شناسه خبر:94865
1404/3/25 13:13:00

به‌مناسبت تودیع و معارفه فرمانداران محترم شهر همدان که جناب آقای مخفی مسئولیت را واگذار کردند و جناب آقای درویشی مسئولیت را برعهده گرفتند، چند نکته را خدمت شما عرض می‌کنم؛ نکته نخست اشاره‌ای به تاریخچه انتصاب فرمانداران و نحوه انتخاب آنان است که این سنت، سابقه‌ای دیرینه دارد. در گذشته فرمانداران ما عمدتاً از چهار گروه انتخاب می‌شدند: نخست، فرزندان پادشاهان، دوم، وابستگان دربار یا فرزندان آن‌ها، سوم، صاحبان مال و تجارت (تجار بزرگی که به‌واسطه نفوذ مالی خود در دربار، به این مقام منصوب می‌شدند) و چهارمین گروه که انتخابشان منطقی‌تر و معقول‌تر به نظر می‌رسد، صاحبان علم و دانش و یا به تعبیر امروز، سرمایه‌های اجتماعی همراه با تخصص و دانش.
البته طی دوره‌هایی همچون اواخر قاجار و حتی در دوران پهلوی اول، گروهی دیگر هم به این فهرست افزوده شدند: فرنگ‌رفته‌ها؛ یعنی فرزندان متمکنین و تجار که برای تحصیل به خارج از کشور می‌رفتند و پس از بازگشت، به‌عنوان والی یا فرماندار، معرفی می‌شدند.
مسئله قابل توجه آن است که در قوانین قدیمی، هرگز موضوع «بومی بودن فرماندار» مطرح نبوده و اکنون نیز در قوانین رسمی، چنین شرطی وجود ندارد؛ بااین‌حال به‌عنوان یک عرف پذیرفته‌شده، بومی بودن فرماندار به‌دلیل آشنایی با ویژگی‌های منطقه‌ای، ترجیح داده می‌شود که در معرفی فرماندار همدان نیز رعایت اصل بومی بودن، انجام شد و نکته مثبتی است.
نکته دوم، مربوط به حوزه وظایف و اختیارات فرمانداران است. در این زمینه با مجموعه‌ای از قوانین مواجه هستیم که در مجالس مختلف یا شوراهای اداری کشور یا سازمان امور استخدامی و یا وزارت کشور سابق، تدوین شده‌اند؛ برای نمونه در سال 1285 (شمسی)، قانون تشکیلات ایالات و ولایات تصویب شد، در سال 1316 نیز قانون دیگری در این حوزه داشتیم و در سال 1377 هم یکی از آخرین قوانین جامع مربوط به شرح وظایف فرمانداران تدوین شد (البته با اصلاحات و اضافات بعدی)؛ در این قانون اخیر که به‌عنوان «شرح وظایف استانداران و فرمانداران» شناخته می‌شود، 24 ماده قانونی گنجانده شده که بیش از 100 وظیفه و عنوان را برای فرمانداران تعریف کرده است. معنای این امر آن بوده که اگر فرماندار از این حدود 100 وظیفه تخطی کند، به‌نوعی ترک وظیفه کرده و تبعات قانونی خواهد داشت و اگر در این جایگاه خدمت کرده است، صرفاً وظیفه‌ی خود را انجام داده‌ و کار فوق‌العاده یا خارج از انتظار خاصی نکرده‌ است.
درباره همدان باید گفت که آقای مخفی بزرگوار، حدود 2 سال و 6 ماه و 8 روز در سِمت فرمانداری آن حضور داشتند که در مراسم تودیع خود، گزارش‌هایی را تحت عنوان «برجسته‌ترین خدمات»، ارائه کردند. این گزارش‌ها شامل مواردی در حوزه‌های ثبت جهانی، مرمت آثار تاریخی، گردشگری و تقویت زیرساخت‌های مرتبط با آن، تأمین امنیت به‌ویژه در مسیرهای گردشگری همچون حیدره و سد اکباتان، ایجاد مشاغل خانگی، رفع بحران آب، پیگیری موضوع بیمارستان کودکان و سلامت، پیگیری احداث ایستگاه راه‌آهن و مسیر آن، ارتباط با سمن‌ها، بزرگان و سرمایه‌های اجتماعی شهر و فعالیت در فضای مجازی و پاسخ‌گویی از این طریق در کنار دیدارهای مردمی و میدانی بود.
