علوم انسانی تمدنساز، فرهنگساز و اندیشهساز است
اگر به این مسئله معتقد باشیم که علم صرفاً امری سودمند نیست بلکه غایتی در خود است، به این معنی که مبین عطش بنیادی انسان به دانش است، سخن کارل یاسپرس در کتاب ایده دانشگاه گواه این ادعاست، آنجا که میگوید: «اگر دانشگاه در خدمت علم و پژوهش است و اگر علم و پژوهش تنها زمانی موجودند که حیات فکری فراگیر باشد آنگاه این حیات فکری همان نیروی حیاتبخش دانشگاه است.»
شاید پررنگترین بخش این حرف را بتوان در علوم انسانی دید، علومی که در ایران بهتدریج به عرصهای برای تغذیه روح جامعه و تأمین حیات فکری آن تبدیل شده و امری سودمند و کاربردی و تأمینکننده عطش بنیادین انسان به دانش است.
البته واضح است که علمسنجی در حوزه علوم انسانی با معیارها و شاخصهای علوم پزشکی و مهندسی متفاوت است؛ علوم انسانی نهفقط نقش جهتدهنده فضای اندیشه اجتماعی دارند، بلکه میتوانند در تعیین نقشه راه در فرآیند تکامل عقلایی جامعه و تکامل علم و فناوری نقش اساسی ایفا کنند و از «تولید کتاب» بهعنوان اثرگذارترین تولید در حیات اجتماعی و «نظریهپردازی» تا «تولید مقالات پژوهشی» و «تأثیرگذاری اجتماعی» بهعنوان عوامل برتری علوم انسانی شناخته شوند.
رهبر انقلاب در خصوص جایگاه علوم انسانی فرمودهاند: علوم انسانی روح دانش است. حقیقتاً همه دانشها و همه تحرکات برتر در یک جامعه، مثل یک کالبد است که روح آن، علوم انسانی است. علوم انسانی جهت میدهد و مشخص میکند که ما کدام طرف میرویم و دانش ما دنبال چیست.
و این سخن به گواه اندیشمندان، عین حقیقت است و بررسیها نشان میدهد بسیاری از علوم انسانی پس از پیروزی انقلاب اسلامی وجود و هویت یافته و نقشه راه شده است.
با ذکر این مقدمه آنچه میآید گفتوگوی خبرنگار سپهرغرب با یکی از اساتید دانشگاه و پژوهشگران علوم انسانی درباره این موضوع است که در حال حاضر وضعیت تولید علوم انسانی در ایران چگونه است، مشروح این گفتگو را در ادامه میخوانید:
ارزش علوم انسانی به اندازه اهمیتی است که برای انسان قائلیم
علی طاهری با بیان اینکه طبیعتاً علوم انسانی جایگاه رفیعی در تمدنسازی و ساختن سبک زندگی انسان در این کره خاکی دارد، عنوان کرد: یکی از مؤلفههای اصلی و مهم در بررسی کارنامه کشورهای توسعهیافته و پیشرفته اهمیت دادن به علوم انسانی است.
وی خاطرنشان کرد: ازآنجاییکه انسان محور و موضوع بررسی علوم انسانی است و خود انسان بسیار اهمیت دارد، ارزش علوم انسانی هم به اندازه اهمیت انسان است.
علوم انسانی تمدنساز، فرهنگساز و اندیشهساز است
این پژوهشگر علوم انسانی تأکید کرد: از نگاه دیگر میتوان گفت جهان را فارغالتحصیلان علوم انسانی مدیریت میکنند، بنابراین علوم انسانی در حقیقت تمدنساز، فرهنگساز و اندیشهساز است و فکر نمیکنم هیچ اندیشمندی با اهمیت و جایگاه علوم انسانی در این حد و اندازه مخالفت داشته باشد.
