گروه رسانه ای سپهر

آخرین اخبار:
شناسه خبر:99226
یک جامعه‌شناس مطرح کرد؛

تجرد قطعی و کاهش فرزندآوری؛ زنگ خطر توقف چرخه بازتولید نسل در ایران

تفاوت ریشه‌های تجرد قطعی در کشور بر اساس طبقه اجتماعی است/ فاصله میان فرزند اول تا دوم به 6 سال رسیده است
تجرد قطعی و کاهش فرزندآوری؛ زنگ خطر توقف چرخه بازتولید نسل در ایران

در سال‌های اخیر، موضوع «بحران جمعیت» از یک هشدار علمی به یک دغدغه جدی ملی تبدیل شده است؛ بحرانی که ابعاد آن تنها به کاهش نرخ باروری محدود نیست، بلکه از پدیده‌هایی همچون افزایش «تجرد قطعی»، تأخیر در ازدواج، کاهش تمایل به فرزندآوری و تغییر الگوهای خانواده نیز تأثیر می‌پذیرد. تازه‌ترین گزارش‌ها و اظهارنظرهای رسمی، ازجمله سخنان اخیر و اشاره مرضیه وحید دستجردی؛ دبیر ستاد ملی جمعیت به رشد هفت‌برابری تجرد قطعی، بار دیگر توجه افکار عمومی را به این موضوع جلب کرده است. فاصله میان فرزند اول و دوم نیز طبق اعلام مسئولان به 6 سال رسیده؛ عددی که نشان می‌دهد بحران نه‌تنها در آستانه شکل‌گیری است، بلکه شتاب آن نیز در حال افزایش است.
در این میان، تحلیل جامعه‌شناختی این روند اهمیت ویژه‌ای دارد زیرا پدیده تجرد قطعی و کاهش فرزندآوری یک علت واحد ندارد فشارهای اقتصادی، تغییر سبک زندگی، تحولات فرهنگی، آسیب‌های اجتماعی و حتی نگرانی‌های روان‌شناختی، همگی در شکل‌گیری این وضعیت نقش‌آفرین هستند.
بسیاری از کارشناسان، ازجمله دکتر علیرضا شریفی یزدی تأکید می‌کنند که باید موضوع را بر اساس «قشربندی اجتماعی» تحلیل کرد چراکه عوامل مؤثر در طبقات برخوردار با طبقات متوسط و فرودست بسیار متفاوت است.
آنچه این موضوع را حساس‌تر می‌کند پیامدهای آن بر آینده کشور همچون پیری جمعیت، کاهش نیروی کار، تهدید پایداری نظام رفاه، افزایش بار اقتصادی بر دوش نسل جوان‌تر و حتی لطمه به تداوم فرهنگی و تمدنی ایران است. در چنین شرایطی، فهم دقیق مسئله و ارائه تحلیل‌های علمی برای تصمیم‌سازان ضروری است.
گفت‌وگوی پیش‌رو با دکتر علیرضا شریفی یزدی، جامعه‌شناس و روان‌شناس اجتماعی تلاشی است برای واکاوی ریشه‌های این پدیده و بررسی پیامدهای اجتماعی، فرهنگی و روانی آن از منظر کارشناسی. در ادامه مشروح این گفت‌وگو را بخوانید؛
* چندی پیش دبیر ستاد ملی جمعیت اعلام کرد که «تجرد قطعی» در کشور هفت برابر شده و فاصله میان فرزند اول تا دوم نیز به 6 سال رسیده، با توجه به این آمار به‌نظر شما عوامل اجتماعی و فرهنگی تا چه حد بر افزایش تجرد قطعی تأثیر دارد؟ نقش مسائل اقتصادی را چگونه ارزیابی می‌کنید؟
نکته مهم این است که تحلیل وضعیت تجرد قطعی بدون در نظر گرفتن «قشربندی اجتماعی» امکان‌پذیر نیست. اگر بخواهیم از قضاوت ذهنی فاصله بگیریم و تحلیل دقیق ارائه دهیم، ناچاریم بررسی کنیم که در کدام طبقه اجتماعی صحبت می‌کنیم. در لایه‌های فرادست جامعه، یعنی طبقات برخوردار، مهم‌ترین عوامل تأثیرگذار بر تجرد قطعی و کاهش باروری؛ سبک زندگی، ارزش‌های فرهنگی، نوع نگاه به ازدواج و الگوهای زیست مدرن است؛ به بیان دیگر «لایف ‌استایلی» که این گروه‌ها انتخاب کرده‌اند نقش اصلی را ایفا می‌کند.