چند ویژگی مثبت در شخصیت و عملکرد آقای مخفی وجود دارد که توجه به آن‌ها حائز اهمیت است؛ ازجمله این ویژگی‌ها، آرامش، طمأنینه و وقاری بوده که ایشان در جلسات از خود نشان می‌دهند. این ویژگی‌ها در کنار اقتدار در اداره امور، امتیاز مثبتی در عملکرد ایشان به‌شمار می‌آید.
همچنین مشورت‌پذیری و توجه به سخنان کارشناسان (که به‌خوبی در جلسات با سمن‌ها و بزرگان شهر نمود داشت) باعث افزایش دانش و تجربه ایشان شده است.
از دیگر نکات قابل‌ توجه، دیدارهای میدانی ایشان بود؛ مانند بازدید از بازار، سازمان‌ها، ادارات و پروژه‌های عمرانی بزرگ مانند نهضت ملی مسکن و سایر طرح‌ها. البته ذکر این ویژگی‌های مثبت به معنای آن نیست که آقای مخفی در تمام حوزه‌ها فاقد نقص بوده‌اند، اما نشان‌دهنده آن است که ایشان با آرامش، بدون هیاهوی سیاسی، تبلیغاتی یا اجتماعی، به کار خود ادامه می‌دادند.
اینکه آیا ایشان 100 درصد موفق بوده‌اند یا خیر، پاسخ روشنی ندارد و نمی‌توان به‌سادگی در این مورد قضاوت کرد. باید صورت‌جلسات ادارات، میزان هماهنگی مدیران شهرستان با فرماندار، میزان اختیارات مالی ایشان و نیز هماهنگی با قوای دیگر (به‌ویژه قوه مقننه یعنی نمایندگان مردم همدان و قوه قضائیه شامل دادستان و ریاست دادگستری) مورد بررسی قرار گیرد؛ اما یک نکته روشن و قطعی وجود دارد: در دوران حضور آقای مخفی، تنش‌های سیاسی و اجتماعی در سطح مدیران و نمایندگان در کمترین حد ممکن بوده است.
البته این را هم باید گفت که یکی از کاستی‌های کارنامه آقای مخفی، نبود شاخص‌ها و آمارهای دقیق در گزارش عملکرد ارائه‌شده بود. یعنی ما به عنوان مخاطب، متوجه نشدیم که شاخص امنیت دقیقاً چه عددی بوده، مبنای آن چیست و این شاخص در آغاز و پایان دوره مسئولیت ایشان (آقای مخفی) به چه عددی رسیده است، یا چه میزان از پروژه‌های عمرانی به‌طور خاص با پیگیری ایشان به بهره‌برداری رسیده‌اند و غیره.
پس از صحبت‌های آقای مخفی، امام‌جمعه و استاندار همدان نیز نکاتی را مطرح کردند که قابل توجه هستند. دولتی که اکنون بر سر کار است، خود را «دولت وفاق ملی» می‌داند و در ترکیب هیئت دولت نیز چنین نگاهی دنبال شده؛ بنابراین، انتظار می‌رود که در انتخاب فرمانداران و مدیران نیز همین رویکرد دنبال شود، یعنی سیاسی‌بازی و سیاسی‌کاری به حداقل برسد و چرخش نخبگان و انتخاب مدیران ارجح و کارآمد در بالاترین سطح صورت گیرد.
سخنان آقای ملانوری‌شمسی در این مراسم شامل سرفصل‌هایی بود؛ ازجمله بهره‌برداری از فرصت‌های موجود که این فرصت‌ها می‌توانند اقتصادی، سرمایه‌گذاری، اجتماعی یا سیاسی باشند. ایشان اعلام کردند که درحال حاضر بیشترین فرصت‌ها برای انجام کار در همدان وجود دارد، خصوصاً با توجه به آرامش حاکم بر شهر و نبود تنش سیاسی؛ علاوه‌بر این، آقای استاندار محترم در سخنان خود به نقاط قوت حوزه‌های مختلف در استان و شهر اشاره کردند و گفتند تلاششان این است که نشاط و شادمانی را در سطح شهر افزایش دهند.
