اعتماد به زنان در مدیریت شهری با شایستگی و عملکرد بهدست میآید
حضور زنان در شوراهای شهر و روستا همواره یکی از موضوعات بحثبرانگیز مدیریت شهری و مشارکت سیاسی است. اگرچه زنان نیمی از جمعیت کشور را تشکیل میدهند، اما نقش آنها در تصمیمگیریهای شهری هنوز با چالشها و محدودیتهای جدی مواجه است. از موانع فرهنگی و اجتماعی گرفته تا ساختارهای نهادی و اقتصادی، عوامل متعددی باعث شدهاند حضور زنان در شوراها کمرنگ و گاه نمادین باشد.
با این حال، تجربههای موفق داخلی و بینالمللی نشان میدهد که زنان نهتنها میتوانند حضور داشته باشند، بلکه با ورود کیفی و فعال خود، میتوانند دستور کار شوراها را تغییر، امنیت و کیفیت زندگی شهری را ارتقا و پاسخگویی و شفافیت مدیریت شهری را افزایش دهند.
آنچه در ادامه میخوانید گفتوگو با مدیر مدرسه علمیه تخصصی فدک همدان، استاد حوزه و دانشگاه است که به بررسی جایگاه، چالشها و راهکارهای تقویت حضور مؤثر زنان در شوراها پرداخته است.
طاهره افشینزاد در ابتدای سخنان خود با اشاره به نقش چندلایه زنان در فرآیند انتخابات شوراها اظهار کرد: زنان هم در مقام رأیدهنده و هم در جایگاه نامزد و منتخب، نقشی اساسی در شکلدهی به ترکیب شوراها دارند.
وی افزود: زنان بهعنوان نیمی از جامعه، بخش مهمی از پایگاه رأیدهندگان را تشکیل میدهند و نامزدها برای جلب آرای آنان، به موضوعاتی چون بهبود فضای سبز، حملونقل عمومی، امور فرهنگی و ورزشی توجه بیشتری نشان میدهند. از این رو رأی زنان در تعیین نتایج انتخابات، تعیینکننده است.
این استاد حوزه در ادامه به نقش زنان بهعنوان نامزد و منتخب شوراها اشاره کرد و گفت: در سالهای اخیر شاهد افزایش تعداد زنان داوطلب برای عضویت در شوراها هستیم که این امر بیانگر افزایش اعتماد بهنفس و تمایل آنان برای حضور در عرصه عمومی است.
به گفته افشینزاد، ظهور چهرههای شاخص در شهرهای بزرگ و تخصصمحور شدن حضور زنان، نشان میدهد جامعه به توان مدیریتی آنان باور پیدا کرده است.
وی در بخش دیگری از سخنانش به چالشهای پیش روی زنان اشاره و تصریح کرد: با وجود رشد حضور زنان، هنوز سهم آنان در پستهای کلان مدیریتی شهری بسیار محدود است و در برخی مناطق، بهویژه شهرهای کوچک و روستاها، موانع فرهنگی و اجتماعی باعث کمرنگ شدن حضورشان میشود.
این استاد حوزه و دانشگاه همچنین هزینههای بالای تبلیغات انتخاباتی و دسترسی نابرابر به منابع مالی را از دیگر موانع جدی دانست و تأکید کرد: این موضوع بهویژه برای زنان مستقل و فاقد حمایت حزبی، چالشی اساسی است.
افشینزاد با اشاره به نقش غیررسمی زنان در فضای اجتماعی و انتخاباتی خاطرنشان کرد: بسیاری از زنان حتی بدون حضور مستقیم در شوراها، از طریق فعالیت در تشکلهای مردمنهاد، ارائه دیدگاههای کارشناسی یا کنشگری در فضای مجازی، در جهتدهی افکار عمومی و مطالبهگری شهری تأثیرگذارند.
وی با تأکید بر اینکه حضور زنان در جامعه امروز از حالت نمادین خارج شده، گفت: آنان به قشری اثرگذار در رأیدهی، متخصص در عرصه نامزدی و جریانساز در گفتمان شهری تبدیل شدهاند.
