‌آویزند یا سقف را با آن پوشانده‌اند.

بر اساس آنچه محمدعلی داعی‌الاسلام در کتاب «فرهنگ نظام »خود نوشته است، واژه خیس‌خانه نیز برگرفته از همین معنا و به سبب خیس کردن پارچه است. این جان‌پناه کلبه‌مانند در نقاط مختلف ایران به شکل‌های متنوعی ساخته می‌شد. گاه خیش را از سقف خانه می‌آویختند و آن را برای خنک‌تر کردن هوا با آب و گلاب خیس می‌کردند و با ریسمانی که به آن بسته بودند، آن را به حرکت در می‌آوردند؛ با حرکت خیش هوای خنک و مطبوع در خانه پراکنده می‌شد. ساده‌ترین روش دستیابی به آب مورد نیاز خیشخانه‌ها، احداث آن‌ها در کنار چشمه، قنات، رودخانه و چاه آب نزدیک خانه یا عمارت بود که با پاشیدن آب بر روی خیشخانه، محیط آن را پیوسته مرطوب نگه می‌داشتند.

عبدالملک ثعالبی در کتاب «لطائف المعارف»، پیدایش نخستین خیشخانه‌ها را مربوط به پادشاهان دوره ساسانی می‌داند و نخستین کسی را که برای خود خیشخانه ساخت، منصور (خلیفه عباسی) معرفی می‌کند.

خاستگاه بنای خیشخانه به‌طور دقیق مشخص نیست. در برخی کتب و اسناد تاریخی که در این زمینه وجود دارد مردم سیستان و بلوچستان را مبدع خیشخانه دانسته‌اند. برخی نیز بر این باورند در ایران باستان، پادشاهان اتاقی با دسته‌های بلند و انبوه نی می‌ساختند و پاره‌های بزرگ برف را میان آن‌ها یا سبدهای بافته‌شده قرار می‌دادند.

طبق این اسناد، سپس امویان ساخت خیشخانه را ادامه دادند و در دوره عباسیان به‌ویژه منصور نوع پیشرفته‌تر خیشخانه که با استفاده از پارچه ضخیم کنف یا بافته‌های برگ خرما بود را بر بام نصب می‌کردند.

در دستگاه خلافت عباسی بودجه هنگفتی برای خرید و بهره‌گیری از خیش در ساختمان‌های کاخ‌ها، اختصاص می‌یافت و پادشاهان در جشن‌ها از آن‌ها استفاده می‌کردند.

خیشخانه‌های عضدوالدوله دیلمی در شیراز به‌صورت چهارطاقی‌های حصیری بود. بر اساس تاریخ جلد ششم تاریخ بیهقی؛ مجلل‌ترین خیشخانه، از آنِ سلطان مسعود غزنوی در هرات بود. ساده‌ترین شکل خیشخانه نیز فضاهای مکعب ساخته شده از شاخه‌های چوب یا حفره‌ای در زمین بوده که تمام دیوارها و سقف آن را با خار، نی و مصالح دیگر می‌پوشاندند. از این خیشخانه‌های ساده عامه مردم استفاده می‌کردند، اما با تحول آن، در خدمت بزرگان و اشخاص مرفه قرار گرفت و رجال دولتی حتی در قایق‌های خود خیشخانه‌هایی با پوشش کرباسی داشتند. همچنین سپاهیان در اردوها و پادگان‌ها از آن بهره می‌جستند.

به نگاشته محمد مناظر احسن در کتاب «زندگی اجتماعی حکومت عباسیان»، در دوره عباسی، توانگران تکه‌های یخ و برف را در گنبد (قُبه) خیشخانه می‌گذاشتند و یکی از خدمتکاران را به باد زدن آن می‌گماردند. نوع پیشرفته خیشخانه اینگونه بوده که کاریزی از نهر آبی که در طبقه پایین خانه با تندی می‌گذشت به برخی از دالان‌ها و خیشخانه‌ها که در طبقات بالاتر بنا شده بود آب می‌پاشید.

علی بلوکباشی در کتاب «خیشخانه، ابتدایی‌ترین شکل تهویه مطبوع در تاریخ معماری ایران» آورده است: انواع دیگر خارخانه‌های معتبر و پیچیده بیشتر برای تأمین آسایش قشرهای بالای جامعه به کار می‌رفته که در میان طبقات مرفه جامعه رواج داشته. جز انواع خارخانه‌ها که روی زمین به‌عنوان خیشخانه بنا می‌شده، نوعی دیگر از چادر و پارچه کتانی نیز در تابستان‌ها بر روی بام‌ها نصب می‌شد که به گنبد خیش معروف بوده است. گنبد خیش را در مرکز بخش تابستانه خانه روی بام می‌ساختند و از آن، خیشی کرباسی می‌آویختند و سپس با پاشیدن آب پیوسته آن را خیس نگاه می‌داشتند.

