نقش زنان در دوران دفاع مقدس؛ روایت ایثار، مقاومت و مدیریت بحران
جنگ تحمیلی عراق علیه میهن عزیزمان ایران در سال 1359 تنها یک نبرد نظامی نبود، بلکه آزمونی همهجانبه برای ملت ایران بود. مردان در جبهههای نبرد با دشمن میجنگیدند و زنان در پشت جبهه، در دل خانوادهها و در عرصههای اجتماعی، سنگرهای دیگری را پاسداری میکردند. در شرایطی که کشور با فشارهای اقتصادی، روانی و اجتماعی فراوانی روبهرو بود، زنان توانستند با تکیه بر ایمان، صبر و ایثار، بار عظیمی از جنگ را بر دوش بکشند و نقشی سرنوشتساز ایفا کنند.
اگرچه در بسیاری از متون تاریخی، نقش زنان در جنگها نادیده گرفته میشود، اما در دفاع مقدس این نقش چنان گسترده و اثرگذار بود که نمیتوان آن را به حاشیه راند. زنان نهتنها در قامت همسران، مادران و خواهران شهدا و رزمندگان حضور داشتند، بلکه در امدادگری، پشتیبانی، روایتگری و حتی مدیریت بحرانهای خانوادگی و اجتماعی نیز پیشگام بودند.
نویسنده و پژوهشگر حوزه دفاع مقدس، در گفتوگویی تحلیلی به واکاوی ابعاد این حضور پرداخته و با ذکر خاطرات و مثالها، جایگاه زنان در دوران جنگ را تشریح کرده است. آنچه در ادامه میآید گزارشی تحلیلی است از نگاه او به نقشآفرینی زنان در یکی از حساسترین مقاطع تاریخ ایران.
نقشآفرینی گسترده زنان در بحران جنگ
مونا اسکندری، دوران دفاع مقدس را بحرانی توصیف کرد که زنان ایرانی توانستند در آن ظرفیتهای خود را آشکار کنند. زنان در بخشهای مختلفی چون امدادگری، بهیاری، مددکاری، پشتیبانی از جبهه و روحیهدهی به رزمندگان حضوری پررنگ داشتند. آنان با ایثارگری، دل از عزیزانشان بریدند و فرزندان و همسران خود را راهی جبهه کردند. همین روحیه مقاومت بود که توانست جامعه را سرپا نگه دارد.
او تصریح کرد: این نقشآفرینی تنها به حضور فیزیکی محدود نمیشد، بلکه در تقویت روحیه ملی نیز تأثیر بسزایی داشت.
به گفته این نویسنده، واکنش زنان به سختترین لحظات (از اعزام عزیزان تا شهادت آنان) نشاندهنده بصیرت و آگاهی عمیق بود. مادران و همسران شهدا در مراسم تشییع، لباس مشکی نمیپوشیدند تا دشمن شاد نشود. خطابههای فیالبداهه خواهران و مادران شهدا که در منابع روایتگری ثبت شده، نشان میدهد زنان درک درستی از جایگاه خود داشتند و در میدان نبرد نرم هم فعال بودند.
اسکندری تأکید کرد: جامعه آن زمان علاوه بر دشمن خارجی، با دشمن داخلی نیز روبهرو بود؛ کسانی که در پی تضعیف روحیه مردم بودند، اما زنان با حضور فعال در مجامع و روایتگریهایشان بسیاری از نقشههای دشمن را خنثی کردند.
او در بیان واقعیتهای زندگی خانوادههای رزمندگان، اظهار کرد: این تصور که خانواده رزمندگان بدون مشکل زندگی میکردند، اشتباه است. آنان هم مانند سایر مردم با مشکلات اقتصادی روبهرو بودند و نبود مرد خانواده بار سنگینی بر دوش زنان میگذاشت. زنان تلاش میکردند زندگی از هم نپاشد و با صبر و تدبیر، موانع را پشت سر بگذارند.
وی خاطرهای از کتاب «وقتی مهتاب گم شد» نقل کرد: رزمندهای در شب عملیات از شهید خوشلفظ اجازه خواست برای تأمین هزینه نفت خانهاش چند روزی کارگری کند، زیرا همسرش تازه زایمان کرده بود، اما بهدلیل شرایط موجود این فرصت به او داده نشد و وی در همان عملیات به شهادت رسید. این روایت نمونهای از شرایط دشوار خانوادهها است که امروز تصورش هم سخت است.