حضور زنان در شوراها تضمینکننده نمایندگی کامل جامعه است
مدیر مدرسه علمیه تخصصی فدک همدان خاطرنشان کرد: حضور زنان در شوراهای اسلامی شهر و روستا، صرفاً نشانه مشارکت برابر در تصمیمگیریها نیست، بلکه به معنای بهرهگیری از همه ظرفیتهای انسانی جامعه و ارتقای کیفیت مدیریت شهری و روستایی است.
افشینزاد با اشاره به اهمیت حضور زنان در شوراها گفت: شهر از مردان و زنان تشکیل شده، زمانی میتوان از عدالت اجتماعی سخن گفت که هر دو جنس در تصمیمسازیهای شهری نقش داشته باشند. حضور زنان تضمین میکند که نیمی از جمعیت جامعه صدای مستقیم در مدیریت شهری داشته باشند.
وی افزود: محروم کردن جامعه از استعدادها، دیدگاهها و تجارب زنان به معنای کنار گذاشتن بخش عظیمی از سرمایه انسانی کشور است. هر زنی که در شورا حضور مییابد، در واقع ظرفیت تازهای برای حل مسائل شهری وارد میدان میکند.
این استاد دانشگاه با تأکید بر نقش الگوآفرینی زنان در عرصه عمومی خاطرنشان کرد: وقتی زنان در جایگاههای تصمیمگیری حضور دارند، برای نسل بعدی بهویژه دختران جوان الهامبخش میشوند و افقهای شغلی و اجتماعی گستردهتری را پیش روی خود میبینند.
افشینزاد درباره تفاوتهای مدیریتی زنان در شوراها بیان کرد: زنان معمولاً به اولویتهایی توجه میکنند که از تجربه زیستی خاص آنها برمیخیزد؛ ازجمله امنیت فضاهای عمومی، نورپردازی معابر، طراحی ایمن پارکها، ایمنی در وسایل نقلیه عمومی و ایجاد امکانات خانوادهمحور مانند پارکهای کودک و سرویسهای بهداشتی مناسب.
وی با اشاره به تفاوت سبک مدیریتی زنان افزود: مطالعات و تجربه نشان میدهد زنان در تصمیمگیریها مشارکتیتر عمل میکنند، تمایل بیشتری به ایجاد اجماع دارند و به نظرات اقلیتها با دلسوزی و همدلی بیشتری گوش میدهند.
مدیر مدرسه علمیه تخصصی فدک همدان در ادامه گفت: زنان بهدلیل نقشهای چندگانه در خانواده و اجتماع، معمولاً نگاه کاربردیتر و واقعبینانهتری به پروژههای شهری دارند و جزئیات اجرایی را با دقت بیشتری در نظر میگیرند.
افشینزاد اظهار کرد: زنان مسائل شهری را بهصورت جداگانه نمیبینند، بلکه ارتباط میان حوزههایی چون حملونقل، اشتغال، آموزش و محیط زیست را درک میکنند. این نگاه جامعنگر، میتواند کیفیت تصمیمگیری در شوراها را به شکل محسوسی ارتقا دهد.
ترکیب عوامل فرهنگی و ساختاری، سقف شیشهای حضور زنان در شوراها را شکل داده است
وی سپس عنوان کرد: کمرنگ بودن حضور زنان در شوراهای اسلامی شهر و روستا نتیجه مجموعهای از عوامل فرهنگی، ساختاری، اجتماعی و اقتصادی است که در کنار هم، نوعی «سقف شیشهای» بر مسیر پیشرفت آنان ایجاد کرده است.
وی با اشاره به ریشههای گوناگون محدودیت حضور زنان در شوراها گفت: عمیقترین علت این موضوع در باورهای فرهنگی و اجتماعی سنتی ریشه دارد؛ هنوز در بسیاری از مناطق، این دیدگاه وجود دارد که عرصه مدیریت و فعالیتهای اجتماعی، حوزهای مردانه است و نقش اصلی زنان به خانه محدود میشود. چنین نگرشی، هم انگیزه زنان برای نامزدی را کاهش میدهد و هم بر تصمیم رأیدهندگان نسبت به انتخاب آنان اثر میگذارد.
مدیر مدرسه علمیه تخصصی فدک همدان اضافه کرد: در فرهنگ سیاسی بخشی از جامعه، مرد بهعنوان «نماینده طبیعی خانواده» شناخته میشود و همین ذهنیت باعث میشود در رقابتهای انتخاباتی، زنان در جایگاه فرعیتری قرار گیرند.
