مصطفی رحماندوست؛
چطور به بچهها از وطن بگوییم؟
مصطفی رحماندوست با بیان اینکه مسئله وطن بسیار مهم است میگوید: بهترین مفهوم برای نشان دادن وطن، مفهوم خانه است.
این شاعر و نویسنده مطرح کودکان و نوجوانان درباره اینکه در این روزها، ادبیات چطور میتواند به کودکان و نوجوانان کمک کند، با بیان اینکه این کار تخصصی است، اظهار کرد: باید یک متخصص بگوید زمانی که بلای عمومی نازل میشود در وهله نخست ما پدر و مادرها چگونه خودمان را آرام کنیم و در مرحله بعد چگونه با کودکانمان برخورد کنیم. اینکه برای کودکان مینویسم دلیل بر این نمیشود که متخصص آرامشبخشی به کودکان هم باشم؛ اما برای نوهها و اطرافیان خودم بازی کردن و قصه گفتن را انتخاب کردهام، منتها به نحوی که تغییرات را دریابند و اینکه چه اتفاقی افتاده که مثلا خانوادهها دور هم جمع شده و یکجا زندگی میکنند، میگویند و میخندند.
او سپس گفت: مسئله وطن خیلی مهم است؛ رژیم غاصب قصاب بچهکش به آزادیها، به بازیها، به شادیها و به کتابهای بچهها حمله کرده است و این را میتوان در قالب تمثیل و داستان گفت؛ اما باید داستان را به این نقطه برسانیم که ما برندهایم زیرا نشستهایم و داریم قصهها و شعرهای خودمان را میخوانیم و زندگی خودمان را میکنیم.
این شاعر درباره اینکه مفهوم وطن را چگونه میتوانیم به کودکان منتقل کنیم و آنها را با این مفهوم آشنا کنیم، توضیح داد: خانه؛ خانه بهترین تمثیل وطن است. زکریا تامر، نویسنده عرب، کتابی دارد به نام «خانه». او در این کتاب نوشته مرغ خانه دارد و اسم خانه آن «لانه» است، پرنده خانه دارد و اسم خانه آن «آشیانه» است و همینطور جلو میآید و در انتها مینویسد اما فلسطینیها خانه ندارند زیرا خانه آنها را دیگران اشغال کردهاند. او خیلی خوب توانسته مفهوم وطن را در آن کتاب بگوید. این کتاب به بیش از 60 زبان ترجمه شده است.
رحماندوست خاطرنشان کرد: بهترین مفهوم برای نشان دادن وطن، مفهوم خانه است؛ زیرا کودک چارچوب خانه را میبیند، حضور آرامبخش پدر و مادر و خواهر و برادرش را در آنجا حس میکند و این را که کسی بهزور وارد خانه میشود، میفهمد. من اینگونه حس میکنم و حرفم، حرف تخصصیای نیست.
او سپس بیان کرد: ما در آغاز انقلاب اشتباهی کردیم که اثراتش را الآن میتوان دید؛ آن زمان میگفتند کسانی که از دنیا رفتهاند، پیش خدا رفتهاند. همان زمان هم میگفتیم که اینطور خدا در دل کودکانی که پدر و مادرشان را از دست دادهاند، نامهربان میشود. یا میگفتند رفتهاند بهشت، که باز بهشت کمی بهتر بود. الآن تأثیرات این موضوع را میبینیم. با گذشت بیش از 30 سال نتوانستهایم مفهوم مرگ را برای بچههامان بهصورت علمی و روانشناختی جا بیندازیم و فقط شعار دادهایم.
این شاعر تأکید کرد: الآن فاجعه بزرگی اتفاق افتاده اما شکرخدا تا جایی که میبینم، روحیهها عالی و بالاست، حتی از زمان جنگ روحیهها بیشتر است و حس وطندوستی و حس دوستداشتن خانه خوب است. حالا ما هستیم و بچهها و باید به آنها مقاومت و دوست داشتن خانه را یاد بدهیم؛ اما چگونه؟ متأسفانه تخصصش را ندارم، هرچه متخصصان امر خارج از تنشهای سیاسی بگویند، گوش میدهم.