در ارتباط با سخنان آقای استاندار باید بگویم که بیشتر در سطح کلیات بودند و فاقد شاخص‌ها و آمارهای دقیق؛ به‌عبارتی نمی‌دانیم که در آغاز دوره مسئولیت ایشان چه شاخص‌هایی در حوزه‌های مختلف وجود داشته و اگر روزی قرار باشد مسئولیت را واگذار کنند، این شاخص‌ها به کجا رسیده‌اند؟ به نظر می‌رسد که سازمان برنامه و بودجه و نهادهای علمی و نظارتی مانند دانشگاه‌ها و مراکز افکارسنجی می‌بایست مجموعه‌ای از شاخص‌های مورد توافق کارشناسان را در حوزه‌های توسعه‌ای، سیاسی، اجتماعی، امنیتی و فرهنگی مشخص کنند تا در آغاز و پایان دوره هر فرماندار یا استاندار، امکان ارزیابی واقعی میزان موفقیت‌ها فراهم باشد.
در مورد برنامه‌ها و سخنان جناب آقای درویشی نیز که بنده ایشان را یکی از سرمایه‌های اجرایی و مدیریتی استان می‌دانم و معتقدم توانمندی خوبی در این زمینه دارند، موارد زیر به‌عنوان حداقل برنامه‌ها مطرح شدند: توجه به منابع آب و برنامه‌ریزی برای توسعه و صرفه‌جویی در آن، پیگیری نهضت ملی مسکن، تقویت اقتصاد و سرمایه‌گذاری در همدان، توسعه گردشگری، اصلاح الگوی کشت در حوزه کشاورزی، بازنگری در طرح ترافیک یا طرح جامع ترافیک، توسعه حمل‌ونقل عمومی، ایجاد پارک‌سوار، افزایش ظرفیت پارکینگ‌ها، فعال‌سازی معادن و توسعه و تعامل با احزاب سیاسی.
ایشان همچنین تأکید کردند که فرمانداری باید علاوه‌بر تبعیت از دولت وفاق و استاندار محترم، محور وحدت در استان نیز باشد.
سخنان درویشی نیز قابل توجه بود، اما همچون صحبت‌های دو مسئول مذکور، فاقد شاخص و عدد و رقم مشخص بودند؛ یعنی مشخص نشد که اکنون در کجا ایستاده‌ایم و برای مثال طی یک‌سال آینده، قرار است به چه سطحی برسیم.
علاوه‌بر این، با توجه به تخصص مدیریتی و اجرایی آقای درویشی، بیشتر برنامه‌های ایشان در حوزه مدیریت شهری متمرکز بود؛ به نظر می‌رسد که ایشان باید یک جمع نخبگانی یا به تعبیر امروزین، «اتاق فکر» تشکیل دهد، معضلات و مشکلات شهر همدان و شهرستان را احصا کند و سپس با کمک مراکز افکارسنجی، سازمان برنامه و بودجه، دانشگاه‌ها و دیگر نهادهای علمی، شاخص‌های دقیق و قابل ارزیابی را استخراج کرده و یک برنامه راهبردی واقعی و قابل اجرا فراتر از «طرح جامع شهر همدان» که اخیراً ابلاغ شده، برای شهر ارائه دهد.
توجه داشته باشیم که طرح جامع شهر همدان که اخیراً ابلاغ شده، صرفاً یک برنامه کالبدی است. ما به یک برنامه جامع شهرستانی نیاز داریم که بخشی از برنامه استانی و درنهایت منطقه‌ای و کشوری باشد، به‌ویژه در چارچوب برنامه توسعه هفتم.
