شناسه خبر:37429
1399/12/12 10:26:08

سپهرغرب، گروه شهر - عباس سریشی: امروزه در شهر همدان بساز و بفروش‌ها و شرکت‌های ساختمانی نقش به‌مراتب پررنگ‌تری نسبت به طراحان شهری در تعیین ساختار کالبدی شهر داشته که همین امر باعث تعدد تضاد و آشفتگی اشکال در سطح شهر و آسیب به سیمای آن شده است.

امروزه تقریباً همه واحد‌های مسکونی و تجاری شهر همدان با بالاترین میزان بی‌نظمی و هماهنگی در کنار هم ساخته شده و حتی با یک نگاه بسیار سطحی و گذرا نیز می‌توان فهمید که بین این واحد‌ها هیچ نظم و تناوبی پیدا نمی‌شود به همین خاطر است که هیچ‌کس با قدم زدن نمی‌تواند تا صحنه بعدی را که با آن مواجه خواهد شد پیش‌بینی کند.

به‌عبارت‌دیگر در هنگام حرکت سیمای بصری دلنوازی منتظر افراد نیست و بسیاری از منتقدان حتی براین باورند که سیمای فعلی شهر ما به‌وضوح مبین این حقیقت است که منظر شهری همدان بیشتر از آنکه به‌درستی در اختیار طراحان و معماران هنرمند باشد در چنگال بساز و بفروش‌ها و شرکت‌های ساختمانی بی‌ذوق و سلیقه قرار داشته و سودجویان در رواج شیوهای معماری بیشتر دست‌اندازی کرده‌اند تا هنرمندان در هنرنمایی.

در این خصوص روانشناسان معتقدند که در چنین فضایی است که با کثرت اشکال ناهمگون به‌وضوح متوجه می‌شویم که سیمای شهر ما آسیب‌دیده و همین بی‌نظمی و فقدان هماهنگی باعث شده تا ذهن شهروندان باهم درگیر شود که البته دراین میان حال و روز افرادی که به هر علت ساعات بیشتری را در گستره شهر و طول خیابان‌ها و پیاده‌روها طی می‌کند از همه بدتر است.

موضوع اینجاست که متأثر از نیاز شهروندان و همچنین توسعه‌یافتگی؛ همدان نیز به مانند بسیاری از شهرهای بزرگ در حال گسترش است و هر روز واحدهای مسکونی، تجاری تولیدی و اداری مختلفی در طبقات و وسعت‌های گوناگون و صد البته با معماری‌های خاص و رنگارنگ به متن و حاشیه‌های آن افزوده می‌شود اما سؤال اینجاست که در این روند شهرسازان و معماران و در مجموعه ساختار تصمیم‌ساز برای سیما منظر شهری به‌عنوان مجموعه‌ای که با جسم و ظاهر شهر سروکار دارند آیا تأثیر سیما منظر ساخته‌های خود را نیز بر ذهن افراد در نظر می‌گیرند یا نه؟

البته پاسخ به این سؤال از آن حیث اهمیت پیدا می‌کند که بدانیم روانشناسان معتقدند که با طراحی شهری موفق تصویر ذهنی قوی‌تری در شهروندان و گردشگران و درمجموع بینندگان ایجاد می‌شود و این تصویر تعامل مردم با محیط را به نحو مطلوب‌تری فراهم می‌کند.

زیرا افراد در هنگام حرکت در گستره شهر سیمای آن را درک و با آن تماس مستقیم برقرار می‌کنند ازاین‌رو طراحان شهری که با شکل، چیدمان و طراحی ابنیه شهری سر و کار دارند ضروری است که توجه خود را به عوامل بصری بیشتر معطوف و فراموش نکنند که تصاویری که ذهن از محیط دریافت می‌کند در درازمدت در ذهن افراد باقی‌مانده و به اشکال مختلفی برآن اثر خواهد گذاشت.

موضوع اینجاست که خوانایی نظام شهری به لحاظ بصری تصویر ذهنی روشن، مطلوب و قابل قبولی را در افراد ایجاد کرده و به‌نوعی حس هویت، امنیت، لذت، فهم، علاقه، هویت و ریشه به آن را افزایش داده و این حس تعلق رابطه آن‌ها را با شهر بهبود خواهد بخشید و این تصویر تعامل مردم با محیط را به نحو مطلوب‌تری افزایش خواهد داد.

درحالی‌که امروزه در شهر همدان به‌نظر می‌رسد که بساز و بفروش‌ها و شرکت‌های ساختمانی نقش و فعالیت به‌مراتب پررنگ‌تری نسبت به طراحان شهری در تعیین ساختار کالبدی آن داشته و تعدد و تضاد و آشفتگی اشکال ناموزون ساخته شده توسط آن‌ها در سطح شهر به سیمای آن آسیب زده است.

