شناسه خبر:19590
1399/1/23 21:56:11
کوشکی با نگاهی به مقابله کشورهای آمریکای شمالی و اروپای غربی با کرونا مطرح کرد:

زیر سؤال رفتن الگوی سرمایه‌داری با فرضیه برتر بودن لیبرال دمکراسی

سپهرغرب، گروه سیاسی - سمیرا گمار: یک فعال سیاسی گفت: نتیجه رفتار کشورهای غربی در مواجهه با کرونا زیر سؤال رفتن الگوی سرمایه‌داری با فرضیه برتر بودن لیبرال دمکراسی است که یکی از نتایج مهم جهان پس از کرونا به‌شمار می‌رود.

شیوع ویروس کرونا در مدت‌زمان کوتاهی جهان را درگیر خود کرد و آنچه از نحوه مواجهه کشورهای دنیا با این بیماری می‌بینیم، حاکی از آن است که بسیاری از فرضیه‌های غرب نادرست از آب درآمده و موازنه قدرت در دنیا متفاوت‌تر از چیزی بوده که غرب‌باوران به آن اذعان داشتند؛ ضمن اینکه کارشناسان بر آن باورند که اگر این مدت طولانی شود، تأثیری ماندگار بر همه ارکان نظم آینده جهانی خواهد گذاشت.

بحران کروناویروس، ضعف شدید ادعای رفاه، خدمات اجتماعی و بهداشت عمومی و روانی کشورهای لیبرال دموکراتیک غرب را عیان کرد و نشان داد تصاویر زیبای ساخته‌شده از این کشورها واقعی نیست؛ این بحران ثابت کرد که هژمونی آمریکا نه‌تنها قادر به اداره جهان، بلکه قادر به اداره کشور آمریکا هم نیست. با وصف مذکور این سؤال در اذهان عمومی شکل می‌گیرد که آیا کشورهای دارای این حجم از اشکالات ساختاری گسترده، می‌توانند الگوی ایده‌آلی برای سایر کشورها باشند یا کشورها در جهان پساکرونا به دنبال الگوی جدیدی از نظام سیاسی خواهند رفت؟

آنچه در ادامه می‌خوانید گفت‌وگوی خبرنگار سپهرغرب با محمدصادق کوشکی، استاد دانشگاه و فعال سیاسی در مورد پیامدهای ویروس کرونا بر جهان کنونی در سطح بین‌الملل و آینده جهان است:

       انتظار می‌رفت کشورهای غربی در برابر کرونا کمتر آسیب ببینند

در طول 300 سال گذشته هریک از کشورهای اروپای غربی و آمریکای شمالی در مقاطعی خاص ادعای ابرقدرتی داشته و سعی می‌کردند آن را حفظ کنند. این وضعیت باعث شده بود ارزش‌های جهان‌شمول این جوامع نظیر سرمایه‌داری در سایر کشورها تأمین شود که بر این اساس شیوه‌های خود را برتر دانسته، ترویج می‌دادند و آن را عامل قدرت خود می‌دانستند.

با رایج شدن کروناویروس توقع بود کشورهایی که در آمریکای شمالی و اروپای غربی قرار دارند، با این بحران آسیب ندیده یا کمتر آسیب ببینند، کشورهایی که خود را دارای علم بیشتر و ثروت بالاتر می‌دانستند؛ در مقابل انتظار بود رکورد کشته‌شده‌ها بر اثر ویروس کرونا متعلق به کشورهای کمتر توسعه‌یافته باشد، اما به نسبت جمعیت کشورها وقتی این موضوع را بررسی می‌کنیم، می‌بینیم درصد افراد مبتلا و کشته‌شده در کشورهای آمریکا، اسپانیا، فرانسه و ایتالیا بسیار زیاد بوده و مردم این کشورها عملاً هیچ پناهگاهی در پی شیوع این ویروس نداشته و ندارند، درحالی‌ که مردم کشورهای فقیر و عادی این‌چنین آسیب ندیدند.

       چرا غرب در مقابله با کرونا ناکارآمد بود؟

این بیماری دیر یا زود تمام خواهد شد، اما یک سؤال بزرگ بی‌پاسخ در اذهان شکل گرفته که چطور کشورهایی نظیر آمریکا، ایتالیا و فرانسه که ادعای پیشرفت و قدرت می‌کردند، نتوانستند مردم خود را در برابر این بیماری محافظت کنند؟ درحالی ‌که سایر کشورهای دنیا مانند ایران و چین که ادعایی نداشتند، این بحران را بسیار بهتر مدیریت کردند.

       فرضیه برتر بودن سرمایه‌داری و لیبرال دموکراسی دچار تزلزل شد

با این اوصاف یکی از آثار کرونا بعد از اتمام این خواهد بود که دنیای فعلی تغییر کرده و آمریکای شمالی و اروپای غربی جایگاه فعلی خود را در جهان از دست خواهند داد و فرضیه برتر بودن سرمایه‌داری و لیبرال دموکراسی از بین می‌رود. چراکه دست کم این مسئله پیش می‌آید که با شیوه‌ اداره این کشورهای مدعی، چرا تا این حد آسیب ‌دیدند؟

به‌طور مثال کشور چین با یک میلیارد و 200 میلیون نفر جمعیت، آسیب بسیار کمتری نسبت به کشور فرانسه (با جمعیت 80 میلیون نفر) یا ایتالیا دید که این مسئله حائز اهمیت است. رئیس‌جمهور آمریکا گفته بود آماده پذیرش 200 هزار تلفات بر اثر کرونا هستیم، درحالی ‌که کشور چین با جمعیت میلیاردی، بسیار کمتر از این تعداد را اعلام کرده بود.

