گروه رسانه ای سپهر

آخرین اخبار:
شناسه خبر:98761
یک مشاور تحصیلی و تربیتی:

افت یادگیری، محصول مجموعه‌ای از عوامل اقتصادی، تربیتی و ساختاری است

محتوا و کتاب‌های درسی نیازمند بازنگری جدی
افت یادگیری، محصول مجموعه‌ای از عوامل اقتصادی، تربیتی و ساختاری است

در سال‌های اخیر، آنچه در سطح مدارس کشور جریان داشته، تنها کاهش نمرات یا ضعف عملکرد آزمون‌ها نیست؛ بلکه نشانه‌های عمیق‌تری از افت کیفیت یادگیری، کاهش انگیزه تحصیلی و فاصله گرفتن دانش‌آموز از مدرسه به‌عنوان محیط رشد و پرورش به چشم می‌خورد. کلاس‌هایی که روزگاری نقطه اتصال معلم و دانش‌آموز بود، حالا در بسیاری از مناطق به محیطی کم‌رمق بدل شده؛ گاهی فقط برای نمره، برای تکلیف، برای حضور. این در حالی است که در جهان امروز، مدرسه نه‌تنها محل آموزش مفاهیم درسی، بلکه کارگاه تربیت شهروندی، مهارت‌آموزی و یادگیری زندگی است اما پرسش بزرگ این است که مدرسه ایرانی امروز تا چه اندازه توانسته با نیازهای نسل جدید هم‌قدم شود؟
اقتصاد خانواده‌ها، توسعه نامتوازن فرصت‌های آموزشی، تغییرات ناگهانی در سیاست‌گذاری، جابه‌جایی معلمان، فشار معیشتی، الگوی تربیتی متفاوت والدین و رشد بی‌مهار فضای مجازی، همگی مانند قطعات یک پازل پیچیده کنار هم قرار گرفته‌اند و تصویری جدید و متفاوت از آموزش پیش‌روی ما نهاده‌اند. تصویری که اگر درست دیده و تحلیل نشود، به‌زودی شکاف‌های پنهان آن آشکارتر خواهد شد؛ شکافی که تا سال‌ها آینده مسیر تحصیلی، شغلی و اجتماعی نسل حاضر را شکل خواهد داد.
در چنین شرایطی، گفت‌وگو با متخصصان می‌تواند راهی باشد برای فهم دقیق‌تر واقعیت؛ اینکه مشکل دقیقاً کجاست؟ مسئولیت با کیست؟ و چه مسیری می‌تواند مدرسه را از وضعیت امروز به نقطه‌ای مطلوب‌تر برساند؟ در همین چارچوب، پای صحبت کارشناس حوزه آموزش و مشاوره تحصیلی نشستیم تا از نگاه او عوامل افت کیفیت، چالش‌های معلمان، نقش خانواده‌ها، مسئله محتوا و کتاب‌های درسی و چشم‌انداز پیش‌رو را بررسی کنیم.
وی معتقد است افت کیفیت آموزش، یک معلول تک‌عاملی نیست و هر تحلیلی که به یک یا دو عامل محدود شود «غیرواقع‌بینانه و سطحی» است.
حسین یاری در ابتدای گفت‌وگو با تأکید بر ضرورت نگاه جامع می‌گوید: کاهش کیفیت آموزش، نتیجه تعامل چندین متغیر است؛ از وضعیت اقتصاد و فرهنگ گرفته تا نظام تربیت معلم، شیوه تدوین محتوا و حتی سبک زندگی و تربیتی خانواده‌ها. اگر قرار است اصلاحی رخ دهد باید همه این حلقه‌ها دیده شوند.
او بخشی از افت یادگیری را نتیجه ضعف‌های پایه‌ای در آموزش دوره‌های پیش‌دبستانی و ابتدایی دانست و توضیح داد: وقتی پایه‌های یادگیری سست بنا شوند، این ضعف در دوره متوسطه بیشتر نمایان می‌شود. کمبود آموزش‌های مهارتی، به‌کارگیری روش‌های تدریس غیرروزآمد و بی‌توجهی به تقویت تفکر و خلاقیت در سال‌های ابتدایی تحصیل، موجب فرسایش ذهنی دانش‌آموز در ادامه مسیر آموزشی می‌شود.
به اعتقاد این مشاور تحصیلی و تربیتی، مسئله تنها بر سر نیروی انسانی نیست بلکه مدل آموزش نیز نیازمند بازنگری است. بسیاری از مدارس همچنان به شیوه‌های انتقال‌محور متکی‌اند؛ روشی که در آن معلم‌محوری غالب است و نقش فعال دانش‌آموز در یادگیری کمرنگ‌تر شده است.
