گروه رسانه ای سپهر

آخرین اخبار:
شناسه خبر:99061

حضرت زهرا (س)، مکمل ولایت و الگوی تام مسئولیت‌پذیری در جهان معاصر

حضرت زهرا (س)، مکمل ولایت و الگوی تام مسئولیت‌پذیری در جهان معاصر

گفت‌وگو درباره حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها، صرفاً پرداختن به یک شخصیت تاریخی یا عاطفی نیست؛ سخن گفتن از ستون اصلی منظومه ولایت و امامت است. آنچه در پیش‌ رو دارید، بخش نخست مصاحبه با حجت‌الاسلام مهدی جوادی، از اساتید حوزه و دانشگاه است؛ در این بخش از مصاحبه تلاش شده است تا برخی سوء‌ برداشت‌های رایج مثل تقلیل جایگاه حضرت به «الگوی صرفاً زنانه» یا محدود کردن نقش ایشان به عواطف خانوادگی، کنار گذاشته شود و با نگاهی منظومه‌ای، نقش صدیقه طاهره سلام‌الله‌علیها در متن هندسه ولایت، فهم شود. محور گفت‌وگو از یک پرسش بنیادین آغاز می‌شود: وقتی در روایات حضرت به‌عنوان حجت بر زن‌های دو جهان و عضوی از خمسه طیبه و حدیث کسا معرفی می‌شوند، این جایگاه چه نسبتی با «شأن تبیین» و «نقش مکمل ولی‌الله» دارد؟
در پاسخ، ابتدا قاعده‌ای کلان در عالم هستی یادآوری می‌شود؛ خلقت بر زوجیت استوار است و نظام احسن الهی، بر ترکیب اضداد و اجزای مکمل بنا شده است. از شب و روز و خورشید و ماه گرفته تا زن و مرد و نهایتاً امام و امت. بر همین مبنا، نسبت امام و جامعه صرفاً یک نسبت حقوقی یا سیاسی نیست، بلکه یک زوجیت اعلا است که غایتش رسیدن به «بندگی جماعتی» و شکل‌گیری یک جامعه عابد در ذیل عبودیت امامِ عبدِ خدا است. در این هندسه، حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها در مقام «مکمل ولی خدا» ظاهر می‌شوند؛ آنجا که با دفاع شجاعانه از امیرالمؤمنین علیه‌السلام، امکان ظهور امامت را در عرصه اجتماعی فراهم و با رفتار خود، محاسن ولی خدا را برای جامعه مجسم می‌کنند.
* در روایات حضرت زهرا (س) به‌عنوان حجت بر زن‌های دو جهان و نیز بخش جدایی‌ناپذیری از حدیث کسا و خمسه طیبه معرفی شده‌اند؛ این جایگاه ویژه در منظومه ولایت و امامت، چگونه فهم ما از «شأن تبیین» و نقش مکمل ولی‌الله در گسترش معارف دینی را عمق می‌بخشد؟
درخصوص سؤالی که حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها چگونه نقش مکمل ولی خدا را ایفا می‌کنند، این نسبت چگونه باید میان ما و بشر تعریف شود و آیا ما می‌توانیم به‌عنوان مکمل ولی خدا همانند حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها نقش‌آفرینی کنیم یا خیر، مقدمتاً عرض می‌کنم که خلقت در این عالم، خلقتی مبتنی بر زوجیت است؛ موجودات براساس زوجیت خلق شده‌اند و نقش‌آفرینی می‌کنند. هستی بر مبنای زوجیت تعریف شده است و خداوند متعال این زوجیت‌ها را در جای‌جای قرآن کریم، به‌عنوان کلام وحی، بیان کرده است. شما ملاحظه بفرمایید که خداوند شب را در کنار روز تعریف می‌کند، خورشید را در کنار ماه، شرق را در کنار غرب، شمال را در کنار جنوب و زن را در کنار مرد. از این‌دست آیات فراوان داریم که در آن‌ها ترکیب‌ها بیان و اجزای تشکیل‌دهنده یک موجود مرکب ذکر می‌شود.
