همدان جزء آخرینها در حوزه توسعه اقتصاد دانشبنیان
امروزه کاهش نابرابری در استفاده از منابع، امکانات و تسهیلات، یکی از مهمترین معیارهای اساسی توسعه پایدار در سطح مناطق کشور بهشمار میرود، اما از طرفی یکی از الزامات اساسی فرآیند توسعه پا یدار ملی، توجه به ویژگیهای منطقهای با استفاده از مجموعهای از شاخصهای اقتصادی، اجتماعی و آموزشی است تا ضمن شناسایی این تفاوتها بتوان منابع را بهصورت بهینه به مناطق مختلف تخصیص داد؛ حال با توجه به اهمیت موضوع بر آن شدیم تا درخصوص الزامات توسعه استانها با کمال اطهاری، کارشناس توسعه گفتوگویی را ترتیب دهیم که در ادامه میخوانید:
پژوهشگر توسعه با بیان اینکه توسعه هر کشور و به تبع آن هر استان در بدو امر نیازمند یک طرح جامع دانشبنیان توسعهای است که متأسفانه در ایران طرح جامع وجود ندارد، گفت: این برنامه جامع توسعه دانشبنیان باید هم تکمیل زنجیره ارزش داخلی استان را در دستور کار خود قرار دهد و هم پیوند خود را با زنجیره ارزش کشور و درنهایت زنجیره ارزش جهانی را حفظ کند.
کمال اطهاری با تأکید بر اینکه استانی که نتواند کالاهای دانشبر را تولید کند هم عدم موفقیت را در کشور و هم در سطح جهانی در مسیر توسعه تجربه خواهد کرد، افزود: درحال حاضر 80 درصد از واردات کشورهای توسعهیافته در زمینه کالا و خدمات دانشبر (همچون خدماتی که در عرصه نرمافزار امروزه مطرح هستند) است.
وی با تأکید بر اینکه عدم وجود برنامه جامع دانشبنیان در استانها و در سطح ملی و در پی آن تمرکز خطا بر تعریف شرکتهای دانشبنیان در ایران (تعریف درستی از شرکتهای دانشبنیان در کشور وجود ندارد یعنی تعریف موجود در کشور از این نوع شرکتها در سطح بینالملل وجود ندارد) خود دو حلقه مفقوده توسعه در استانها محسوب میشود، گفت: شرکتهای دانشبنیان شرکتهایی هستند که یا در عرصه ارائه خدمات پیشرفته و مولد گام برداشته و یا اینکه از فناوری بالایی در عرصه صنعت برخوردار هستند، اما در ایران شرکتهایی دانشبنیان به حساب میآیند که متعلق به وزارت علوم باشند.
اطهاری با بیان اینکه حتی در شورای مالی این شرکتها نیز که قرار است بحث مالی را ساماندهی کنند شاهد فعال بودن مجموعه نیستیم و بازهم این وزارت علوم است که بر این شورا حاکمیت دارد، تشریح کرد: حال آنکه وزارت علوم هم نتوانسته مارپیچ سهگانه اقتصاد(تعاملات بین صنعت، دانشگاه و دولت) را برای فعالیت اینگونه شرکتها فراهم آورد؛ زیرا این وزارتخانه همانگونه که از نامش پیدا است، نمیتواند در حوزه اقتصاد راهکار ارائه کند.
وی افزود: بنابراین آن نهادها و سازوکارهای مورد نیاز برای توسعه دانشبنیان در کشور وجود ندارد.
این پژوهشگر با اشاره به اینکه شرکتهای دانشبنیان زیرمجموعه معاونت علوم از صدها بخشودگی مالیاتی و کمک (در بخشهای مختلف دریافت تسهیلات، بیمه مساعدتهای ارزی) برخوردار هستند، خاطرنشان کرد: مسئله این است که شرکتهای واقعی دانشبنیان مورد حمایت قرار نگرفته و درنتیجه رها شدن اغلب آنها با ورشکستی مواجه میشوند.
اطهاری با تأکید بر اینکه آنچه در ایران در حوزه توسعه شرکتهای دانشبنیان انجام میشود با آنچه در سطح بینالملل صورت میگیرد در تناقض است، ابراز کرد: متجاوز از 20 مقاله در این ارتباط وجود دارد، اما هیچیک از سوی متولیان امر مورد استناد و توجه قرار نمیگیرد تا تغییر رویه داده شود.