* خانواده؛ بازیگر پنهان اما بسیار تعیین‌کننده
یاری نقش خانواده را یکی از ستون‌های اصلی نظام یادگیری دانست و متذکر شد: در سال‌های اخیر به‌دلیل فشارهای اقتصادی و فاصله فرهنگی میان والدین با نسل جدید، تعامل خانواده و مدرسه کاهش یافته است.
وی ادامه داد: وقتی والدین فرصت، آگاهی و تمرکز لازم برای مشارکت در تربیت ندارند، مدرسه به‌تنهایی نمی‌تواند بار یادگیری را به مقصد برساند. فرزندپروری امروز نیازمند آموزش است؛ نیازمند گفت‌وگو، زمان، انرژی و شناخت. این فقدان، مستقیم روی پیشرفت تحصیلی اثر می‌گذارد.
* فضای مجازی؛ دسترسی وسیع، یادگیری کم‌عمق
در تحلیل این کارشناس ارشد مشاوره یکی دیگر از عوامل پررنگ، نفوذ زودهنگام و بی‌ضابطه فضای مجازی در زندگی دانش‌آموزان است. او در این باره توضیح داد: ورود کودک به شبکه‌های اجتماعی پیش از اینکه مهارت استفاده از آن را بیاموزد مثل دادن خودرو به فردی بدون گواهینامه است. تمرکز تحصیلی کاهش می‌یابد، ذهن پراکنده می‌شود و انگیزه یادگیری ضعیف می‌شود.
به گفته یاری، سیاست‌گذاری آموزشی باید الگوی بومی مدیریت استفاده از فناوری را تدوین کند؛ الگویی نه برای حذف بلکه برای هدایت درست.
* محتوای کتاب‌های درسی نیازمند بازنگری جدی است
وی سپس به محتوای کتاب‌های درسی اشاره کرد و افزود: محتوای فعلی و شیوه نگارش کتاب‌های جدید نیازمند بازنگری عمیق است؛ نه فقط در متن، بلکه در فلسفه آموزش، در روش ارائه، در میزان ارتباط آن با زندگی واقعی دانش‌آموز.
وی تأکید کرد: کتاب‌های درسی امروز باید بر مهارت‌آموزی استوار باشند، نه صرفاً بر حفظ مطالب؛ چراکه این حوزه یکی از بسترهای کلیدی تحول در نظام آموزشی است.
در بخش دیگری از گفت‌وگو، این کارشناس ارشد مشاوره به وضعیت معلمان پرداخته و تصریح کرد: بی‌توجهی به معیشت و جایگاه اجتماعی معلم، کیفیت تدریس را به‌طور طبیعی کاهش می‌دهد. معلم بدون امنیت اقتصادی و ارزشی، نمی‌تواند تمام ظرفیتش را برای کلاس بگذارد. امروز بخشی از اُفت آموزشی مستقیم به همین حوزه بازمی‌گردد.
یاری در خصوص جذب معلمان غیرمتخصص نگاهی متعادل داشت و اظهار کرد: بسیاری از نیروهای جدید دارای توانمندی‌های اولیه هستند، اما فرصت رشد متناسب با آن را پیدا نکرده‌اند. مشکل اساسی، فقدان دوره‌های آموزشی کافی و استاندارد است؛ کیفیت در فرآیند جذب فدای سرعت شده است. وی افزود: اگر مهارت‌افزایی به‌طور جدی تقویت شود، همین نیروها نیز می‌توانند تأثیرگذار باشند.
*‌ اختلاف مدارس دولتی و غیردولتی؛ واقعیت یا برداشت عمومی؟
وی بر این باور است که فاصله میان مدارس دولتی و خصوصی همیشه به معنای تفاوت کیفی نیست و تشریح کرد: بعضی مدارس غیردولتی صرفاً به‌دلیل جذب دانش‌آموزان قوی‌تر، موفق‌تر دیده می‌شوند. کیفیت واقعی زمانی سنجیده می‌شود که مدرسه بتواند دانش‌آموز متوسط را به سطح بالاتر برساند.
از نظر یاری راه کاهش این شکاف، سرمایه‌گذاری واقعی روی مدارس دولتی است؛ مدرسه‌ای که بتواند معلم متخصص، محتوای درست و ابزار آموزشی کافی فراهم کند، خانواده را مجبور به مهاجرت آموزشی نمی‌کند.
* ارزشیابی تحصیلی؛ مشکل در اجراست نه در طرح