در بخش دیگری از سخنان خود، می‌خواهم به یک مشکل در ارتباط با فرمانداران مرکز استان‌ها اشاره کنم. در قانون یک ضعف ساختاری درباره جایگاه فرمانداران و استانداران وجود دارد؛ نخست اینکه «فرماندار ویژه» و «فرماندار معمولی» ازنظر اختیارات با یکدیگر تفاوت دارند، اما در مرکز استان‌ها، فرماندار ویژه وجود ندارد که این مسئله به‌نوعی یک خلأ و ضعف مدیریتی محسوب می‌شود و باید برای آن راه‌ حلی اندیشیده شود. نکته دوم اینکه به‌دلیل حضور مستقیم استاندار و مدیران کل در جلسات مرکز استان و به‌واسطه تسلط بیشتر استاندار بر برنامه‌های استان، معمولاً فرمانداران در سایه قرار می‌گیرند و اختیارات و اقداماتشان کمتر دیده و ارزیابی می‌شود. این موضوع مشابه وضعیتی است که در تهران نیز مشاهده می‌کنیم که به‌دلیل حضور وزرا و رئیس‌جمهور در پایتخت، کمتر نامی از استاندار یا فرماندار تهران به میان می‌آید یا گزارشی از عملکرد آن‌ها منتشر می‌شود؛ درحقیقت وزرا مستقیماً در مسائل تهران ورود می‌کنند.
در سایر استان‌ها نیز این ضعف دیده می‌شود و استانداران به‌دلیل استقرار در مرکز استان و اشراف بر مسائل آن، اغلب توصیه‌هایی را برای مدیریت مرکز استان ارائه می‌کنند. به نظر می‌رسد این نقش باید بازتعریف و این ضعف ساختاری برطرف شود.
در مورد جلسه معارفه، جدا از محتوای جلسه که پیش‌تر درباره آن نکاتی را مطرح کردم، ایرادات شکلی هم وجود داشت که لازم است به‌طور مستقل مورد اشاره قرار گیرد تا با نقدهای محتوایی خلط نشود.
ازنظر محتوا، با وجود ضعف‌های آماری، کلیت جلسه آرام و مناسب بود، اما به‌لحاظ شکلی، اشکالات بسیار زیادی وجود داشت؛ نخست اینکه تعداد مدعوین با ظرفیت صندلی‌های سالن هماهنگ نبود. جمع زیادی از حاضران، ازجمله بزرگان حوزه‌های فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی، اصناف، سمن‌ها و سایر گروه‌ها، به‌ناچار در کنار سالن ایستاده بودند. چنین شرایطی برای جلسه‌ای با این درجه از اهمیت و سنگینی، مناسب نبود.
نکته دیگر اینکه صف عکاسان مانع دید حضار می‌شد و نظم و دیسیپلین جلسه را به هم ریخته بود.
همچنین اگر کسی فایل صوتی جلسه را گوش کند، متوجه می‌شود که بیش از 50 درصد زمان مراسم صرف تعارفات اداری و تشکرهای گاه‌وبی‌گاه از مدیران ارشد و میانی شد. این نوع تشکرها که بیشتر از جنس نان‌قرض‌دادن است، ضرورتی ندارد. مدیر بالادست براساس وظیفه‌اش باید با مدیر زیردست همکاری کند و دستور بدهد و مدیر زیردست نیز براساس وظیفه‌اش باید تابع فرماندار باشد؛ درنتیجه این حجم از تشکر و تعارف نه‌تنها ضرورتی ندارد، بلکه باعث کسالت و اتلاف وقت جلسه می‌شود.
همچنین، روند اجرای جلسه نشان می‌داد که هیچ «کارگردان محتوایی» بر برنامه نظارت نداشته است. محتوای جلسه هدفمند و از پیش‌طراحی‌شده نبود و انسجام لازم در ترتیب برنامه‌ها مشاهده نمی‌شد.
در جلسه، نبود یک کارگردان هنری کاملاً محسوس بود؛ افرادی بدون رعایت نظم از روی سِن عبور می‌کردند، برخی هم بی‌دلیل از ردیف اول می‌گذشتند و با مدیران رده‌بالا احوال‌پرسی و دیده‌بوسی می‌کردند که این موارد نظم جلسه را به هم می‌زد. هرچند جلسه با تقریباً 10 دقیقه تأخیر آغاز شد که شاید در ایران امری عادی به نظر برسد، اما از دید من جلسه باید دقیقاً رأس ساعت مقرر شروع می‌شد. برخی مدیران و مدعوین نیز با تأخیر وارد سالن شدند و این نشان می‌دهد که همچنان در سطح مدیران نیازمند تذکر و یادآوری هستیم که شما به‌عنوان بزرگان شهر باید پیش از آغاز رسمی برنامه در محل حضور داشته باشید؛ البته حضور استاندار محترم از ابتدای جلسه، قابل تقدیر و الگو بود.
