آیا هوش مصنوعی وجدان خواهد داشت؟
پاتریشیا چرچلند (Patricia Churchland)، عصب شناس، فیلسوف و استاد دانشگاه کالیفرنیا در کتاب خود با عنوان «وجدان: خاستگاه شهود اخلاقی» (Conscience: The Origins of Moral Intuitionby) به ذهن به عنوان اصلی ترین طرح برای هوش مصنوعی اشاره کرده و در آن از وجدان به عنوان موردی برای یادگیری هنجارهای اخلاقی جوامع انسانی برای هوش مصنوعی یاد کرده است.
آیا هوش مصنوعی میتواند ارزشهای اخلاقی جوامع بشری را بیاموزد؟ آیا یک سیستم هوش مصنوعی میتواند در شرایطی تصمیم گیری کند که بین آسیبها و منافع افراد مختلف یا گروههای مختلف توازن و تعادل برقرار کند؟ آیا هوش مصنوعی میتواند حس درست و غلط را ایجاد کند؟ خلاصه اینکه آیا هوش مصنوعی وجدان خواهد داشت؟
این سوال ممکن است در هنگام بررسی سیستمهای هوش مصنوعی امروزی، که فقط قادر به انجام کارهای بسیار محدود هستند، بی ربط باشد؛ اما در حالی که علم همچنان زمینههای جدیدی را ایجاد میکند، هوش مصنوعی به تدریج در حوزههای گسترده تری راه پیدا میکند. ما پیشتر نیز شاهد الگوریتمهای هوش مصنوعی در مواردی هستیم که مرز تصمیمات خوب و بد به وضوح مشخص نشده است، مانند دادرسی کیفری و پردازش درخواست شغل.
در آینده، ما انتظار داریم هوش مصنوعی از سالمندان مراقبت کند، به فرزندانمان آموزش دهد و کارهای دیگری را که نیاز به قضاوت اخلاقی انسان دارد، انجام دهد و آنگاه است که مسئله وجدان و وظیفه شناسی در هوش مصنوعی از اهمیت بیشتری برخوردار خواهد شد.
حال این سوال پیش میآید که آیا وجدان یک محصول جانبی اجتناب ناپذیر از هوش مصنوعی در سطح انسان خواهد بود؟ اگر انرژی و محدودیتهای جسمی ما را به سمت توسعه هنجارهای اجتماعی و رفتار وظیفه شناسی سوق دهد، آیا الزام مشابهی برای هوش مصنوعی نیز وجود دارد؟
آنچه از کتاب دکتر چرچلند (و تحقیقات دیگر در مورد شبکههای عصبی بیولوژیکی) مشهود است، این است که تجربه و محدودیتهای جسمی نقش مهمی در رشد هوش و وجدان، چه در انسان و چه در حیوانات دارد.
اما امروز، وقتی صحبت از هوش مصنوعی میشود، بیشتر در مورد معماری نرم افزار مانند شبکههای عصبی مصنوعی صحبت میکنیم. هوش مصنوعی امروزی عمدتا خطوط جداگانه ای از کد است که روی رایانهها و سرورها اجرا میشود و دادههای به دست آمده را پردازش میکند. از دیگر سو، یکی از ویژگیهای بسیار مورد توجه هوش مصنوعی، تکرارپذیری یکنواخت آن است. هنگامی که یک الگوریتم هوش مصنوعی ایجاد میکنید، میتوانید تعداد بی شماری را تکرار کرده و در هر تعداد دستگاه و ماشین که میخواهید مستقر کنید. همه آنها با آخرین مقادیر پارامتری شبکههای عصبی یکسان خواهند بود. حال، سوال اینجاست که وقتی همه هوش مصنوعی برابر باشند، آیا آنها در رفتار اجتماعی خود ثابت خواهند ماند و تفاوتهای ظریفی را که باعث پویایی پیشرفت اجتماعی و رفتاری در جوامع بشری است، نخواهند داشت؟
به قول سوزان اشنایدر (Susan Schneider)، فیلسوف و دانشمند علوم شناختی و مولف کتاب «خویشتنِ مصنوع: هوش مصنوعی و آینده ذهن شما» (Artificial You: AI and the Future of Your Mind)، دانش فن آوریهای نوظهور میتواند درک فلسفی ما از ذهن خود و مخاطب را به چالش بکشد و متقابلا، فلسفه درک ما از آنچه این فن آوریهای نوظهور میتوانند به دست آورند را به چالش بکشند.
به هر روی در خاتمه باید اذعان داشت که هوش مصنوعی که از وجدان بهره مند باشد، نه تنها به مولفههای انسانی نزدیک تر است، بلکه به نفع مصرف کنندگان نیز خواهد بود و به مدیریت تأثیر فناوری در زندگی انسانی منجر خواهد شد.
ترجمه: سینا تفنگ چی، مدرس علوم ارتباطات و پژوهشگر فناوریهای نوین
منبع: خبرگزاری فارس