گروه رسانه ای سپهر

آخرین اخبار:
شناسه خبر:99422
از واکنش رسانه‌ای تا مهندسی میدان ادراک؛

تحلیل توسعه‌یافته‌ آرایش تبلیغاتی متناسب با اهداف جنگ رسانه‌ای دشمن

زهره پوروهابی
تحلیل توسعه‌یافته‌ آرایش تبلیغاتی متناسب با اهداف جنگ رسانه‌ای دشمن

جنگ رسانه‌ای معاصر را نمی‌توان با شاخص‌های کلاسیک «تولید خبر»، «سرعت انتشار» و یا «حجم محتوا» توضیح داد. مسئله اصلی، رقابت بر سر معماری معنا است؛ یعنی اینکه چه مفاهیمی برجسته، کدام پیوندهای معنایی گسسته و چه احساساتی به‌صورت مزمن در افکار عمومی تثبیت شوند. دشمن در این میدان، پیشاپیش می‌داند که اگر معنا فروبپاشد، واقعیت حتی اگر درست روایت شود، کارکرد خود را از دست می‌دهد. ازاین‌رو، جنگ امروز پیش از آنکه رسانه‌ای باشد، ادراکی-شناختی است.
در طراحی عملیات رسانه‌ای، دشمن ابتدا «نقطه فشار» را تعیین می‌کند: اعتماد، امید، هویت، انسجام اجتماعی یا مشروعیت نهادی. سپس موضوعات به‌ظاهر متنوع (اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و حتی اخلاقی) را حول همان نقطه فشار می‌چیند؛ اینجاست که تکثر ظاهری محتوا، به وحدت کارکردی می‌رسد. فهم این منطق، شرط لازم برای هرگونه آرایش تبلیغاتی مؤثر است؛ زیرا بدون تشخیص نقطه فشار، هر پاسخ رسانه‌ای حتی دقیق و مستند به‌ احتمال زیاد، در حاشیه میدان اصابت خواهد کرد.
یکی از پیچیده‌ترین خطاها، واکنش‌گرایی‌ای است که با ظاهری هوشمندانه عرضه می‌شود تحلیل‌های فوری، پاسخ‌های چندلایه و حتی افشاگری‌های مستند. مشکل این است که واکنش‌های مذکور اغلب در چارچوب میدان طراحی‌شده دشمن انجام می‌گیرند که نتیجه مصرف انرژی بالا با بازده راهبردی پایین است؛ رسانه‌ای که دائماً درحال پاسخ‌ دادن بوده، فرصت ایستادن در موضع ابتکاری را از دست می‌دهد و به‌تدریج، دستور کار خود را نیز از بیرون دریافت می‌کند.
توسعه آرایش تبلیغاتی مستلزم تغییر الگوهای تصمیم‌گیری است. پرسش محوری باید از «چه پاسخی بدهیم؟» به «کدام موضع را باید تثبیت کنیم؟» منتقل شود. موضع، امری پایدارتر از پیام است و امکان تداوم، انسجام و هم‌افزایی را فراهم می‌کند. در این چارچوب، پیام‌ها نه واکنش‌های پراکنده، بلکه اجزای یک سازه معنایی‌اند که حول یک موضع مرکزی شکل می‌گیرند.
آرایش تبلیغاتیِ مهندسی‌شده به‌جای تکثیر بی‌هدف محتوا، بر چینش نقش‌ها تمرکز دارد؛ چه کسی روایت می‌کند، از کدام جایگاه، با چه لحن و برای کدام مخاطب. این چینش به رسانه اجازه می‌دهد هم‌زمان چند کارکرد اعم از اقناع نخبگانی، آرام‌سازی افکار عمومی و بازسازی اعتماد در سطوح مختلف را پوشش دهد. در چنین آرایشی، سکوت هدفمند گاه به‌اندازه سخن گفتن مهم بوده و جابه‌جایی تمرکز، گاه مؤثرتر از پاسخ مستقیم است.
موفقیت در جنگ رسانه‌ای را نباید با غلبه در یک موج خبری سنجید؛ شاخص واقعی، حفظ انسجام ادراکی جامعه است. اینکه مخاطب بتواند میان رخدادها، روایت‌ها و ارزش‌ها پیوند معنادار برقرار کند. هر آرایش تبلیغاتی که این انسجام را تقویت کند، حتی اگر در کوتاه‌مدت پُرسر‌وصدا نباشد، در بلندمدت دست بالا را خواهد داشت.
جنگ رسانه‌ای امروز، میدان آزمون عقلانیت راهبردی است. دشمن با هدف‌گیری دقیق و آرایش هوشمندانه وارد می‌شود؛ پاسخ مؤثر نیز جز با ارتقای سطح تحلیل از «محتوا» به «میدان»، ممکن نیست. توسعه آرایش تبلیغاتی، یعنی بازگشت به مهندسی معنا، تثبیت موضع و مدیریت ادراک. هرچه این منطق زودتر در تصمیم‌سازی رسانه‌ای نهادینه شود، امکان ابتکار عمل و پیش‌دستی در این جنگ پیچیده، افزایش خواهد یافت.

ارسال نظر

سوال: بلندترین حیوان؟ zarafe

*شرایط و مقررات*
کلمه امنیتی را بصورت حروف فارسی وارد نمایید
بعنوان مثال : پایتخت ارمنستان ؟ ایروان
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگیلیش) خودداری نمايید.
توصیه می شود به جای ارسال نظرات مشابه با نظرات منتشر شده، از مثبت یا منفی استفاده فرمایید.
با توجه به آن که امکان موافقت یا مخالفت با محتوای نظرات وجود دارد، معمولا نظراتی که محتوای مشابهی دارند، انتشار نمی یابد.
پربازدیدترین آخرین اخبار