اما در طبقات میان‌دست و فرودست جامعه، یعنی بخش بزرگی از جمعیت کشور، مسئله کاملاً متفاوت است. در این گروه‌ها، عامل نخست و تعیین‌کننده «مشکلات اقتصادی» است؛ سپس مسائل اجتماعی و در مرحله بعد عوامل فرهنگی اثرگذارند. بنابراین اگر بخواهیم درباره اکثریت جامعه ایران سخن بگوییم، باید بگوییم که اصلی‌ترین علت افزایش تجرد قطعی، «مشکلات شدید اقتصادی» است. پس از آن، آسیب‌های اجتماعی و مجموعه‌ای از نابسامانی‌های اجتماعی یا همان «سوشیال پاتولوژی» قرار می‌گیرد که باعث شده تنها در چند سال گذشته، تعداد افراد دچار تجرد قطعی، هفت برابر شود. من معتقدم این رقم حتی بیش از این مقدار است و براساس پژوهش‌های آینده‌نگرانه، در سال‌های پیش‌رو نیز این روند افزایشی، ادامه خواهد یافت.
* با توجه به این شرایط، ادامه این روند چه تأثیری بر کارکرد نهاد خانواده به‌عنوان هسته اصلی جامعه خواهد داشت؟
نهاد خانواده دو کارکرد اصلی دارد: «تولید نسل» و «تربیت نسل». خانواده یکی از پنج نهاد اصلی جامعه است و نهادهای اقتصاد، سیاست، مذهب و آموزش، همگی به‌شدت تحت‌تأثیر خانواده قرار دارند. وقتی خانواده شکل نمی‌گیرد یا تشکیل آن به تأخیر می‌افتد، نخستین پیامد قطعی، کاهش باروری و حرکت شتابان به سمت «پیری جمعیت» است.
بر اساس داده‌های جمعیتی، ترکیب سنی ایران به‌تدریج به سمت سالمندی پیش می‌رود و پیش‌بینی می‌شود تا سال‌های 1420 تا 1422 بیش از 25 درصد جمعیت کشور را سالمندان تشکیل دهند. این تحول ساختاری پیامدهای گسترده‌ای در زمینه‌های اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، سیاسی، آموزشی، بهداشتی و امنیتی به همراه خواهد داشت.
اما مسئله فقط سالمندی نیست بلکه «تهدید برای استمرار تمدنی ایران» نیز مطرح است. جامعه ما هزاران سال است که ارزش‌ها و هنجارهای فرهنگی خود را نسل‌به‌نسل منتقل کرده؛ اما اکنون این چرخه دچار گسست شده. وقتی خانواده تشکیل نمی‌شود یا افراد تمایل یا توان کافی برای شکل‌دادن خانواده ندارند، نخستین پیامد، بروز انواع آسیب‌های اجتماعی است. در سال‌های آینده با نسلی از مردان 30 تا 35 ساله و زنانی در همین سنین مواجه می‌شویم که الگوهای رفتاری، روابط و سبک زندگی متفاوتی خواهند داشت و همین موضوع می‌تواند زمینه‌ساز افزایش آسیب‌های اجتماعی، اعتیاد، افسردگی، اضطراب و رفتارهای پرخطر شود.
* امروز الگوی خانواده از «خانواده فرزندمحور» به سمت زوجین بدون فرزند، خانواده تک‌والدی یا حتی تجرد انتخابی، حرکت کرده است. این تحول چه تأثیری بر آینده خانواده ایرانی خواهد داشت؟
واقعیت این است که «تجرد انتخابی» در ایران یک واژه لوکس است. بخش زیادی از آنچه امروز تجرد می‌نامیم، انتخاب فردی نیست؛ بلکه محصول فشار اقتصادی، بی‌ثباتی شغلی، نگرانی‌های آینده، مشکلات مسکن و مجموعه‌ای از عوامل اجتماعی و روانی است؛ بنابراین تبدیل خانواده به الگوی زوجین بدون فرزند یا تک‌والدی، بیش از آنکه یک انتخاب آگاهانه باشد، پیامد ساختارهای ناکارآمد اقتصادی و اجتماعی است.
*شما اشاره کردید که بخش عمده تجرد در جامعه امروز ایران انتخابی نیست. ممکن است این موضوع را بیشتر توضیح دهید؟ آیا مفهوم «تجرد انتخابی» در کشور ما معنا دارد؟