یکی از این ترکیب‌ها، زوجیت انسان است؛ انسان کامل در مقام اجرا و در عرصه تحقق بیرونی، باید با افرادی که به‌اصطلاح «ضد» او هستند، ترکیب شود؛ ضد نه به معنای مخاصم، بلکه به معنای «گونه دوم»، «هویت دوم» یا «سطوح دیگر وجود». انسان کامل باید با ضد خود ترکیب شود. زن می‌تواند انسان کامل باشد، زمانی که با مرد ترکیب شود و مرد می‌تواند انسان کامل باشد، زمانی که با زن ترکیب شود.
نظام احسن الهی، مبتنی بر ترکیبات متناسبِ اضداد است. در این فرآیند، برای شکل‌گیری یک ترکیب سالم، حداقل به دو جزء نیاز داریم که هر جزء نسبت به جزء دیگر، مکمل محسوب می‌شود؛ بنابراین در ترکیبی مانند نهاد خانواده، زن نسبت به مرد مکمل است و مرد نسبت به زن مکمل. تعامل میان زن و مرد منجر به تکمیل زن یا تکمیل مرد می‌شود و این دو هنگامی که با یکدیگر تعاملی متناسب و صحیح برقرار کنند، شاهد تحقق انسان کامل در عرصه اجرا خواهیم بود؛ نه در عرصه ذات، بلکه در میدان عمل.
پس انسانی که می‌تواند کامل باشد، باید زمینه زمینی کمال خود را نیز فراهم کند. خدای متعال این زمینه کمال را در نهاد مخلوقات قرار داده و سپس کشش و جاذبه را در درون آن‌ها تعریف کرده است تا اضداد به سمت یکدیگر جذب شوند و آن گرانش وجودی شکل بگیرد.
تمام این زوجیت‌ها، زوجیت‌های سطحی و در مراتب پایین هستند؛ حتی زوجیت زن و مرد. وقتی از بُعد زنانه و بُعد مردانه سخن می‌گوییم، مقصود صرفاً جنسیت است. اگر تنها به جسم زن و جسم مرد توجه کنیم، این دو از حیث جسمانیت، نهایتاً دارای بُعد حیوانی هستند. ترکیب جسم زنانه و جسم مردانه، ترکیبی است که درنهایت مشابه ترکیب مذکر و مؤنث در عالم حیوانات خواهد بود.
اما آنچه از انسان به‌عنوان موجودی مختار، صاحب قوه عاقله و دارای ادراک انتظار می‌رود، زوجیت اعلا است. نظام عالم خلق شده است تا آن زوجیت نهایی و اعلی، به‌ دست بشر ظاهر شود و این زوجیت، زوجیت امام و امت است.
در این ترکیب، خداوند متعال امام را به‌عنوان یکی از اجزای اصلی تعریف کرده؛ کسی که قرار است عهد الهی به او واگذار و به‌عنوان خلیفه خدا بر زمین منصوب شود. امام، انتخاب ما نیست؛ او منصوب خداوند است، اما این تنها یک بخش از ترکیب بوده و بخش دوم این ترکیب، به ما واگذار شده و آن مقام اقتدا به ولی است که اقتدا به ولی، وظیفه ما است.
اگر این اقتدا محقق شود، ترکیب امام و جامعه، یا امام و مأموم، شکل می‌گیرد. همان‌گونه که در نماز جماعت می‌بینیم، تا زمانی که به امام جماعت اقتدا نکنیم، جماعت محقق نمی‌شود؛ اگر امام نیز امامت نکند، جماعت شکل نخواهد گرفت و برای تحقق جماعت، هم امام لازم است و هم مأموم.
پس ترکیب امام و امت، ترکیب اعلا است. محصول و نتیجه این ترکیب اعلا، رسیدن به نقطه‌ای است که از آن به بندگی جماعتی تعبیر می‌کنیم؛ یعنی جامعه‌ای از بندگان خدا. چرا؟ چون همه اقتدا می‌کنند به عبد خداوند. اقتدای آن‌ها به امام، درحقیقت اقتدا در عبودیت است. امام که خود عبد خدا بوده، مأمومین را پشت سر خویش در مسیر عبودیت قرار می‌دهد و درنتیجه، ما شاهد شکل‌گیری یک جامعه عابد خواهیم بود.
