شناسه خبر:36852
1399/11/28 12:25:21
سواد با فرهنگ خیلی فرق دارد؛

سواد داریم، فرهنگ چطور؟

سپهرغرب، گروه متن زندگی: در سال‌های اخیر با توجه به نفوذ رسانه‌ها در جوامع، سواد رسانه‌ای نیز مورد توجه قرار گرفته است و تولیدات رسانه‌ای مختلف سعی در تغییر رفتار و سبک زندگی مردم دارد و گاهی به جای سواد، رسانه‌ها هستند که به جوامع سمت و سو می‌دهند.

محمدعلی الستی، جامعه‌شناس ارتباطات نیز کسب سواد رسانه‌ای را مهم‌ترین عامل برای ایجاد تغییر در سبک زندگی و ارتقای فرهنگ عمومی می‌داند و می‌گوید: تعریف سواد در سال‌های اخیر تغییرات زیادی داشته است. در دوره‌ای خواندن و نوشتن ملاک بود و بعد کار با رایانه مورد توجه قرار گرفت. اما به نظر من ملاک باسواد بودن، درست عمل کردن است. یعنی برای بالا بردن درجه استقلال باید سواد و تحلیل از موضوعات را در خود و دیگران تقویت کنیم تا بتوانیم از این طریق تغییری در جامعه ایجاد کنیم.

 لزوم ایجاد قدرت مقاومت در برابر رسانه‌ها

وی قدرت مقاومت در برابر رسانه‌ها را امری ضروری عنوان می‌کند و می‌افزاید: وقتی می‌گوییم سواد، باید اکنون که رسانه‌ها بر مردم اثرگذاری زیادی دارد، به سواد رسانه‌ای توجه ویژه‌ای داشته باشیم. به همین دلیل اگر می‌خواهیم در زندگی و فرهنگ جامعه، دانش و سواد مؤثر واقع شود، باید قدرت تحلیل و بلوغ افراد در برابر تبلیغات رسانه‌ای را بالا ببریم. یعنی طوری نباشد که وقتی رسانه‌ای موضوعی را مطرح می‌کند، افراد بدون درک صحیح یا تحقیق و تحلیل، آن را مورد پذیرش قرار داده و عمل کنند. پس برای اثرگذاری مناسب بر افکار و رفتار مردم، باید سواد رسانه‌ای را در این برهه افزایش دهیم.

امان‌الله قرایی‌مقدم، جامعه‌شناس نیز با اشاره به اینکه جامعه به گذشته برنمی‌گردد، می‌گوید: همان‌طوری که رهبر معظم انقلاب فرمودند «فناوری فرهنگ می‌آورد» باید مواظب باشیم این فناوری چه فرهنگ و خوراکی برای ما دارد و چگونه باید از آن استفاده کنیم که این چگونگی استفاده از آن نیازمند سواد رسانه‌ای است. پس اگر به دنبال تغییر در زندگی هستیم، باید سواد رسانه‌ای را افزایش داده و فکر نکنیم مطالبی که از سوی رسانه‌ها منعکس می‌شود بر همه تأثیر یکسانی دارد. برخی بر اساس تحلیل خود برداشت متفاوتی دارند که باید با ارتقای سواد رسانه‌ای مردم را از نفوذ فرهنگی آگاه کرده و اجازه تخریب فرهنگی ندهیم.

 چرا علم در زندگی متجلی نمی‌شود؟

وی با بیان اینکه ما بین جامعه و زندگی و همچنین سواد و علم، ارتباطی پیدا نکردیم، می‌افزاید: سواد، ناشی از فرهنگ عمومی جامعه است، اما اکنون نظام ارزشی ما مشکل دارد و نتوانستیم بهره‌گیری از علم و سواد را در زندگی متجلی کنیم و به نوعی با رفتارهای نادرست طوری شده که گاهی کاری که باید با علم پیش رود، برخی با پول و سایر موارد به دست می‌آورند. یا حتی شاهدیم که برخی سواد کسب می‌کنند تا به قدرت برسند، بدون اینکه به فکر تجلی آنچه آموختند در زندگی فردی یا حتی اجتماعی باشند. همین تفکر باعث می‌شود علم و دانش در زندگی کارآیی نداشته باشد و با این روند نمی‌توانیم انتظار داشت آموخته‌های خود را در زندگی به کار برده و تغییری در رفتارها به نفع توسعه و پیشرفت ایجاد کنیم.

قرایی‌مقدم با اشاره به اینکه پشت میزنشینی برای مردم به ویژه جوانان ارزش شده است، می‌گوید: اولین دانشجویانی که از ایران به خارج از کشور رفتند و پس از بازگشت به مقامی رسیدند، این تصور حاکم شد که هر کسی از دانشگاه فارغ‌التحصیل می‌شود باید رئیس شود. ما 20 سال قبل از ژاپن دارالفنون داشتیم، اما ما کجا و آنها کجا هستند؟ ما پشت میز نشستیم و از علم خود بهره نگرفتیم، اما آنها به دنبال کار و تلاش و پیشرفت رفتند.

حسین ابراهیمی مقدم، روان‌شناس نیز معتقد است، وقتی تفکر «علم بهتر است یا ثروت» در جامعه غلبه می‌کند و بسیاری برای کسب ثروت به سوی سوادآموزی می‌روند، دیگر کسب علم و دانش برای پیشرفت بی‌معنی می‌شود و با این روند توسعه فرهنگی هم اتفاق نمی‌افتد. این امر در حالی‌است که سواد و کسب دانش به توانمندی افراد افزوده و شانس زندگی بهتر را افزایش می‌دهد.

شناسه خبر 36852