افشینزاد ادامه داد: ترس از قضاوت اجتماعی نیز عامل بازدارنده دیگری است. بسیاری از زنان از برچسبخوردن یا قضاوت منفی درباره فعالیت در فضای عمومی و سیاسی بیم دارند و این مسئله مانع از ورود آنان به رقابتهای انتخاباتی میشود.
وی با اشاره به موانع ساختاری و نهادی گفت: احزاب و گروههای سیاسی در تنظیم فهرستهای انتخاباتی معمولاً محافظهکار عمل میکنند و ترجیح میدهند برای اطمینان از رأیآوری، نامزدهای مرد و شناختهشده را در صدر فهرست قرار دهند. حتی در مواردی که زنان وارد فهرستها میشوند، معمولاً در رتبههایی قرار دارند که شانس انتخاب شدنشان اندک است.
وی یکی دیگر از چالشهای جدی را سختی کار سیاسی دانست و افزود: فضای شوراها و مدیریت شهری گاهی بسیار چالشی و زمانبر است. زنان باید میان مسئولیتهای خانوادگی و وظایف سنگین شورا تعادل برقرار کنند که این امر فشار مضاعفی را ایجاد میکند.
این استاد دانشگاه در ادامه با اشاره به موانع اقتصادی تصریح کرد: هزینههای تبلیغات انتخاباتی برای بسیاری از زنان قابل تأمین نیست. آنان معمولاً دسترسی کمتری به منابع مالی و حامیان اقتصادی دارند و این باعث میشود نتوانند پویشهای مؤثر و گستردهای راه بیندازند. از سوی دیگر، بسیاری از سرمایهگذاران سیاسی بهدلیل باورهای سنتی، تمایل کمتری برای حمایت مالی از زنان دارند.
افشینزاد همچنین به چالشهای دوران تصدی اشاره کرد و گفت: حتی زنانی که به شورا راه مییابند، گاه با فضایی مردانه روبهرو هستند که دیدگاههایشان چندان جدی گرفته نمیشود یا برای پیشبرد برنامههای خود با مقاومت بیشتری مواجه میشوند. علاوه بر آن، بار مسئولیت خانوادگی نیز بر دوش آنان باقی است و نبود حمایتهایی مانند مهدکودک در محل کار، فشار مضاعفی ایجاد میکند.
وی تأکید کرد: برای شکستن این سقف شیشهای، باید هم در حوزه فرهنگ عمومی و هم در ساختارهای سیاسی و اقتصادی، بازنگری اساسی صورت گیرد تا حضور زنان در شوراها از استثنا به یک قاعده طبیعی تبدیل شود.
زنان در شوراها با چالشهای ساختاری و اجتماعی متعددی روبهرو هستند
مدیر مدرسه علمیه تخصصی فدک همدان درباره چالشهای ناشی از فضای کاری و فرهنگ سازمانی گفت: اغلب ایدهها و پیشنهادهای زنان به اندازه نظرات همکاران مرد جدی گرفته نمیشود یا با عباراتی مانند «دیدگاه احساسی» مواجه میشوند. علاوه بر این، زنان با معضل دوگانهای روبهرو هستند؛ اگر قاطع و صریح باشند، «تهاجمی» خطاب میشوند و اگر همراه و ساکت باشند، «ضعیف» تلقی میشوند.
افشینزاد افزود: زنان با توجه به نقشی که در خانواده دارند، با اولویتهای جدید مانند ایمنی پارکها، توسعه فضاهای کودکمحور و مسائل مرتبط با خانواده وارد شورا میشوند که گاهی در نظام سنتی موجود چندان جدی گرفته نمیشود و پیگیری این اولویتها با مقاومت روبهرو است.
وی درباره چالشهای ناشی از بار مسئولیت مضاعف گفت: زنان علاوه بر مسئولیتهای سیاسی و اجتماعی، همچنان بار اصلی خانهداری و مراقبت از کودکان و سالمندان را بر دوش دارند. نبود سیستمهای حمایتی مانند مهدکودک یا ساعات کاری منعطف فشار را دوچندان میکند.