به روایت علی بلوکباشی، بر دیواره‌های بعضی خیشخانه‌ها نیز پاره‌های نمد آویخته می‌شد، سپس لوله‌ای با سوراخ‌های متعدد به طور افقی از بالای نمدها می‌گذراندند و وقتی در این خیشخانه‌ها می‌نشستند، آب را در لوله‌ها می‌انداختند که از طریق سوراخ‌ها به نمد می‌رسید و هوا را خنک می‌کرد.

محمدسعید جانب‌اللهی در کتاب «مساکن سنتی بلوچ» می‌نویسد: با ورود برق به روستاها ساخت خیشخانه که در مناطق مختلف به شکل‌های متفاوت توسعه یافته بود و در بعضی فرهنگ‌ها طول و تفصیل بیشتری به آن داده‌اند منسوخ شد و کولر و یخچال جای آن را گرفت.

شکل دیگری از خیشخانه که در بیابان‌ها و مناطق کویری و خشک ایران از جمله خراسان جنوبی، سیستان و بلوچستان، کرمان، یزد و برخی نقاط کویری اصفهان برپا می‌شد را «خارخانه» می‌نامند که پیرامون آن را با حصیر، سفال یا بوته‌های خار می‌پوشانند. وقتی که روی این سازه خاری، آب می‌پاشند بر اثر وزش باد هوای خنک به درون کلبه می‌وزد و با این ابتکار صحرانشینان از آفتاب سوزان کویر در امان هستند.

دامداران، چوپانان و کشاورزان این خارخانه‌ها را متناسب با تعداد نفرات خانه می‌ساختند. هوای گرم و گرد و غبار مناطق کویری با عبور از این خارها به هوای مرطوب، خنک و پاک تبدیل می‌شد.

برخی محققان می‌گویند بعدها هندوها نیز از این روش استفاده کردند با این تفاوت که برای خوشبو کردن خیشخانه بجای خار از گیاهان خشک شده معطر بهره بردند.

سیستم خیشخانه و یا خارخانه که آن را قدیمی ترین کولر در ایران می‌دانند بر مبنای دانش بومی و با استفاده از انرژی‌های سبز و طبیعی ساخته میشد.

بر اساس یافته‌های علی بلوکباشی، پژوهشگر انسان‌شناسی، بعدها در شیراز با لوله‌کشی کردن آب و ریخته شدن قطره‌‌های آب بر روی خیشخانه تحولی را در این فناوری ایجاد کردند.

هندوشاه نخجوانی در کتاب «تجارب‌السلف» آورده که «عضدوالدوله دیلمی» برای آبرسانی به خیشخانه خود که در طبقه بالا احداث کرده بود، کاریزی از دو فرسنگی کشیده بود که آب آن از روی بام‌ها می‌گذشت و بر روی چهارطاقی‌های حصیری پاشیده می‌شد. این روش خنک‌سازی در بغداد نیز بسیار رواج یافت.

محمدابراهیم باستانی در سفرنامه خود با عنوان «پاریز تا پاریس» خارخانه‌ یا خیشخانه‌ها را مامنی برای استراحت و خوشگذرانی در گرمای تابستان عنوان کرده و معتقد است «کسی که به عمر خود خیشخانه ندیده و در زیر آن خوش و خرم لَم نداده و تخم هندوانه نشکسته، هرگز از زندگی لذتی نبرده است».

باستانی این وصف خود از خیشخانه را بر اساس اشعار افسری آذربایجانی نوشته است. این شاعر که سال 1316 شمسی در پادگان‌های زابل و خاش مشغول به خدمت بوده‌ است، در ترجیع‌بندی درباره خارخانه‌ای در سیستان می‌گوید:

نه بُرده کیف زندگی نه لذت زمانه را/ به عمر خود هر آنکسی ندیده خارخانه را/ ز سوس‌ها و سیس‌ها تو بشنوی ترانه را/ خوشا و خرم آن دمی که تخم هندوانه را/ تو دانه‌دانه بشکنی لمیده زیر خارها

حسرت بزرگ اینکه خیشخانه و سایر بناهای مشابه ازجمله بادگیرها، دوجداره گرفتن دیوارها، سردابه‌ها و آب انبارها که هر کدام یک فناوری ایرانی محسوب می‌شود در گذر زمان بجای توسعه و بازآفرینی در معماری خانه‌ها با فناوری‌های جدید مانند کولر جایگزین و به فراموشی سپرده شد.

  لینک
https://www.sepehrnewspaper.com/Press/ShowNews/85408