البته نمی‌توان منکر بود که در برخی موارد هم در سطح شهر بناهایی ساخته شده که ازنظر مردم زیبا بوده و نگاه و ذهن‌ها را جذب می‌کند اما واقع امر اینجاست که زیبایی این بناها به‌تنهایی نمی‌تواند شهری منسجم و هماهنگ به لحاظ بصری بوجود آورد.

از منظر برخی منتقدان ظاهراً شهرسازان نمی‌خواهند که عامدانه در آرایش فضای شهر بی‌نظمی ایجاد کنند اما واقعیت اینجاست که متأسفانه بسیاری از ناهماهنگی‌های موجود در سیما منظر شهری ما دقیقاً زیر نقاب آفرینش نظم صورت می‌گیرد بنابراین متولیان و تصمیم‌گیران و به‌خصوص طراحان و معماران برای جلوگیری از تشدید این چندگانگی نیازمند افزایش انسجام این اجزاء جدید و پراکنده در کنار بافت قدیمی هستند زیرا هر جامعه‌ای با شکل و معماری شهر آرزوها و ارزش‌های روزگار خود را در تاریخ ثبت می‌کند.

     فقدان هماهنگی و ارتباط میان بافت قدیم و جدید

و اما شاید درمجموع همه مؤلفه‌های دخیل در کیفیت‌بخشی به سیما منظر شهری همدان ایجاد هماهنگی، جانمایی و در کنار هم قرار دادن بافت شهر قدیم در کنار شهری که تازه متولد می‌شود موضوعی است که شهرسازان و طراحان نتوانسته‌اند آن‌گونه که بایدوشاید به آن جامعه عمل بپوشانند مضاف براینکه در این میان بساز و بفروش‌ها و شرکت‌ها و پیمانکاران ساختمانی هم بر اساس اصل سود نهایی متأثر از حجم‌سازی‌های درآمدزا نتوانسته و یا حتی نخواسته‌اند لحظه‌ای هم به این مقوله توجه کنند.

موضوع اینجاست که آنچه در سطح شهری مانند همدان دیده می‌شود بیشتر روایت جداسازی و دور شدن دو گستره بافت قدیم و جدید در طول زمان از یکدیگر و حتی نوعی بلعیدن و غلبه و حاکمیت نوسازی مدرن بر بافت قدیمی و فرهنگی است درحالی‌که بسیاری از کارشناسان براین نکته تأکید دارند که برای حفظ ماهیت و ریشه‌ها نباید گذاشت تا زمان و نگاه مدرنیته و منفعت‌گرایی (به‌ویژه بنام توسعه و پیشرفت) آثار مثبت تاریخی و بافت فرهنگی و یادمانی شهر را از بین ببرد.

درواقع حتی لازم است تا با حفظ بخش‌هایی از بافت قدیمی و ارزشی شهر و انتقال آن به آینده به‌نوعی باعث حفظ هویت ساکنان شهر شد تا از این طریق بیننده سیما منظر شهر شکاف ناگهانی و ناهمگون و ناهماهنگی بارز میان ساخت‌وسازهای قدیم و جدید را حس نکند.

از دیدگاه کارشناسان توجه به این موضوع از آن حیث دارای اهمیت است که خوانایی نظم شهری به لحاظ بصری تصویر ذهنی روشنی را در شهروندان و بینندگان ایجاد کرده و به‌نوعی حس امنیت، هویت، لذت و فهم از شهر و علاقه به آن‌ها افزایش یافته است که این حس تعلق رابطه آنان را با شهر بهبود خواهد بخشید.

این بدان معناست که با طراحی هماهنگ و موفق شهری می‌توان تصویر ذهنی قوی‌تری را هم در شهروندان و هم گردشگران ایجاد کرد که همین امر خودبه‌خود باعث ایجاد ارتباط و تعامل مطلوب‌تری بین شهروندان و حاضرین در فضاهای شهری خواهد شد.

     کاهش آسیب‌ها، احساس بهتر بودن و خاطرات تصویری ماندگار...

و اما به‌تصریح شهرسازان، افراد هنگام حرکت در شهر، سیمای شهر را درک می‌کنند و با آن تماس مستقیم دارند ازاین‌رو می‌طلبد که طراحان شهری که با شکل شهر سروکار دارند توجه بیشتری را به‌صورت ویژه به عواملی بصری معطوف دارند که بر ناظر اثر می‌گذارد و این نکته را فراموش نکنند که تصاویری که ذهن از محیط دریافت می‌کند در درازمدت در زندگی فرد اثر می‌گذارند.