طاهری اظهار کرد: مسئله مهم این است که با توجه به جایگاه رفیع علوم انسانی و به اندازه اهمیتی که برای انسان و زندگی انسانی قائل هستیم بایستی برای رشد و توسعه این علوم در کشورهای مختلف سرمایهگذاری کنیم. نهفقط ما در ایران بلکه همه کسانی که به این اندیشه واقف و برای آن دغدغه دارند.
همه دانشها نیازمند علوم انسانی است
وی با تأکید بر اینکه علوم انسانی نقش بسیار کلیدی در فرآیند توسعه و تکامل ملی هر کشور دارد، ابراز کرد: علوم انسانی عهدهدار مسیرها، اهداف و چارچوبهای کلی توسعه است و هرچند پیشرفت در حوزه علوم تجربی، طبیعی و تکنولوژی ضامن رشد و پیشرفت جوامع است اما علوم انسانی همان دانشها و دستاوردها را در راستای اهداف انسانی جهت میدهد. بنابراین حتی آن دانشها بهنوعی نیازمند علوم انسانی هستند.
این استاد دانشگاه بیان کرد: علوم انسانی با تعیین خطوط کلی علوم، زیربنای توسعه بهحساب میآید و میتواند حتی سایر منابع توسعه را نیز کنترل کند.
علوم انسانی در ایران چه جایگاهی دارد؟
طاهری در ادامه سخنان خود با اشاره به جایگاه علوم انسانی در ایران نیز گفت: از آنجایی که انقلاب اسلامی ایران یک انقلاب فرهنگی و دینی بوده و رهبر انقلاب یک فقیه، فیلسوف، عارف و مجتهد بوده گرایش به علوم انسانی در جامعه ما در پرتو انقلاب اسلامی رشد روزافزونی داشته است.
وی متذکر شد: قبل از انقلاب علوم انسانی تا حدود زیادی جایگاه مناسبی نداشته و سابقه آن به دوران قبل و قاجار برمیگردد؛ ضمن اینکه با آگاهی یافتن از پیشرفتهای غرب یک نوع گرایش به علوم طبیعی در جامعه رسوخ پیدا کرده و بهنوعی علوم انسانی به حاشیه رفت که با پیروزی انقلاب اسلامی توجه ویژهای به علوم انسانی شد به دلیل اینکه عرض کردم انقلاب ما دینی و فرهنگی بود و طبیعتاً ارتباط علوم انسانی با این مقوله ارتباط بسیار تنگاتنگی است.
علوم انسانی وارداتی نیست!
این استاد دانشگاه با بیان اینکه علوم انسانی علوم وارداتی نیست، یادآوری کرد: ممکن است ما فناوری را بتوانیم وارد کنیم اما علوم انسانی بایستی تولید، بازتولید و یا تطبیق داده شود؛ بهعبارتدیگر علوم انسانی چون مرتبط با فرهنگ، اندیشه و سبک زندگی هر قوم و جماعت و هر کشور یا جامعهای است بایستی جنبههای ملی و ابعاد بومی حتماً در آن لحاظ شود.
تولید علوم انسانی در هر جامعهای منوط به تمدن موجود در آن است
طاهری اضافه کرد: در همین راستا کشور ما نیازمند سرمایهگذاری مادی و معنوی در این حوزه است که با توجه به ویژگیهای خاصی که جامعه ما دارد و فرهنگ انقلاب اسلامی که مبنای شکلگیری جامعه جدید ماست بایستی توجه ویژهای به علوم انسانی شود چراکه هر جامعهای بر اساس بسترهای جامعه و تمدن خودش، علوم انسانی را تولید میکند.
وی اذعان کرد: اگر ایران اسلامی به شکلگیری تمدن نوین اسلامی چشم دوخته باشد طبیعی است که بایستی در این راستا تلاش مضاعفی مصرف کرده و سرمایه بسیاری در این راستا به کار گیرد.
نگاه نازل به علوم انسانی در برخی مراکز علمی کشور
این محقق و پژوهشگر علوم انسانی خاطرنشان کرد: هرچند در اسناد بالادستی نگاه ویژهای به علوم انسانی شده اما متأسفانه در سطح جامعه و بعضاً در مراکز علمی کشور به علوم انسانی نگاه درجه دوم و سوم میشود.