همچنین انتظار می‌رفت سالن ازنظر امکانات صوتی و تصویری شرایط بهتری داشته باشد. هرچند مانند بسیاری از جلسات دیگر، مشکل خاصی در صوت سالن دیده نمی‌شد، اما ضعف ویدئوپروژکتور و کیفیت تصاویر کاملاً مشهود بود. درعین‌حال به نظر می‌رسید که همین سیستم صوتی هم می‌توانست بهتر عمل کند؛ ضمن اینکه سالن مراسم به‌عنوان سالن مردمی شهر یا اصطلاحاً «سیتی‌هال» شناخته می‌شود، بنابراین باید امکانات آن در سطحی بسیار بهتر از وضع موجود باشد.
نکته‌ دیگر که به‌عنوان یکی از ضعف‌های شکلی جلسه می‌توان به آن اشاره کرد، جای خالی سرمایه‌های اجتماعی در روند جلسه بود. افراد فرهنگی، فعالان سمن‌ها، بازاریان و دیگر گروه‌های اجتماعی نه در سخنرانی‌ها و نه در اهدای لوح‌ها و احکام، حضور مؤثری نداشتند. تمامی افرادی که بر روی سِن رفتند، صرفاً از مدیران اجرایی بودند، درحالی که اعتبار مسئولان اجرایی صرفاً به حکم‌های بالادستی نیست، بلکه به همراهی و تأیید سرمایه‌های اجتماعی شهر نیز وابسته است. با اینکه برخی از سرمایه‌های اجتماعی در سالن حضور داشتند، اما در برنامه نقشی نداشتند.
از دیگر ضعف‌ها می‌توان به استفاده اندک از بیان تصویری، به‌ویژه در ارائه آمار و ارقام اشاره کرد؛ تنها آقای فرماندار چند عکس از بازدید پروژه‌ها و دیدارهای رسمی ارائه دادند، اما در جلساتی مانند این، به‌ویژه در مراسم تودیع و معارفه، لازم است آمار و اطلاعات دقیق و مستندتری ارائه شود. البته با توجه به ماهیت حاکمیتی و کلاسیک برنامه، طبیعی بود که بخش‌هایی مانند طنز و سرگرمی در آن گنجانده نشود، اما دو اجرای سرود که در برنامه گنجانده شده بود، می‌توانستند همراه با تصاویری از زیبایی‌های همدان و جاذبه‌های کشور اجرا شوند تا بار محتوایی و هنری بیشتری به همراه داشته باشند.
درمجموع می‌توان گفت که برنامه بسیار با عجله طراحی شده بود و جای خالی کارگردان هنری در آن به‌شدت احساس می‌شد.
حکمی که برای انتصاب آقای درویشی قرائت شد نیز درواقع حکم «سرپرستی فرمانداری» بود و با امضای استاندار محترم توشیح شده بود. این درحالی است که در بسیاری از سخنان مطرح‌شده در جلسه، از «حکم انتصاب فرماندار» یاد شد که این موضوع نوعی تناقض در محتوا ایجاد کرد و لازم است به آن توجه شود.
نکته دیگر اینکه زمانی که قرار است یک سخنرانی از روی متن خوانده شود، شایسته است سخنران پیش از مراسم، متن را حداقل یک‌بار مرور کرده باشد تا ایرادات مربوط به اسامی و تلفظ‌ها برطرف شود؛ همچنین بهتر است بخش عمده‌ای از سخنرانی‌ها به بیان برنامه‌ها و اهداف اختصاص یابند.
و اما آخرین نکته اینکه زمان‌بندی نیز باید دقیق و از پیش مشخص‌شده باشد تا مراسم به شکلی منظم و در چارچوب مشخص برگزار شود.
درمجموع فارغ از ایرادات شکلی و محتوایی، لازم می‌دانم برای هر دو بزرگوار حاضر در این جلسه که حقیقتاً ازنظر اخلاق اسلامی متخلق هستند و شهروندانی شریف برای استان ما به‌شمار می‌آیند، آرزوی موفقیت و توفیق روزافزون داشته باشم.

شناسه خبر 94865