حال، نقش حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها در این میان کجا است؟ اینجا است که مشاهده می‌کنیم حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها در مقام اقتدا به ولی خدا حرکت می‌کند. آن حضرت، زمانی که به امیرالمؤمنین علیه‌السلام به‌عنوان ولی خدا جسارت می‌شود، اقتدار ولایت را در عرصه اجتماعی به منصه ظهور می‌رساند و آن را آشکار می‌کند. شما در رفتار حضرت زهرا، تجلی عینی ترکیب امامت و امت، امام و مأموم را مشاهده می‌کنید.
حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها این نسبت را مجسم می‌کند؛ در جایی که امیرالمؤمنین علیه‌السلام در موقعیتی قرار دارد که به‌ظاهر امکان بروز مستقیم برخی مواضع برای ایشان فراهم نیست، این حضرت زهرا است که حقیقت ولایت، اقتدا، و دفاع از ولی خدا را در صحنه اجتماعی متجلی می‌کند.
حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها به‌عنوان مکمل ولی خدا، ظهورات ولی خدا را در عرصه اجتماعی، از مسیر اقتدا به ولی به نمایش می‌گذارد. به‌ عبارت دیگر، ایشان با رفتار و موضع‌گیری خود این پیام را منتقل می‌کند که چرا از علی علیه‌السلام به‌عنوان امیرالمؤمنین دفاع می‌کند؛ زیرا امامت او باید امکان ظهور و بروز پیدا کند تا جامعه بتواند به او اقتدا کند.
حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها درحقیقت می‌فرماید: اکنون زمانِ زمانِ ظهور امامت برای امت است، اما شما با غصب خلافت رسول‌الله صلی‌الله‌علیه‌وآله، مانع این ظهور شده‌اید. وقتی امام نتواند در مقام امامت خود ظاهر شود، جماعت شکل نمی‌گیرد؛ یعنی آحاد مردم نمی‌توانند به یک «امتِ واحده» تبدیل شوند و به‌جای وحدت، تشدد و پراکندگی بر جامعه حاکم می‌شود.
خطبه فدکیه حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها دقیقاً به همین مسئله اشاره دارد؛ آنجا که می‌فرماید: «اِمامَتُنا اَمانٌ مِنَ الفُرقَةِ وَ وِلایَتُنا نِظامٌ لِلمِلَّة».
حضرت تصریح می‌کند که حمایت او از امیرالمؤمنین، صرفاً یک دفاع شخصی یا خانوادگی نیست، بلکه حمایتی است برای فراهم شدن زمینه ظهور امامت. وقتی این زمینه فراهم شود، امام ظاهر می‌شود و با ظهور امامت، تبعیت جامعه نیز به‌صورت طبیعی و قهری شکل می‌گیرد. اقتدای جامعه، اثر وضعیِ ظهور امام است.
ازاین‌رو، حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها مکمل ولی خدا است در مقام اظهار ولی خدا. وقتی ولی خدا در جامعه اظهار و معرفی شود، محاسن و زیبایی‌های وجودی او نیز نمایان می‌شود و هنگامی که این محاسن آشکار شد، مردم به‌طور طبیعی از او تبعیت می‌کنند؛ زیرا انسان‌ها ذاتاً از جمال و زیبایی پیروی می‌کنند.
در همین راستا، امام صادق علیه‌السلام می‌فرماید که اگر مردم محاسن کلام ما را می‌شنیدند و می‌شناختند، قطعاً از ما تبعیت می‌کردند. دیدن جمال و زیبایی ولی خدا، اثر وضعیِ تبعیت را به دنبال دارد؛ اما چرا بسیاری از مردم امامان را می‌دیدند و با این حال تبعیت نمی‌کردند؟ چون امام را در مقام امامتش نمی‌دیدند؛ بلکه او را تنها در جایگاه یک فرد عادی که در کوچه و بازار رفت‌وآمد می‌کند، مشاهده می‌کردند. دلیل این امر آن بود که به آن سطح از شایستگی و لیاقت نرسیده بودند تا بتوانند ظهورات امامت را در وجود امام درک کنند.
درنتیجه، محاسن وجودی امام برای آنان آشکار نمی‌شد و وقتی این زیبایی‌ها را درک نمی‌کردند، توان تبعیت نیز نداشتند. بسیاری از مردم امیرالمؤمنین علیه‌السلام را می‌دیدند، اما امامت او را درک نمی‌کردند؛ به همین دلیل نمی‌توانستند از او پیروی کنند.
حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها دقیقاً بر همین نقطه دست می‌گذارد و می‌فرماید که من باید کاری کنم که امیرالمؤمنین به‌عنوان امام در جامعه ظاهر شود و امامت او به‌صورت اجتماعی تحقق پیدا کند تا جامعه بتواند از او پیروی کند. از همین رو است که سلمان، ابوذر، مقداد، میثم و دیگر یاران خاص، از امیرالمؤمنین تبعیت می‌کنند؛ زیرا آنان امامت علی علیه‌السلام را درک کرده‌اند و آن «حُسن وجودیِ امام» را دیده‌اند، اما بسیاری از مردم کوچه و بازار، علی‌بن‌ابی‌طالب را می‌دیدند، اما امامت او را درک نمی‌کردند؛ چراکه زمینه این درک برایشان فراهم نشده بود.
زهرای مرضیه سلام‌الله‌علیها، تکمیل‌کننده امیرالمؤمنین در عرصه اجتماعی است. او می‌خواهد امیرالمؤمنین در قامت امام ظاهر شود؛ ظهوری که اگر محقق شود، زیبایی امامت بر سراسر عالم سایه می‌افکند و این زیبایی، همه را تحت تأثیر خود قرار می‌دهد.
از همین‌جا است که حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها حاضر می‌شود در میان در و دیوار قرار گیرد، فرزندش را از دست بدهد، آتش به درِ خانه‌اش زده شود و هر ظلمی را تحمل کند، اما از اظهار امامت ولی خدا دست برندارد. اینجا است که می‌توان نقش مکمل زن را در عالی‌ترین سطح آن دید؛ نقشی که زهرای مرضیه سلام‌الله‌علیها به‌عنوان مکمل ولی خدا ایفا کرد.
* با توجه به جایگاه حضرت زهرا (س) به‌عنوان «ام‌ابیها» و اسوه کامل، مهم‌ترین شاخصه‌های شخصیتی ایشان که برای انسان معاصر (به‌ویژه بانوان) می‌تواند به‌عنوان یک الگوی کاربردی و تحول‌آفرین مطرح شود، چیست؟
پیامبر گرامی اسلام صلی‌الله‌علیه‌وآله در سخنی بسیار عمیق و بزرگ، تعبیر شگفت‌انگیزی به کار بردند و فرمودند که حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها «اُم‌ابیها» است؛ یعنی مادر پدر خویش است. این تعبیر، پرسش مهمی را پیش می‌آورد که یک دختر چگونه باید رفتار کند که «مادر پدر» تلقی شود؟ گویی این دختر درحال پرورش پیامبر بوده، درحالی که نقش مادر اساساً نقش پروراندن فرزند است.
حال این سؤال مطرح می‌شود که حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها در قِبال پدر خود چگونه عمل می‌کردند که پیامبر چنین تعبیری را درباره ایشان به‌کار می‌برند؟ پاسخ اولیه این است که ایشان به پدر احترام می‌گذاشتند، نسبت به پدر توجه و مراقبت داشتند، مشکلات پدر را درک می‌کردند و در حد توان خود می‌کوشیدند این مشکلات را برطرف کنند. حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها تلاش می‌کردند در عرصه‌های اجتماعی، فردی و خانوادگی، حامی پدر باشند.
این اشکال گوناگون حمایتگری، خود بحث مفصل و گسترده‌ای است که بسیاری از نویسندگان و صاحب‌نظران به آن پرداخته‌اند و نکات دقیقی را در این زمینه بیان کرده‌اند، اما من می‌خواهم به نکته دیگری اشاره کنم.
حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها از دوران کودکی به‌دلیل حضور دائمی در کنار پدر، احساس مسئولیت عمیقی نسبت به این شخصیت بزرگوار داشتند. ظاهراً در فضای خانه شخصیتی که بیشترین حضور و نقش را در کنار حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها داشت، وجود مبارک رسول گرامی اسلام بود. همین امر سبب شد که حضرت زهرا خود را در برابر این شخصیت عظیم‌القدر مسئول بدانند. ایشان با تلاش شبانه‌روزی و احساس مسئولیتی کم‌نظیر، چنان در قِبال پدر رفتار کردند که پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله این تعبیر بلند را به‌کار بردند که «زهرا مادر پدرش است».