این استاد حوزه و دانشگاه در ادامه، با تبیین موانع ساختاری و نهادی پیشِروی زنان در شوراها گفت: معمولاً زنان در ترکیب شوراها در اقلیت قرار دارند و به همین دلیل، تشکیل ائتلافهای مؤثر برای پیشبرد طرحها و برنامههای خود با دشواری روبهروست. علاوه بر این، دسترسی نابرابر به اطلاعات کلیدی و محدودیت در تصدی پستهای مهم مانند ریاست شورا یا عضویت در کمیسیونهای تخصصی، میزان اثرگذاری آنان را بهطور محسوسی کاهش میدهد.
افشینزاد درباره چالشهای اجتماعی و انتظارات بیرونی افزود: جامعه از زنان انتظار دارد به مسائل زنان بپردازند، اما اگر فقط روی این مسائل تمرکز کنند، از «مسائل کلان شهری» دور شده و عملکرد آنان با دقت و سختگیری بیشتری بررسی میشود.
وی تأکید کرد: این موانع نهتنها باعث فرسودگی شغلی و دلسردی زنان منتخب میشوند، بلکه هزینه حضور آنان در عرصه عمومی را افزایش میدهند. این وضعیت میتواند سایر زنان را از ورود به عرصه سیاست باز دارد و شهرها را از دیدگاهها و راهکارهای ارزشمند نیمی از جمعیت خود محروم کند.
فضای رسانهای نقش دوگانه در حضور زنان در شوراها دارد
این استاد حوزه و دانشگاه سپس اظهار کرد: فضای عمومی و رسانهای کشور نیز در مواجهه با حضور زنان در شوراها هم میتواند تشویقکننده باشد و هم مانع؛ به عبارتی نقش یک تیغ دو لبه را ایفا میکند.
افشینزاد در توضیح جنبههای مثبت این فضا گفت: رسانهها با معرفی زنان موفق در شوراها، الگویی برای جامعه و بهویژه دختران جوان ایجاد میکنند. پوشش موفقیتهای زنان، مانند رسیدن به ریاست شورای یک شهر بزرگ یا پیشبرد یک طرح مهم، هم برای خود فرد انگیزهبخش است و هم سایر زنان را به حضور در عرصه عمومی تشویق میکند.
وی افزود: همچنین پرداختن به موضوع نقش زنان در مدیریت شهری، به آن رسمیت میبخشد و این مسئله را از حاشیه به متن گفتوگوهای اجتماعی منتقل میکند.
اما مدیر مدرسه علمیه تخصصی فدک همدان به جنبههای منفی و بازدارنده فضای رسانهای نیز اشاره کرد و گفت: متأسفانه رسانهها و فضای مجازی اغلب تمرکز خود را بر ظاهر، پوشش و آرایش زنان سیاستمدار میگذارند و کمتر به برنامهها، نظرات و عملکرد حرفهای آنان پرداخته میشود. این امر شخصیت حرفهای زنان را تحت تأثیر قرار داده و پیام اصلی آنان را مخدوش میکند.
افشینزاد ادامه داد: زنان فعال سیاسی در رسانهها و فضای مجازی گاه هدف حملات شخصیتی و برچسبهای جنسیتی قرار میگیرند؛ اگر قاطع باشند «عصبی» و اگر ملایم باشند «بیعرضه» خطاب میشوند. این فضا هزینه روانی و اجتماعی حضور زنان را افزایش میدهد و بسیاری از زنان مستعد را از ورود به عرصه سیاسی منصرف میکند.
وی تأکید کرد: اگرچه رسانهها میتوانند نقش مهمی در تشویق حضور زنان داشته باشند، اما در شرایط فعلی این نقش هنوز ناکافی و گاه متناقض است و به بازنگری و ارتقای رویکرد رسانهای نسبت به زنان در عرصه عمومی و سیاسی نیاز دارد.
توانمندسازی و شفافیت، کلید جلب اعتماد عمومی به زنان در مدیریت شهری
وی سپس در سطح فردی بر توانمندسازی زنان تأکید کرد و گفت: زنان باید شایستگیهای تخصصی خود را در حوزههایی مانند مدیریت شهری، حقوق و برنامهریزی شهری، بهروز و مهارتهای رهبری، مذاکره، سخنرانی عمومی، مدیریت بحران و ارتباط مؤثر با مردم را تقویت کنند. شبکهسازی و تشکیل ائتلاف با سایر زنان و ارائه برنامههای عملی و قابل اندازهگیری نیز تصویر آنان را بهعنوان مدیرانی کارآمد تثبیت میکند.