آن‌ها با اشاره به اینکه سیمای شهر در افراد احساس امنیت و عدم امنیت ایجاد می‌کند تأکید دارند اجزایی که در فضاهای شهری سر برافراشته‌اند زمانی شکل خوبی در ذهن فرد پیدا می‌کند که به فرد احساس امنیت هم بدهد درواقع بسیار حائز اهمیت است که طراحان شهری به شهروندان تجارب ارزنده‌ای از شکل شهر را ارائه دهند و شرایط را به‌گونه‌ای فراهم کنند که فرد با جهان خارج خود (به‌خصوص فضای شهری که دائماً با آن در حال تماس است) رابطه مطلوبی را پیدا کرده و آسیب‌های بصری تا حد امکان کاهش یابد.

از دیدگاه روانشناسان توجه به این مؤلفه نیز از آن حیث دارای اهمیت است که فقدان یا ضعف نظم در سیمای بصری شهرها و آلودگی بصری در درازمدت منجر به بروز ناهنجاری‌های رفتاری، بیماری‌های روانی و اختلالات رفتاری می‌شود درحالی‌که وقتی فرد از منزل خارج می‌شود و با صحنه‌های زیبا، منظم و هماهنگ مواجه می‌شود احساس بهتری را پیدا خواهد کرد و به‌نوعی دنیای پیرامونی خود را منظم‌تر می‌بیند در آن حالت قطعاً احساس اعتمادبه‌نفس و زندگی در محیط جذاب و گیرا سبب خواهد شد که ناخودآگاه افکار نیز منظم شود درحالی‌که تجربه ثابت کرده هیچ انسانی در محیط نامنظم نمی‌تواند افکار منظمی داشته باشد.

در این خصوص روانکاوان نیز با تأکید بر اینکه زشتی سیمای شهر تعامل شهروندان را با محیط اطراف از بین می‌برد و بر سلامت روانی آن‌ها تأثیر می‌گذارد معتقدند وقتی درباره سیمای بصری شهر حرف می‌زنید نکته بسیار مهم این است که از زندگی در شهری که در آن زندگی می‌کنید چه تصویری در ذهنتان خودنمایی می‌کند زیرا به‌صورت معمول افراد در طول روز تقریباً 90 درصد اطلاعات خود را از طریق دیدن دریافت می‌کنند درواقع انسان‌ها به‌نوعی بیش از اینکه با شیوه‌های دیگر بیاموزند از طریق دیدن یاد می‌گیرند بنابراین در زندگی روزمره ما طرح‌ها و نقش‌ها و نیز نمایه سیما منظر شهر و نقشی که در ذهن ما ایجاد می‌شود بسیار جایگاه ویژه‌ای دارد.

همچنین این صاحب‌نظران تأکید دارند که به‌خصوص وقتی به خاطرات مراجعه می‌کنیم طبعاً خاطرات تصویری و دیداری اولین موردی است که به یاد می‌آوریم پس بنابراین نگاه کردن به ابنیه ساختمان‌ها و دیوارها و بافت‌هایی که دارای رنگ‌های شاد و هماهنگی در ساخت هستند سبب ایجاد نشاط، غرور و انبساط خاطر در شهروندان و بینندگان می‌شوند. درحالی‌که تصاویر مبهم، بهم خورده و ناهنجار و غیرمنظم یا اضطراب‌آور و نبود تقارن و هماهنگی در سیمای بصری شهر احساس ناخوشایندی ایجاد کرده و ذهن را دچار اغتشاش و درگیری می‌کند.

و البته یکی دیگر از نکات بسیار مهم در بحث سیما منظر شهر توجه به تزیین و آرایه‌پردازی‌های بصری با استفاده از طبیعت است که در شهر ما همدان و در طول دوران گذر از سنت به مدرنیته نه‌فقط بدان کمتر توجه شده بلکه حتی در روند توسعه سیمانی و سیاه شهری نیز به‌شدت به حاشیه رانده شده است.

موضوع اینجاست که طبیعت مظهر هنرنمایی خداوند است و ذهن انسان برای شکل دادن به شهر باید از قوانین و روندهای طبیعت نیز به‌صورت حداکثری پیروی کند زیرا استفاده از آنچه در طبیعت موجود است در فضای شهری بیشترین میزان رنگ و جلوه‌پردازی بصری را در اختیار ما قرار می‌دهد درحالی‌که امروز به‌جز در مواردی محدود و بسیار ضعیف این موضوع کمتر موردتوجه معماران و شهرسازان قرار می‌گیرد.

شناسه خبر 37429