این «مادرِ پدر بودن» به این معنا است که زهرای مرضیه سلام‌الله‌علیها مسئولیت خود را در قِبال این شخصیت الهی، به بهترین شکل ممکن ادا کردند؛ درست همان‌گونه که یک مادر نسبت به فرزند خود عمل می‌کند. ایشان با عشق به پدر خدمت کردند، عاشقانه در مسیر حمایت از پدر گام برداشتند، برای حمایت از پدر شب و روز نشناختند و در هر عرصه اجتماعی که امکان حضور داشت، همراه پدر بودند. حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها تلاش کردند که در حمایت از پدر، حتی از کوچک‌ترین کوشش نیز دریغ نکنند.
بنابراین، این نحوه رفتار حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها صرفاً به پدر بزرگوارشان محدود نبود، بلکه این مرحله، آغاز مسئولیت‌پذیری ایشان بود. طبیعی است که مدتی در فضای خانه این مسئولیت اولیه شکل می‌گیرد و پس از گذشت زمان، مسئولیت حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها تغییر شکل می‌دهد و وارد جایگاه‌های جدیدتری می‌شود؛ ازجمله ورود به نهاد خانواده و تشکیل خانواده با امیرالمؤمنین علیه‌السلام.
اما نکته مهم این است که این مسئولیت‌پذیری، همچنان با حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها جریان پیدا می‌کند؛ هرجا که زهرای مرضیه قدم برمی‌دارند، مسئولیت‌پذیری و انجام کامل مسئولیت نیز همراه ایشان حرکت می‌کند. ازهمین‌رو، وقتی حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها در مقام همسر امیرالمؤمنین قرار می‌گیرند، می‌بینیم که تمام تلاش خود را برای حمایت و حفاظت از جایگاه امیرالمؤمنین، در این مرحله به‌عنوان همسر، به‌کار می‌گیرند.
در اینجا می‌توان گفت حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها نه‌تنها «همسر» امیرالمؤمنین هستند، بلکه به تعبیر روایات، «اُم‌بعلها» نیز محسوب می‌شوند؛ مسئولیت ایشان در برابر همسر، مسئولیتی عمیق و مجاهدانه است. همان‌گونه که در روایت آمده است که «جهادُالمرأةِ حُسنُ‌التبعُّل». حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها مسئولیت خود را در برابر امیرالمؤمنین چنان انجام می‌دهند که گویی یک مجاهد در خط مقدم جهاد قرار گرفته و با تمام توان، دقت و ایستادگی درحال مبارزه است.
این مسئولیت حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها در قِبال امیرالمؤمنین، قطعه دوم مسئولیت‌پذیری ایشان است. قطعه سوم زمانی آغاز می‌شود که حضرت به مقام مادری می‌رسند و مادر حسنین علیهماالسلام و سپس مادر زینب سلام‌الله می‌شوند. کافی است بنگریم که حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها در مقام مادری، چگونه مسئولیت مادری را ایفا می‌کنند.
اگر این سه عرصه را در کنار یکدیگر قرار دهیم، می‌توانیم به‌روشنی بگوییم که حضرت زهرای مرضیه سلام‌الله‌علیها، بهترین الگوی مسئولیت‌پذیری در برابر اولیای الهی را به نمایش گذاشته‌اند؛ ایشان در سه مقام بزرگ قرار می‌گیرند: نخست در برابر حضرت رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله به‌عنوان پیامبر اعظم الهی؛ مسئولیتی که تبعیت از پیامبر خدا است و بسیار سنگین بوده و مستقیم با وحی الهی پیوند دارد. دوم، در برابر امیرالمؤمنین علیه‌السلام؛ اینکه حضرت زهرا چگونه مسئولیت تبعیت و حمایت از ولی خدا را به‌صورت عملی محقق می‌کنند و سوم، پرورش امامانی که جامعه بشری باید در آینده تابع آنان باشد.
حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها چگونه مسئولیت پرورش امامان آینده را برعهده می‌گیرند؟ این مسئولیت، نیازمند تلاش عظیم، دقت فراوان و ایجاد بالاترین سطح قداست و پاکی در وجود انسان است تا فرد بتواند از عهده چنین بار سنگینی برآید.
اگر این نکات را در کنار یکدیگر قرار دهیم، به‌روشنی درمی‌یابیم که حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها الگویی جامع، عمیق و تمدنی از مسئولیت‌پذیری الهی را به بشر ارائه داده‌اند.
اگر حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها به مقام سیدة‌نساء‌العالمین می‌رسند و برترین زن در میان همه عالم بشری معرفی می‌شوند، این به آن معنا نیست که ایشان صرفاً الگویی ویژه برای زنان باشند. حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها در میان زنان عالم، بهترین زنی است که از عهده مسئولیت‌های فردی، خانوادگی و اجتماعی به‌صورت کامل و تام برآمده است.
هیچ‌کس نمی‌تواند ادعا کند که در بندگی خداوند، در انجام مسئولیت و رابطه با پروردگار، در تبعیت و مسئولیت‌پذیری در برابر ولی خدا (چه در مقام پیامبر گرامی اسلام صلی‌الله‌علیه‌وآله و چه در مقام ولی خدا امیرالمؤمنین علیه‌السلام) و همچنین در مقام پرورش نسل آینده بشریت که در رأس آن امامان قرار دارند، فردی برتر یا هم‌سنگ با زهرای مرضیه سلام‌الله‌علیها وجود داشته است.
حضرت زهرای مرضیه سلام‌الله‌علیها مصداق روشن و کامل مطیع بودن در برابر ولی خدا است و هیچ‌کس نمی‌تواند بگوید مسئولیت اطاعت‌پذیری را بهتر و کامل‌تر از ایشان انجام داده است؛ این اطاعت، اطاعتی آگاهانه، مسئولانه و برخاسته از معرفت است.
از آنجا که ما زهرای مرضیه سلام‌الله‌علیها را در کالبد و جنس زنانه می‌بینیم، ایشان به‌عنوان سیدة‌نساء‌العالمین شناخته می‌شوند و بر همه زنان عالم سروری خواهند داشت. روزی که پرده‌ها کنار رود و اعمال در پیشگاه خداوند متعال عرضه شود، در میان همه زنان عالم، هیچ‌کس عملی هم‌سنگ با عمل زهرای مرضیه نخواهد داشت و به همین دلیل، ایشان بر تمامی زنان عالم سروری و برتری خواهند یافت.
* در ادعیه و منقولاتی مانند «دعای نور»، ابعادی عرفانی از وجود ایشان نمایان است. نظر شما درباره نسبت بین آن جایگاه ملکوتی و تجلیات آن در زندگی زمینی و پُر از رنج چیست؟ این دوگانگی ظاهری چگونه قابل جمع است؟
درخصوص دعای معروف به «دعای نور» که منسوب به حضرت زهرای مرضیه سلام‌الله‌علیها است، عرض می‌کنم که این دعا را مرحوم سیدبن‌طاووس در کتاب مهج‌الدعوات، به نقل از سلمان فارسی رحمه‌الله‌علیه، بیان کرده؛ این دعا به‌خوبی شناخته‌شده و مشهور است. سلمان فارسی نقل می‌کند که حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها دعایی را به من تعلیم دادند و فرمودند که من این دعا را از پدرم دریافت کرده‌ام و پدرم این دعا را به من آموخته‌اند.
برای این دعا ویژگی‌ها و خواص متعددی ذکر شده است؛ دعای نور با عباراتی همچون «بسم‌الله النور، بسم‌الله نور النور، بسم‌الله، بسم‌الله الذی هو مدبر الامور…» آغاز می‌شود و درمجموع متنی است که حدود یک صفحه یا نهایتاً نیم‌صفحه را دربر می‌گیرد. این دعا برگرفته از کلمات نورانی حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها است که به نقل از سلمان فارسی به ما رسیده و همان‌گونه که عرض شد، مرحوم سیدبن‌طاووس آن را در کتاب خود نقل کرده است؛ مرحوم شیخ عباس قمی نیز این دعا را در مفاتیح الجنان آورده‌اند.