این شاعر و نویسنده مطرح کودکان و نوجوانان درباره اینکه در این روزها، ادبیات چطور میتواند به کودکان و نوجوانان کمک کند، با بیان اینکه این کار تخصصی است، اظهار کرد: باید یک متخصص بگوید زمانی که بلای عمومی نازل میشود در وهله نخست ما پدر و مادرها چگونه خودمان را آرام کنیم و در مرحله بعد چگونه با کودکانمان برخورد کنیم. اینکه برای کودکان مینویسم دلیل بر این نمیشود که متخصص آرامشبخشی به کودکان هم باشم؛ اما برای نوهها و اطرافیان خودم بازی کردن و قصه گفتن را انتخاب کردهام، منتها به نحوی که تغییرات را دریابند و اینکه چه اتفاقی افتاده که مثلا خانوادهها دور هم جمع شده و یکجا زندگی میکنند، میگویند و میخندند.
او سپس گفت: مسئله وطن خیلی مهم است؛ رژیم غاصب قصاب بچهکش به آزادیها، به بازیها، به شادیها و به کتابهای بچهها حمله کرده است و این را میتوان در قالب تمثیل و داستان گفت؛ اما باید داستان را به این نقطه برسانیم که ما برندهایم زیرا نشستهایم و داریم قصهها و شعرهای خودمان را میخوانیم و زندگی خودمان را میکنیم.
این شاعر درباره اینکه مفهوم وطن را چگونه میتوانیم به کودکان منتقل کنیم و آنها را با این مفهوم آشنا کنیم، توضیح داد: خانه؛ خانه بهترین تمثیل وطن است. زکریا تامر، نویسنده عرب، کتابی دارد به نام «خانه». او در این کتاب نوشته مرغ خانه دارد و اسم خانه آن «لانه» است، پرنده خانه دارد و اسم خانه آن «آشیانه» است و همینطور جلو میآید و در انتها مینویسد اما فلسطینیها خانه ندارند زیرا خانه آنها را دیگران اشغال کردهاند. او خیلی خوب توانسته مفهوم وطن را در آن کتاب بگوید. این کتاب به بیش از 60 زبان ترجمه شده است.
رحماندوست خاطرنشان کرد: بهترین مفهوم برای نشان دادن وطن، مفهوم خانه است؛ زیرا کودک چارچوب خانه را میبیند، حضور آرامبخش پدر و مادر و خواهر و برادرش را در آنجا حس میکند و این را که کسی بهزور وارد خانه میشود، میفهمد. من اینگونه حس میکنم و حرفم، حرف تخصصیای نیست.
او سپس بیان کرد: ما در آغاز انقلاب اشتباهی کردیم که اثراتش را الآن میتوان دید؛ آن زمان میگفتند کسانی که از دنیا رفتهاند، پیش خدا رفتهاند. همان زمان هم میگفتیم که اینطور خدا در دل کودکانی که پدر و مادرشان را از دست دادهاند، نامهربان میشود. یا میگفتند رفتهاند بهشت، که باز بهشت کمی بهتر بود. الآن تأثیرات این موضوع را میبینیم. با گذشت بیش از 30 سال نتوانستهایم مفهوم مرگ را برای بچههامان بهصورت علمی و روانشناختی جا بیندازیم و فقط شعار دادهایم.
این شاعر تأکید کرد: الآن فاجعه بزرگی اتفاق افتاده اما شکرخدا تا جایی که میبینم، روحیهها عالی و بالاست، حتی از زمان جنگ روحیهها بیشتر است و حس وطندوستی و حس دوستداشتن خانه خوب است. حالا ما هستیم و بچهها و باید به آنها مقاومت و دوست داشتن خانه را یاد بدهیم؛ اما چگونه؟ متأسفانه تخصصش را ندارم، هرچه متخصصان امر خارج از تنشهای سیاسی بگویند، گوش میدهم.
ارسال
نظر
*شرایط و مقررات*
کلمه امنیتی را بصورت حروف فارسی وارد
نمایید
بعنوان مثال : پایتخت ارمنستان ؟ ایروان
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین
(فینگیلیش) خودداری نمايید.
توصیه می شود به جای ارسال نظرات مشابه با نظرات منتشر
شده، از مثبت یا منفی استفاده فرمایید.
با توجه به آن که امکان موافقت یا مخالفت با محتوای
نظرات وجود دارد، معمولا نظراتی که محتوای مشابهی دارند، انتشار نمی یابد.