واقعیت این است که در ایران، آنچه رایج است «تجرد انتخابی» نیست؛ بلکه ما عمدتاً با «تجرد قطعیِ اجباری» مواجهیم. تنها یک گروه بسیار کوچک در طبقات برخوردار هستند که واقعاً از سر انتخاب، مجرد می‌مانند. انتخاب زمانی معنا دارد که فرد در یک دوراهی باشد؛ یعنی بتواند هم مسیر ازدواج را انتخاب کند و هم مسیر مجرد ماندن را و آگاهانه یکی از این دو را برگزیند.
اما در جامعه امروز ما، به‌ویژه در بین بانوان، درصد بسیار بالایی اساساً توان ازدواج ندارند؛ چه از نظر اقتصادی، چه اجتماعی و چه فرهنگی؛ بنابراین آنچه در کشور ما رخ می‌دهد «تجرد انتخابی» نیست، بلکه «تجرد قطعی و غالباً اجباری» است؛ البته من می‌دانم رسانه‌ها محدودیت دارند و نمی‌توانند از واژه «اجباری» استفاده کنند؛ اما واقعیت کارشناسی همین است. پس در تحلیل باید از واژه دقیق‌تر یعنی «تجرد قطعی» استفاده کنیم.
* در پرسش قبلی اشاره کردید که خانواده یا تشکیل نمی‌شود، یا اگر تشکیل شود بسیاری تمایل یا توان فرزندآوری ندارند. پیامد این مسئله چیست؟
اساس گرمای خانواده با فرزند است. مطالعات نشان می‌دهد خانواده‌هایی که فرزند می‌آورند به‌دلیل داشتن یک «محصول مشترک»، انگیزه تازه‌ای پیدا می‌کنند و زندگی‌شان مسیر پایدارتر و پرنشاط‌تری را طی می‌کند؛ اما خانواده‌های بدون فرزند معمولاً پس از مدتی دچار سردی عاطفی، فرسودگی رابطه و در مواردی طلاق عاطفی یا طلاق رسمی می‌شوند. این پیامد نخست در سطح خانوادگی رخ می‌دهد.
در سطح اجتماعی، مسئله بسیار جدی‌تر است. نبودِ فرزندآوری باعث اختلال در «بازنسلی» یا همان بازتولید نسل در جامعه می‌شود که نتیجه آن، حرکت شتابان به سمت پیری جمعیت است. جامعه‌ای که نتواند نیروی جوان جایگزین کند، به‌تدریج به سوی فرسودگی و «میرایی» حرکت خواهد کرد. این روند یک تهدید جدی برای کیان تمدنی ایران در 50 سال آینده است. بر اساس مطالعات، اگر روند کنونی ادامه یابد، جمعیت ایران طی پنج دهه آینده به زیر 40 میلیون نفر خواهد رسید.
* با توجه به اینکه سلامت روان و سلامت رفتار اجتماعی برای استمرار تمدن ضروری است، تجرد قطعی چه تأثیری بر روان جامعه خواهد داشت؟
آخرین و پایین‌ترین پایگاه آرامش برای انسان، خانه و خانواده است. وقتی فرد از همه‌جا خسته، درمانده یا رانده می‌شود، به خانواده پناه می‌برد. اگر این پایگاه مهم از افراد جامعه دریغ شود، انواع مشکلات روانی ازجمله افسردگی، اضطراب، وسواس فکری، نشخوار ذهنی، بی‌خوابی، فرسودگی روانی و در ادامه اختلالات شدیدتر پدیدار می‌شود. از قدیم گفته‌اند «تنهایی آدم را بیمار می‌کند» و این یک حقیقت علمی است.
بر اساس پیش‌بینی‌ها، در سال‌های آینده در بین «مجردین قطعی»، شاهد افزایش معنادار اختلالات روانی، افزایش تمایل به خودکشی، رشد موارد سایکوز، اختلالات شخصیت و سایر آسیب‌های فردی خواهیم بود. چون خانواده نقش پالایشگر دارد؛ احساسات، تنش‌ها و مشکلات را تصفیه می‌کند و فرد دوباره به جامعه بازمی‌گردد اما وقتی پالایشگاه عاطفی وجود ندارد، آسیب‌ها مستقیماً وارد جامعه می‌شوند.