نگاه خانوادهها به علوم انسانی مطلوب نیست
طاهری ادامه داد: علاوه بر آن اگر مقداری پایینتر نگاه کنیم در سطح خانوادهها نیز نگاهها به علوم انسانی نگاه مطلوبی نیست که دلایل آن به شرایط اجتماعی و اقتصادی برمیگردد و اینکه بیشتر به رشتههای دانشگاهی با نگاه سودآوری و آیندهنگری نگریسته میشود بنابراین ازاینجهت باز هم متأسفانه علوم انسانی در کف جامعه مغفول مانده و بایستی بیشتر به آن توجه شود.
عدم ارتباط سودمند رشتههای علوم انسانی با حل معضلات جامعه
وی افزود: از دلایل دیگر اینکه علوم انسانی مورد کملطفی قرار گرفته عدم ارتباط سودمند این رشتهها با حل معضلات جامعه است و متأسفانه پژوهشهای حوزه علوم انسانی نتوانسته بسیاری از مشکلات جامعه را حل کند.
وی در ادامه توضیح داد: هرچند ممکن است پژوهشها، تئوریها و دیدگاههایی توانسته باشند خطوط روشنی برای کشور و جامعه در حل معضلات مختلف اجتماعی ترسیم کنند اما اکثریتی از آن پژوهشها به مجموعه مطالب و محفوظاتی تبدیل شده که در گوشه کتابخانه باقی مانده و ممکن است خیلی قابل استفاده نباشد.
این استاد دانشگاه گفت: از جهت دیگر توجه بیشازحد تئوریهای فردی و بعضاً فقدان فضای مناسب گفتوگو باعث شده که حوزه علوم انسانی کمتر رشد و رونق پیدا کند چون حوزه علوم انسانی حوزه چالشها، گفتوگوها و تنشها بوده و لازم است ما با وسعت نظر و تحمل بیشتر، زمینههایی فراهم کنیم که علوم انسانی بتواند جایگاه واقعی خود را در میان گفتوگوهای علمی پیدا کرده و فرصت ابتکار و خلاقیت را به جای تقلید از اندیشههای غربی داشته باشد.
رابطه بین گام دوم و تمدنسازی نوین اسلامی
طاهری تصریح کرد: اگر ما بخواهیم آینده 40 ساله نظام را پیشبینی و ترسیم کنیم حتماً بایستی یکی از شاخصهای اصلی برای این کار بیانیه گام دوم باشد. ازآنجاییکه بیانیه گام دوم راه 40 ساله آینده را برای تمدنسازی نوین اسلامی پیشبینی میکند، علوم انسانی نمیتواند در حمایت از این بیانیه و در ترسیم این مسیر گام مؤثری بردارد اما لازمهاش همانطور که عرض کردم به مسائل اقتصادی، اجتماعی و بعضاً مسائل سیاسی برمیگردد که پای همه آنها هم در حوزه علوم انسانی است.
وی اظهار کرد: اگر کار فرهنگی صورت گرفته و رویکردهای مسئولان، خانوادهها و مراکز علمی به اهمیت علوم انسانی جلب و جذب شود شاید ما بتوانیم به کمک علوم انسانی آینده درخشانی را همسو با بیانیه گام دوم انقلاب رقم بزنیم.
وی در خاتمه سخنان خود با تأکید بر اینکه حضور نخبگان سیاسی و علمی برای اصلاح این نگاه لازم است، ابراز کرد: طبیعی است که نخبگان علوم انسانی این اراده را دارند، سایر حوزهها هم باید واقف بر اهمیت، تأثیر و نقش و جایگاه این حوزه در پیشرفت جوامع باشند که اگر این اتفاق بیفتد میتوان امیدوار بود که علوم انسانی آینده درخشانی را برای جامعه ما رقم بزند.