می‌توان گفت این دعا جزء روایاتی است که از سند نسبتاً متقنی برخوردار است و در میان علما شهرت دارد؛ همین شهرت نیز خود کمک می‌کند تا بتوان از آن به‌عنوان روایتی قابل دفاع و دارای اعتبار یاد کرد.
اما نکته مهم‌تر این است که حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها به‌عنوان دریافت‌کننده این دعا از نبی مکرم اسلام صلی‌الله‌علیه‌وآله، از چه زمینه‌ها، قابلیت‌ها و شایستگی‌های باطنی برخوردار بودند که پیامبر اکرم برخی از ناب‌ترین کلمات عالم هستی را به ایشان می‌آموختند و حضرت را محرم این اسرار می‌دانستند؟ این کلمات برای هر شنونده‌ای قابل دریافت نیست؛ فهم بطن عبارات و درک عمق و ژرفای این کلمات، برای بسیاری از افراد به‌سادگی امکان‌پذیر نیست.
اما وجود نازنین حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها از چنان عمق معنوی و از چنان باطن پاک، مقدس و طاهری برخوردار بود که پیامبر گرامی اسلام او را شایسته دریافت این کلمات نورانی و عالی می‌دیدند و از این معارف بهره‌مندش می‌ساختند. برای نمونه، تسبیحاتی که حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها از پیامبر آموختند و به ایشان هدیه شد و به «تسبیحات حضرت زهرا» شهرت یافت، گواهی روشن بر این مقام است. عظمت این تسبیحات چیزی نیست که ما به‌سادگی بتوانیم آن را درک کنیم؛ اما وجود حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها، همان‌گونه که عرض شد، از چنان قابلیت و شایستگی برخوردار بود که پیامبر گرامی اسلام این هدایا و معارف عالی‌قدر را به‌طور خاص به ایشان اختصاص می‌دادند.
دعای نور نیز که مشحون از ادبیات خاص و نورانی پیامبر اکرم است، از همین سنخ معارف به‌شمار می‌آید؛ دعایی که به حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها هدیه شد و با عبارت «بسم‌الله النور» آغاز می‌شود. در این دعا خداوند متعال با صفت نور معرفی و درواقع، پرونده‌ای جدید و ویژه درباره «نور الهی» گشوده می‌شود. استفاده حضرت از «نور» به‌عنوان کلیدواژه اصلی این دعا، بیانگر این حقیقت است که افعال و اسماء الهی اگر به‌عنوان کلیدواژه در مقاطع خاصی از زندگی مورد توجه و استفاده قرار گیرند، آثار ویژه و تخصصی به همراه خواهند داشت.
دعای نور که سرشار از این واژه پُر‌بها است، ما را به این سمت سوق می‌دهد که اگر انسانی به مرحله‌ای از اشراف، احاطه، عمق و قابلیت باطنی برسد، می‌تواند از اسماء الهی برکاتی دریافت کند که بسیاری از انسان‌ها از آن محروم‌اند. این محرومیت به این دلیل است که کلمات و اسماء الهی مقدس‌اند و «لایَمَسُّهُ إِلَّا الْمُطَهَّرُون»؛ یعنی تنها انسان‌های مطهر و پاک می‌توانند حقیقت این کلمات مقدس را لمس کنند، به آن‌ها اشراف یابند و از برکاتشان بهره‌مند شوند.
بااین‌حال، حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها این دعای شریف را به سلمان فارسی آموزش می‌دهند و می‌فرمایند: سلمان هیچ‌گاه نبوده است که من این دعا را صبح و شام نخوانم. ازجمله خواص ظاهری و طبیعی این دعا، دفع بسیاری از بیماری‌ها، به‌ویژه بیماری‌های جسمی مانند تب، ذکر شده است. در نقل‌های متعددی آمده که اثر ظاهری و طبیعی این دعا بر افرادی که از عارضه تب رنج می‌بردند، کاملاً محسوس و آشکار بوده و به‌عنوان یکی از روش‌های درمان این بیماری، مورد استفاده قرار می‌گرفته است.