در سطح اجتماعی نیز، وقتی نهاد خانواده که هسته مرکزی پنج نهاد اصلی یعنی سیاست، اقتصاد، مذهب، آموزش و فرهنگ است، نتواند عملکرد سالمی داشته باشد، آن چهار نهاد دیگر نیز آسیب خواهند دید. این پنج ستون، ستون‌های اصلی سقف جامعه‌اند و تزلزل یکی از آن‌ها، به تزلزل کل ساختار اجتماعی منجر خواهد شد.
* اگر نکته‌ای باقی مانده، بفرمایید.
تنها نکته‌ای که می‌خواهم اضافه کنم این است که مبحث جمعیت فقط یک موضوع اقتصادی یا خانوادگی نیست؛ این مسئله امروز به یک موضوع «امنیت ملی» و «تمدنی» تبدیل شده است. اگر برای تجرد قطعی، تأخیر ازدواج و کاهش شدید فرزندآوری چاره‌ای علمی، ساختاری و فوری اندیشیده نشود، با چالشی مواجه خواهیم شد که بازگشت از آن بسیار دشوار و پرهزینه خواهد بود.
گفت‌وگوی حاضر نشان می‌دهد که پدیده تجرد قطعی نه یک انتخاب فردی گسترده، بلکه در اکثریت جامعه ایران یک «اجبار ساختاری» است؛ اجباری برآمده از فشارهای اقتصادی، نابسامانی‌های اجتماعی، ناپایداری شغلی، بحران مسکن و کاهش واقعی «توان ازدواج» در نسل جوان. تنها یک اقلیت برخوردار امکان انتخاب آگاهانه میان ازدواج و تجرد را دارند، اما اکثریت جامعه با شرایطی روبه‌روست که عملاً فرصت انتخاب را از آنان می‌گیرد. این واقعیت، ضرورت سیاست‌گذاری مبتنی بر واقعیت اجتماعی را تقویت می‌کند.
پیامدهای این روند تنها به حوزه خانواده محدود نمی‌شود؛ بلکه یک تهدید چندلایه برای آینده کشور است. کاهش شدید فرزندآوری و تداوم تجرد قطعی موجب پیری و کوچک‌شدن جمعیت خواهد شد. به گفته کارشناسان، اگر روند کنونی ادامه یابد، جمعیت ایران طی پنج دهه آینده ممکن است به زیر 40 میلیون نفر برسد. این نه‌فقط یک هشدار جمعیت‌شناختی، بلکه خطری برای پایداری تمدنی ایران است؛ زیرا بازتولید فرهنگی، انتقال ارزش‌ها و استمرار هویت اجتماعی از مسیر خانواده می‌گذرد.
از منظر سلامت روان نیز پیامدها بسیار سنگین است. خانواده جایگاه اصلی آرامش، حمایت عاطفی و پالایش روانی است. جامعه‌ای که بخش بزرگی از مردم آن از این پایگاه محروم شوند، ناگزیر با موجی از افسردگی، اضطراب، تنهایی، اختلالات شخصیت، افزایش خودکشی و سایر آسیب‌های روانی روبه‌رو خواهد شد. این آسیب‌ها در غیاب سازوکارهای حمایتی خانوادگی، مستقیماً وارد جامعه شده و نهادهای اقتصادی، سیاسی، آموزشی و مذهبی را نیز متأثر خواهد کرد.
کوتاه سخن اینکه؛ تجرد قطعی یک پدیده فردی نیست؛ یک مسئله ملی است ادامه این روند نه‌تنها ساختار جمعیت، بلکه امنیت اجتماعی و آینده تمدنی کشور را تهدید می‌کند؛ بنابراین سیاست‌گذاری علمی، برنامه‌ریزی اجتماعی و اقدامات فوری در حوزه اقتصاد، مسکن، اشتغال و حمایت از خانواده باید در اولویت جدی قرار گیرد.

ارسال نظر

سوال: Tehran پایتخت ایران؟

*شرایط و مقررات*
کلمه امنیتی را بصورت حروف فارسی وارد نمایید
بعنوان مثال : پایتخت ارمنستان ؟ ایروان
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگیلیش) خودداری نمايید.
توصیه می شود به جای ارسال نظرات مشابه با نظرات منتشر شده، از مثبت یا منفی استفاده فرمایید.
با توجه به آن که امکان موافقت یا مخالفت با محتوای نظرات وجود دارد، معمولا نظراتی که محتوای مشابهی دارند، انتشار نمی یابد.
پربازدیدترین آخرین اخبار