بنابراین نتیجه این رفتارها در مواجهه با کرونا زیر سؤال رفتن الگوی سرمایه‌داری با فرضیه برتر بودن لیبرال دمکراسی است که یکی از نتایج مهم جهان پس از کرونا به‌شمار می‌رود.

       افول قدرت آمریکا و اروپا، چین را به‌عنوان قدرت برتر هزاره سوم تقویت می‌کند

دیری نمی‌پاید که دنیا و مردم این خود کشورها ادعای برتر بودن ابرقدرت‌های مذکور را نخواهند پذیرفت و شیوع این بیماری باعث خواهد شد نظام حاکم بر جهان به سمت‌وسوی تغییر برود؛ شرایط حاکی از این است که افول قدرت آمریکا و اروپا، کشور چین را به‌عنوان قدرت برتر هزاره سوم تقویت کرده و یکی از عوارض این روزها در جهان پس از کرونا، تغییر صورت‌بندی قدرت جهان خواهد بود. به دیگر بیان قدرت‌های آمریکا و اروپا تضعیف خواهند شد و کانون‌های جدید قدرت آشکار می‌شوند؛ این کانون‌ها کشورهایی هستند که از خود در برابر کرونا محافظت و به دیگران نیز در حل این بحران کمک کرده‌اند، بر این اساس کشور چین با اعتماد به نفس بیشتری خود را در سطح دنیا مطرح کرده و یا کشور روسیه موقعیت بهتری خواهد داشت.

ارسال محموله کمک از سوی کشور چین به اروپا، آمریکا و ایران دربردارنده یک پیام است که می‌خواهد قدرت نخست دنیا باشد که البته با تحلیل سطح قدرت‌های فعلی، این نظریه به واقعیت نزدیک است.

       جهان پسا کرونا به سمت چندقطبی شدن خواهد رفت که مقدمه حذف قدرت‌های فعلی است

چراکه آمریکای شمالی و اروپای غربی تا بخواهند آسیب‌های وضعیت فعلی خود را ترمیم کنند، کشورهای چین و روسیه خود را بالا کشیده و در مسابقه جهانی به مقام بالاتری دست خواهند یافت؛ حتی هند نیز با توجه به شرایطی که دارد، حرف برای گفتن داشته و خود را بالا می‌کشد. اُفت قدرت آمریکا و اروپا باعث می‌شود کشورهای مستقل با فرصت‌های زیادی روبه‌رو باشند، چون دیگر این کشور‌ها عملاً قدرت برتر جهان نخواهند بود.

درواقع و به عبارت روشن‌تر جهان پسا کرونا به سمت چندقطبی شدن خواهد رفت که مقدمه حذف قدرت‌های فعلی است.

       جهان پساکرونا و موقعیت بهتر برای جمهوری اسلامی ایران

این شرایط فضا را برای جمهوری اسلامی ایران راحت‌تر خواهد کرد تا در راستای اهدافی که دارد، حرکت کند؛ چراکه آمریکا و اروپا جدی‌ترین مزاحمان برای حرکت کشور ما در مسیر رسیدن به اهدافش بوده‌اند و از طرفی نیز هیچ‌گاه از تضعیف و تخریب جمهوری اسلامی ایران دست برنداشته‌اند؛ بنابراین اگر این مزاحم‌ها تا مدت‌ها سرگرم بهبود اوضاع خود باشند، جمهوری اسلامی ایران فرصت خواهد داشت تا موانع را از سر راه بردارد.

       فردمحوری در نگرش مردم بسیاری از کشورهای جهان حذف خواهد شد

به نظر می‌رسد با تحولات جهان در پی کرونا، دنیای آینده در حوزه فرهنگ سیاسی نیز دچار یک تغییر اساسی شده و فرد‌محوری در نگرش مردم بسیاری از کشورهای جهان حذف خواهد شد.

با مدیریتی که غرب در مقابله با کرونا از خود نشان داد، تمدن 300 ساله غرب در فرهنگ سیاسی بسیاری از کشورها تغییر خواهد کرد؛ زیرا این موضوع ثابت شده بود که تمدن غرب صاحب هر قدرتی بوده و چاره‌ای جز تسلیم در برابر آن وجود ندارد، نگاه غالب مردم جهان و برخی‌ها در ایران که براساس این ادعای غرب شکل گرفته بود، شکسته خواهد شد.

چراکه نگاهی به آمارهای تعداد تلفات بر اثر کرونا در کشورهای غربی نظیر اسپانیا، فرانسه، سوئیس، آلمان، آمریکا و انگلیس که همواره خود را قدرت برتر می‌دانستند، بسیار بالاتر از سایر کشور‌ها بوده، به‌طوری که حتی تعداد بهبودیافتگان در ایران نیز نسبت به جمعیت این کشورها، بسیار بالاتر است.

این مسئله یک علامت سؤال بزرگ در اذهان ایجاد کرده که آیا تمدن غرب همان چیزی است که ما می‌پنداشتیم؟

       بحران کرونا تصویر واقعی‌تری از آمریکا و اروپا را برای مردم رونمایی کرد

بنابراین باور غلط در مورد ابهت غرب شکسته شده و تصویر واقعی‌تری از آمریکا و اروپا برای مردم رونمایی شد؛ اینکه تمدن غرب کامل و بی‌عیب نیست، بلکه نقایصی هم دارد که با وجود برتری در عرصه اقتصادی، در بسیاری از عرصه‌ها دست پُری ندارد.

این گفتگو با هماهنگی کارگروه علوم سیاسی مرکز مطالعات و برنامه‌ریزی و تعالی علوم انسانی و هنر سازمان مرکزی دانشگاه آزاد اسلامی و دکتر بهزاد دانشفر انجام شده است.

شناسه خبر 19590