وی با تأکید بر اینکه درحال حاضر شرکتهای دانشبنیان فعلی به محلی برای رانت بدل شدهاند، تشریح کرد: مسئله این است که با وجود هزینههای بالایی که برای شرکتهای دانشبنیان صرف میشود، نتواستهاند هیچ دگرگونی در توسعه اقتصاد ایجاد کرده و یا اینکه بهرهوری را بالا تر ببرند و حتی وقتی این شرکتها از قالب وزارت علوم بهعنوان حامی خارج میشوند، چون محیط واقعی فعالیت شرکتهای دانشبنیان رها شده است، دچار مشکل و ورشکستگی میشوند.
این اقتصاددان با اشاره به اینکه محیط واقعی توسعه اقتصاد دانشبنیان برای فعالیت در این بخش در کشور آماده نیست، ابراز کرد: از طرفی متأسفانه در سطح استانها نیز مدیران استانی به زنجیره ارزش توجه نداشته و شرکتهای دانشبنیان را بهدرستی نمیشناسند.
اطهاری با تأکید بر اینکه درحال حاضر مناطق ویژه اقتصادی ایجادشده در استانها نیز بیشتر به منطقه رانت بدل شدهاند، تصریح کرد: بهعنوان مثال من در مطالعات پایه ایجاد منطقه ویژه جهانآباد در استان همدان مشارکت داشتم و به زحمت توانستیم برخی مباحث کارشناسی را در مطالعات این منطقه بگنجانیم؛ اما مسئله این است که در این منطقه طبق اطلاعات موجود هیچ فعالیت خاصی پس از گذشت سالها انجام نمیپذیرد.
وی با بیان اینکه معمولاً اینگونه مناطق به بنگاههای معاملات ملکی بدل میشوند، تشریح کرد: البته این سرنوشت تنها منطقه ویژه جهانآباد نیست، بلکه طبق ارزیابیهایی که اخیراً درخصوص ارتباط بین توسعه استانها و مناطق ویژه و حتی آزاد موجود در آنها انجام شده، مشخص شده ارتباط موجود منفی است! یعنی نهتنها منجر به توسعه آنها نشده، بلکه در آن تأثیر منفی نیز داشته؛ زیرا در بدو امر قواعد لازم برای توسعه یعنی الزامات حضور در زنجیره ارزش استانی، ملی و جهانی در اینگونه مناطق فراهم نبوده است که نمونه آن منطقه آزاد انزلی و رابطه توسعهای آن با استان گیلان بوده که متأسفانه این رابطه معکوس است.
اطهاری با اشاره به اینکه متأسفانه عدم ثبات سیاسی کشور نیز در عدم توسعه دانشبنیانها تأثیرگذار بوده و هست، افزود: از طرفی اغلب این مناطق ویژه درحال حاضر با اجرای هتل و ایجاد بستر ارائه خدمات رفاهی، بیشتر به عرصه گردشگری بدل شدهاند.
این کارشناس حوزه توسعه ابراز کرد: با این رویکرد در عمل سرمایههای مولد استانها نیز توسط این مناطق ویژه بلعیده میشوند.
اطهاری با بیان اینکه فعالیت این مناطق درحال حاضر بیشتر در حوزه مستغلات بوده و درخور مبادله با خارج نیست، تشریح کرد: حال آنکه هدف از ایجاد مناطق ویژه و آزاد پیوستن به زنجیره ارزش جهانی، واردات، صادرات فناوری و جذب سرمایه مستقیم است.
این پژوهشگر توسعه با بیان اینکه جذب سرمایه مستقیم در وهله نخست نیازمند ثبات سیاسی و پس از آن وجود نیروی کار ورزیده است که متأسفانه در هر دو بخش ما در کشور و به تبع آن استانها با مشکل مواجهایم، خاطرنشان کرد: درواقع ما نیازمند نیروی کار ورزیدهای هستیم که بتواند با فناوری نوین کار کند، اما متأسفانه در نظام آموزشی چنین نیروهایی پرورش داده نمیشوند و درعینحال مقامات استانی نیز به این موضوع بیتوجهی میکنند.