مدیر مدرسه علمیه تخصصی فدک همدان در تبیین راهکارهای سطح نهادی و ساختاری، تأکید کرد: سیاستگذاری برای تعیین سهمیههای مشخص در فهرستهای انتخاباتی، همراه با شفافسازی عملکرد اعضای شوراها و ایجاد سامانههای گزارشدهی مستمر، میتواند اعتماد عمومی را نسبت به نمایندگان تقویت کند. همچنین، فراهم کردن زیرساختهای حمایتی نظیر مهدهای کودک در محل شورا و تعیین ساعات کاری منعطف، به بانوان عضو شورا کمک میکند تا بر وظایف مدیریتی خود بیشتر تمرکز کنند.
افشینزاد با تأکید بر اقدامات اجتماعی و مشارکتی اظهار کرد: فعالیت در سازماهای مردمنهاد، تشکلهای محلی و داوطلبانه و گفتوگوی مستقیم با مردم، سرمایه اجتماعی و اعتماد عمومی زنان را تقویت میکند. مردم کسانی را انتخاب میکنند که میشناسند و به آنها اعتماد دارند.
وی خاطرنشان کرد: کلیدیترین اقدام برای افزایش اعتماد عمومی، توانمندسازی زنان برای ارائه عملکرد ملموس و درخشان است. وقتی مردم اثرات مثبت حضور یک زن مدیر را در زندگی روزمره خود مشاهده کنند از ایمنی بیشتر و خدمات بهتر گرفته تا فضای شهری پاکیزهتر این باور نهادینه میشود که مدیریت جنسیت ندارد و شایستگی معیار اصلی است.
الگوها و نهادها، ستونهای توانمندسازی زنان در شوراها
مدیر مدرسه علمیه تخصصی فدک همدان درباره الگوهای موفق داخلی حضور زنان در شوراها گفت: در استانهایی مانند تهران، اصفهان، شیراز، مشهد و هرمزگان، زنان توانستهاند به سمت ریاست شورا یا ریاست کمیسیونها برسند و نشان دهند که حضور زنان در مدیریت شهری قابل تحقق و اثربخش است.
افشینزاد سپس به اهمیت نقش نهادهای آموزشی و فرهنگی پرداخت و گفت: نهادهای آموزشی، از مدارس گرفته تا دانشگاهها و مراکز آموزش عالی، بنیانهای نخستین آمادگی سیاسی زنان را پیریزی میکنند. آموزش سواد سیاسی، تاریخ سیاسی و ساختار حکومت، و توسعه مهارتهایی نظیر تفکر انتقادی، بحث و مناظره، رهبری و کار گروهی، در کنار ایجاد فضایی امن برای آزمودن ایدهها، زنان را از شهروندان منفعل به بازیگران فعال تبدیل میکند.
وی درباره نهادهای فرهنگی مانند رسانهها، خانواده، سازمانهای مردمنهاد و نهادهای مذهبی افزود: این نهادها با توانمندسازی روانی، افزایش اعتماد بهنفس و ایجاد شبکهها و حمایت اجتماعی، سرمایه اجتماعی لازم برای زنان فراهم میکنند. عضویت در شبکههای حمایتی به زنان قدرت عمل بیشتری میدهد و مانع احساس ناتوانی آنان میشود.
این استاد حوزه و دانشگاه گفت: با وجود این ظرفیتها، گاهی همین نهادها میتوانند مانع حضور زنان باشند؛ نگاههای سنتی، هنجارهای محدودکننده یا نبود هماهنگی در آموزش و حمایت، حضور مؤثر زنان را به تأخیر میاندازد.
افشینزاد در جمعبندی این بخش از سخنان خود تأکید کرد: نهادهای آموزشی و فرهنگی، کارگاه ساخت سرمایه انسانی و فرهنگی جامعه هستند. موفقیت در شوراها یکشبه رخ نمیدهد؛ نیازمند راهبردی ترکیبی است که با قوانین و سهمیهبندی، فرصت حضور ایجاد کند و با آموزش و توانمندسازی، شایستگی و اعتماد بهنفس زنان تقویت شود. فرهنگسازی و تغییر نگرش جامعه، مشروعیت و پذیرش حضور زنان را نهادینه میکند و موفقیت اولیه، الهامبخش سایر زنان خواهد بود و چرخه مثبتی از مشارکت را به راه میاندازد.