علاوه‌بر این آثار، این دعا نشان می‌دهد که کلمات نورانی الهی به انسان عمق وجودی می‌بخشند؛ اگر نور را به‌عنوان حقیقت بسیط وجود خداوند درنظر بگیریم و عبارت «بسم‌الله النور» را با آیه شریفه سوره مبارکه نور «اللَّهُ نُورُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ…» تطبیق دهیم، درمی‌یابیم که این دعا ناظر به همان حقیقت است؛ یعنی خداوند نور آسمان‌ها و زمین است.
معنای این تعبیر آن است که خداوند متعال موجودی است که وجود آسمان‌ها و زمین به وجود او وابسته است و هیچ وجودی در برابر وجود خداوند استقلال ندارد. خداوند، وجود مستقل و وجود محض عالم هستی است. هنگامی که انسان با این نگاه خدا را یاد می‌کند و نام خدایی را بر زبان می‌آورد که وجود مستقل و بنیادین عالم هستی است، وارد ساحتی از معرفت می‌شود که آثار و برکات عظیمی برای او به همراه خواهد داشت.
این گستره وجودی و این استقلال وجودی الهی را وقتی به یاد می‌آورید، می‌بینید که انسان تا چه اندازه می‌تواند نسبت به عالم هستی احاطه پیدا کند. هنگامی که این کلام را به کار می‌برید که خداوند «نور» است، نور آسمان‌ها و زمین است و پدیدآورنده همه موجودات عالم است و زمانی که خود را با این عبارات به او متصل می‌کنید، کمال الهی در وجود شما نیز اثر می‌گذارد و شما می‌توانید بر عالم فائق بیایید.
حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها با بیان این عبارات، می‌خواهند به ما نشان دهند که خود را به کسی متصل کنید که او نور است، به کسی که وجود محض عالم هستی است. کار خود را به نام او آغاز کنید؛ چراکه نام او نور می‌آفریند و از نور، هرگز تاریکی تولید نمی‌شود. نور، بر نور می‌افزاید؛ «نورٌ علی نور». این نورِ پی‌درپی، همواره ما را به شکر نعمت هدایت می‌کند، زیرا شکر نعمت، نعمت را افزون می‌کند و برکات الهی را افزایش می‌دهد.
وقتی نور الهی بر ما می‌تابد، حتی زوایای پنهان وجودمان نیز آشکار می‌شود؛ در اینجاست که حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها ما را متوجه می‌کند که به آن وجود اقدس عالم هستی متصل شویم؛ وجودی که نور محض است و تمام تجلیات عالم به نور او جلوه‌گر می‌شوند.
این نوع نگاه به ذات اقدس الهی و این شیوه نگرش به آفریدگار هستی، برای انسان ذکر به همراه دارد، آرامش می‌آفریند و اطمینان قلبی ایجاد می‌کند. چنین نگاهی انسان را از تردیدها، اضطراب‌ها و نگرانی‌ها دور می‌سازد؛ نگرانی‌ها و تردیدهایی که عامل بسیاری از بیماری‌ها هستند و ریشه در ناآرامی درونی دارند.
حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها با این عبارات، ما را جهت می‌دهند و راه را نشان می‌دهند که اگر به دنبال آرامش هستید، به ذکر نورانی «الله» توجه کنید. سلمان فارسی که قابلیت دریافت و یادگیری این کلام نورانی را داشت، این معارف را از جانب حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها دریافت کرد و این کلمات نورانی در سینه او جای گرفت. خود سلمان نقل می‌کند که این عبارات را به افراد دیگری نیز که آن‌ها را شنوندگانی شایسته می‌دید، تعلیم داده است و آنان نیز به‌روشنی اثر وضعی این کلمات نورانی را در زندگی خود مشاهده می‌کردند.
* ادامه دارد

ارسال نظر

سوال: رنگ آسمان؟ Abi

*شرایط و مقررات*
کلمه امنیتی را بصورت حروف فارسی وارد نمایید
بعنوان مثال : پایتخت ارمنستان ؟ ایروان
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگیلیش) خودداری نمايید.
توصیه می شود به جای ارسال نظرات مشابه با نظرات منتشر شده، از مثبت یا منفی استفاده فرمایید.
با توجه به آن که امکان موافقت یا مخالفت با محتوای نظرات وجود دارد، معمولا نظراتی که محتوای مشابهی دارند، انتشار نمی یابد.
پربازدیدترین آخرین اخبار