وی با اشاره به اینکه درحال حاضر مقامات استانی دارای بینشی متعلق به 50 سال پیش یعنی صنعتی شدن هستند و نه اقتصاد دانشبنیان، گفت: ساخت کارخانههای فولاد و امثالهم و در پی آن مصرف آب بسیار و درنهایت ایجاد فروچاله که نخستین مورد آنها در استان همدان ایجاد شده، از همین نگرش نشأت میگیرد.
اطهاری با اشاره به اینکه این نوع نگرش در پایداری شهرها نیز اختلال ایجاد میکند، تصریح کرد: بحران آب شرب در همدان در پی عدم بارش و نداشتن آب پایدار بهدلیل مصرف آن در صنایع، خود بیانگر همین تأثیرات منفی است.
این پژوهشگر توسعه با تأکید بر تأثیر اقتصاد دانشبنیان در دیگر بخشهای اقتصادی و اجتماعی، اظهار کرد: وقتی استانی وارد اقتصاد دانشبنیان نشود، نمیتوان حتی در عرصه کشاورزی هوشمند و صرفهجویی 50 درصدی در مصرف آب نیز ورود کرد؛ حال آنکه اگر کشاورزی هوشمند نشود، کشاورزان برای رهایی از فقر نسبت به گسترش اراضی زیر کشت و نیز مباحثی همچون آبدزدی، حفر چاه غیر مجاز و غیره اقدام میکنند.
وی با بیان اینکه متأسفانه طرحهای آمایش سرزمینی نیز به اجرا درنیامده و درعینحال از جهتگیری مشخصی برخوردار نیست، افزود: طبق گزارش ارائهشده از مرکز پژوهشهای مجلس که دو سال پیش انجام شد، در آنها واژه مشترکی وجود ندارد و درعینحال الگوی توسعه خاصی در آنها نیست.
اطهاری با اشاره به اینکه مسلم است این طرحها نمیتوانند برای استانها توسعه به ارمغان بیاورند بهخصوص وقتی دولتی همچون دولت نهم سازمان برنامهریزی را منحل و حتی اقدام به برنامهریزی برای کشور میکند حال آنکه برنامهریزی برای استانها در پی وجود برنامه در سطح ملی است، تصریح کرد: متأسفانه در آن بازه زمانی استانداران و مدیران استانی با این تفکر که مستقل شدهاند، بسیار خرسند بودند؛ حال آنکه در واقعیت امر این زنجیره ارزش داخلی بود که در بین استانها و کشور گسسته شد و نابودی آنها را در پی داشت.
وی با بیان اینکه برنامهریزیها باید در یک گفتمان بسیار هدفمند و بر پایه اقتصاد دانشبنیان درنظر گرفته شود، تشریح کرد: برای مثال در نبود برنامهریزی و در پی آن عدم تحقق زنجیره ارزش، مناطق ویژهای بهصورت کاریکاتوری در استانها ایجاد شده و خود منجر به تنزل توسعه استان میشوند.
اطهاری با بیان اینکه متأسفانه همدان جزء استانهایی است که همواره در حوزه توسعه درحال تنزل است، تأکید کرد: بیکاری بالا و مهاجرت ازجمله شاخصهای تنزل توسعه در این استان است.
وی با تأکید بر اینکه بنده آن دانش لازم را در حوزه نظام برنامهریزی استان همدان نمیبینم، تصریح کرد: مسئله این است که نباید یک استان تنها منتظر این باشد که صدقهای دریافت کند، بلکه باید برای توسعه خود برنامهای خاص داشته باشد.
این پژوهشگر توسعه با بیان اینکه طبق تحقیقاتی که بر روند توسعه اقتصاد دانشبنیان در سطح کشور طی سال گذشته صورت پذیرفت مشخص شد که همدان جزء آخرین استانها بهلحاظ توسعه اقتصاد دانشبنیان است، تشریح کرد: جهتگیری به سمت توسعه اقتصاد دانشبنیان نیازمند برنامه جامعی است که وجود ندارد.
اطهاری با اشاره به اینکه در کشورهای اروپایی و کشوری همچون چین استانها در مسیر توسعه اقتصاد دانشبنیان کشور پیشرو بوده و هستند، اظهار کرد: گرچه ورود به عرصه توسعه خوشهها خود از اهمیت بالایی برخورد است، اما موضوع این بوده که در استانی همچون همدان تنها نباید به خوشه سفال در مسیر توسعه اکتفا کرد، بلکه باید دیگر زیرساختها و ظرفیتهای فناوری واقعی را نیز در استان مورد توجه قرار داد.