روایتگری بهعنوان میراثی ماندگار
این نویسنده یکی از مهمترین وظایف هنرمندان را روایتگری صادقانه دانست و متذکر شد: انتقال تجربه از طریق روایتگری بسیار ارزشمند است. ثبت خاطرات کسانی که در تاریخ کشور تأثیرگذار بودند، منبعی خواهد بود تا نسلهای بعدی در بحرانها راه درست را تشخیص دهند. نقش زنان در دفاع مقدس الگویی است برای دختران امروز؛ الگویی از امیدبخشی، مقاومت و پرورش روحیه حماسی در خانواده.
اسکندری بر این باور است که مادران و زنان در دوران جنگ، نهتنها با مشکلات معیشتی، بلکه با فشارهای روانی و عاطفی عظیمی روبهرو بودند. بااینحال توانستند بحرانها را مدیریت کنند.
وی ادامه داد: در سختترین صحنهها، از اعزام عزیزان تا مواجهه با شهادت آنان، زنان با ایمان و توکل به خدا، خوددار بودند. همین توسل و توکل به خداوند منبع روحیه بالای آنان بود و توانست جامعه را از فروپاشی روانی نجات دهد.
این نویسنده اضافه کرد: زنان نشان دادند در دل سختیها میتوان نگاه زیباشناسانه داشت. در بحرانها میتوان گوهرهایی یافت که در روزگار صلح پدیدار نمیشود. درس بزرگ آن دوران این است که در برابر سختیها نباید ناامید شد.
به باور اسکندری، حضور فعال زنان در دوران دفاع مقدس تأثیر مستقیمی بر ارتقای جایگاه اجتماعی زنان داشت، آنان ثابت کردند که در سختترین شرایط میتوانند نقش محوری ایفا کنند. این تجربه موجب شد نگاه جامعه به توانمندی زنان تغییر کند و مسیر تازهای برای حضور اجتماعی آنان گشوده شود.
وی حضور زنان در دفاع مقدس را سرشار از درس برای نسل امروز دانست و بیان کرد: این تجربه میآموزد که در بحرانها باید امید داشت، و با توکل و همبستگی از مشکلات عبور کرد. زنان دوران دفاع مقدس نشان دادند که حتی در غمگینترین صحنهها هم میتوان دشمن را هدف گرفت و اجازه نداد ناامیدی ریشه بدواند.
این نویسنده برجسته همدانی در بخش پایانی درباره اهمیت روایتگری برای نسل امروز گفت: نسل جوان تنها از طریق روایتهای صادقانه میتواند آن دوران را درک کند. نویسندگان جوان باید بدون حذف و با نگاه انسانی، روایتهای واقعی را ثبت کنند. این روایتها چراغ راه آینده خواهد بود.
بررسی نقش زنان در دوران دفاع مقدس نشان میدهد که این قشر عظیم جامعه تنها تماشاگر جنگ نبودند، بلکه در همه عرصهها حضور داشتند و بار اصلی پایداری اجتماعی را بر دوش کشیدند. آنان در خط مقدم خانواده، مسئولیتهای سنگینی را پذیرفتند؛ از اداره خانه در غیاب مردان گرفته تا پرورش فرزندانی که بعدها خود به میدان نبرد رفتند. زنان در پشت جبهه پشتیبان رزمندگان بودند و در عرصه اجتماعی با روایتگری، حضور در مراسمها و مقابله با جنگ روانی دشمن، خط مقدم دیگری را شکل دادند.
بزرگترین دستاورد این حضور، ارتقای جایگاه اجتماعی زنان بود. آنان نشان دادند که نهتنها در روزهای آرامش، بلکه در سختترین بحرانها نیز میتوانند ستون استواری برای جامعه باشند. تجربه آن سالها الگویی ماندگار است که میتواند در مواجهه با بحرانهای آینده بهکار گرفته شود؛ امید، همبستگی، ایثار و توکل.
به تعبیر اسکندری، زنان دوران دفاع مقدس آموختند که حتی در دل تلخترین لحظات، میتوان با نگاه ایمانی و زیباشناسانه، از دل سختیها گوهرهای درخشانی بیرون کشید. این پیام امروز نیز برای نسل جوان زنده است؛ نسلی که اگرچه جنگ نظامی را تجربه نکرده، اما با بحرانهای گوناگون اجتماعی و فرهنگی مواجه است و نیاز دارد از آن سرمایه عظیم تاریخی الهام بگیرد.