وی گفت: نظام سنجش تحصیلی کشور به‌خودی‌خود ناقص نیست، اما در مرحله اجرا دچار ضعف می‌شود. ارزشیابی فقط امتحان کتبی نیست. ما ظرفیت‌های خوبی در برنامه‌ریزی داریم، اما وقتی به اجرا می‌رسد به‌دلیل کمبود مهارت نیروی انسانی، نتیجه مطلوب حاصل نمی‌شود. مشکل مدل نیست؛ مشکل کیفیت اجراست.
* آینده آموزش؛ پنجره امید بسته نیست
این کارشناس آموزشی در جمع‌بندی سخنان خود اعلام کرد: راه اصلاح بسته نیست. اگر نگرش سیاست‌گذاران تغییر کند، اگر مدرسه را سرمایه‌ساز ببینیم نه هزینه‌زا، طی پنج تا هفت سال آینده می‌توان تحول دید، اما با نگاه کنونی نمی‌توان انتظار جهش داشت.
یاری با تأکید بر اینکه رسانه‌ها باید واقع‌گرا، منصفانه و چندبعدی روایت کنند، هیچ‌چیز کاملاً سیاه یا سفید نیست. آموزش‌وپرورش نقاط قوت هم دارد اما ضعف‌ها باید شفاف گفته شود، چراکه آگاهی درست، مقاومت‌ها را کم می‌کند و اصلاح را ممکن می‌سازد، سخنان خود را به پایان برد.
گفتنی است؛ افت کیفیت آموزش در مدارس دولتی، یک پدیده تک‌بعدی نیست و نمی‌توان آن را تنها به کمبود معلم یا ضعف دانش‌آموز محدود کرد. این مشکل محصول تعامل پیچیده‌ای از عوامل اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، تربیتی و ساختاری است. از فشار اقتصادی خانواده‌ها و تغییرات ناگهانی سیاست‌های آموزشی گرفته تا خلأهای محتوایی در کتاب‌های درسی و روش‌های تدریس سنتی، همه در کنار هم زمینه‌ساز کاهش انگیزه، یادگیری سطحی و شکاف بین مدارس دولتی و غیردولتی شده‌اند.
نکته کلیدی آن است که نیروی انسانی، خانواده و محتوا به‌عنوان سه ضلع اصلی نظام آموزشی باید هم‌زمان دیده شوند. معلمان بدون حمایت کافی، والدینی بدون آموزش و مشارکت مؤثر و کتاب‌هایی که مهارت‌محور نباشند، هر کدام به‌تنهایی می‌توانند آسیب‌زا باشند، اما در ترکیب اثراتشان شدت می‌یابد. همین موضوع، ضرورت نگاه جامع و چندبعدی به اصلاح نظام آموزشی را آشکار می‌سازد.
در کنار این چالش‌ها، فرصت‌های تحول نیز وجود دارد. بازنگری در محتوای درسی، تقویت مهارت‌های حرفه‌ای معلمان، مدیریت هوشمندانه فضای مجازی و سیاست‌گذاری هدفمند در سطوح ستادی می‌تواند در میان‌مدت، ظرف پنج تا هفت سال آینده نتایج ملموس به همراه داشته باشد. با این حال، مقاومت سیستم و اجرای ناقص برنامه‌ها مانع تحقق سریع اصلاحات است.
نکته نهایی آنکه آموزش‌وپرورش کشور نیازمند اصلاحات هم‌زمان ساختاری، محتوایی و تربیتی است، اما این اصلاحات تنها زمانی موفق خواهند بود که با نگرش واقع‌بینانه و چندبعدی، حمایت نهادهای سیاست‌گذار و مشارکت خانواده‌ها همراه شوند. رسانه‌ها و جامعه نیز نقش کلیدی در روشن کردن نقاط ضعف و قوت دارند؛ زیرا آگاهی درست می‌تواند مقاومت‌ها را کاهش دهد و مسیر اصلاحات واقعی را هموار سازد.

ارسال نظر

سوال: رنگ آسمان؟ Abi

*شرایط و مقررات*
کلمه امنیتی را بصورت حروف فارسی وارد نمایید
بعنوان مثال : پایتخت ارمنستان ؟ ایروان
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگیلیش) خودداری نمايید.
توصیه می شود به جای ارسال نظرات مشابه با نظرات منتشر شده، از مثبت یا منفی استفاده فرمایید.
با توجه به آن که امکان موافقت یا مخالفت با محتوای نظرات وجود دارد، معمولا نظراتی که محتوای مشابهی دارند، انتشار نمی یابد.
پربازدیدترین آخرین اخبار