ترکیب کمیت و کیفیت، کلید حضور مؤثر زنان در شوراها
وی سپس با تأکید بر اینکه برای حضور مؤثر زنان در شوراها، تنها افزایش تعداد کافی نیست؛ کیفیت و نقش واقعی آنان نیز اهمیت حیاتی دارد، توضیح داد: سیاستها و حمایتها باید در چند سطح پیگیری شوند. از سطح قانونی و نهادی گرفته تا آموزش و توانمندسازی، فرهنگسازی و پشتیبانی عملی، همه باید به گونهای طراحی شوند که حضور زنان واقعی و اثرگذار باشد. سهمیهبندی و تعیین کرسیهای اختصاصی، اصلاح قوانین برای کاهش موانع ثبتنام، دسترسی به منابع مالی و رسانهها، شبکهسازی و ایجاد ائتلاف بین زنان فعال، نمونهای از اقدامات قانونی و نهادی است.
مدیر مدرسه علمیه تخصصی فدک همدان درباره توانمندسازی و آموزش گفت: ارائه آموزشهای تخصصی در حوزه حقوق شهری، مدیریت پروژه، مهارتهای رهبری و مذاکره و همچنین حمایت و مربیگری زنان با تجربه، ابزارهای لازم برای موفقیت را در اختیار زنان قرار میدهد. در کنار این، فرهنگسازی و آگاهسازی جامعه از طریق رسانه و معرفی دستاوردهای زنان، همراه با حمایت از تعادل بین مسئولیتهای کاری و خانوادگی، از اهمیت بالایی برخوردار است.
افشینزاد یادآور شد: پشتیبانی در حین و پس از عضویت نیز ضروری است؛ مستندسازی موفقیتها، ایجاد سیستمهای مشاوره و حمایت حقوقی میتواند به الگوسازی و تقویت پایگاه اجتماعی زنان کمک کند.
وی در پایان سخنانش تأکید کرد که کمیت شرط لازم است؛ بدون تعداد کافی، زنان همچنان به حاشیه رانده میشوند، اما شرط کافی کیفیت و نقش واقعی آنان است. حضور کیفی زنان باعث میشود مسائل نادیده گرفتهشده یا کماولویت برای مردان وارد دستور کار شورا شود. امنیت شهری برای زنان و کودکان، حملونقل عمومی امن، فضاهای خانوادهمحور، مهدکودکها و ورزشگاههای بانوان نمونههایی از مسائلی هستند که با حضور زنان به اولویت تبدیل میشوند.
سه ضلع قانون، آموزش و فرهنگ تعیینکنندهاند
در خاتمه باید گفت؛ مسئله حضور زنان در شوراها دیگر صرفاً بحثی درباره «تعداد» نیست، بلکه ناظر بر نوع نقشآفرینی و اثرگذاری واقعی آنان در تصمیمسازیهای شهری است. تجربههای داخلی و بینالمللی نشان داده هرگاه زنان فرصت حضور در سطوح مدیریتی یافتهاند، نگاه تازهای به عدالت شهری، امنیت اجتماعی و نیازهای خانواده وارد ساختار مدیریت شده است.
در این مسیر، سه ضلع اصلی تعیینکنندهاند؛ قانون، آموزش و فرهنگ. قانون باید فرصت را ایجاد کند، آموزش باید توانمندی را بسازد و فرهنگ باید پذیرش اجتماعی را شکل دهد. بدون همافزایی این سه بُعد، حضور زنان هرچند پررنگ، اما کماثر باقی خواهد ماند.
واقعیت این است که اگر شوراها قرار است آیینهای از جامعه باشند، نادیدهگرفتن نیمی از جمعیت نهتنها بیعدالتی، بلکه اتلاف سرمایه انسانی است. حضور زنان در شوراها صرفاً یک مطالبه جنسیتی نیست، بلکه ضرورتی برای کارآمدی و عدالت در حکمرانی شهری است؛ ضرورتی که هرچه زودتر به رسمیت شناخته شود، سود آن متوجه کل جامعه خواهد بود.