شناسه خبر:75098
1402/8/4 12:02:44

سپهرغرب-گروه خبر:دانش‌آموخته روان‌شناسی بالینی با اشاره به جایگاه مدرسه و معلم به‌عنوان خانه و خانواده دوم دانش‌آموزان، گفت: در نبود معلم رشد شناختی دانش‌آموزان دچار اختلال شده و برخی اختلالات آن‌ها در پی عدم امکان شناسایی، آسیب‌های روانی بلندمدتی را به‌دنبال خواهد داشت.

نظام آموزشی کشورمان که همدان نیز از آن مجزا نیست یک سر و هزار سودا دارد، از یک سو به‌دلیل کمبود معلم برخی کلاس‌های درس بدون معلم تشکیل شده‌اند و از سوی دیگر برخی کلاس‌ها نیز بیش از 35 دانش‌آموز دارد.
وزیر آموزش‌و‌پرورش هم با پذیرفتن این موضوع، وعده داده در همین مهرماه موضوع کلاس‌های بدون معلم حل شود، از سوی دیگر، اما گروهی از معلمانی که سر کلاس‌های درس حاضر می‌شوند در برخی موارد به‌دلیل همین کمبودها با بی‌میلی تمام در چندین مدرسه و در چند درس نسبت به تدریس اقدام می‌کنند و یا اینکه در برخی مدارس بار کمبود معلم را معاونان و مدیران مدارس به دوش می‌کشند.
 
به دیگر سخن شاید اگر علاقه قلبی به بچه‌ها و آینده‌شان نبود، بسیاری از معلمان به فکر ترک خدمت می‌افتادند، زیرا تخریب فکری معلم در پی تحمیل کار زیاد یعنی ویرانی آینده یک کشور؛ کشوری که آینده‌سازانش را معلمانی باید مهیای فردا کنند که خود با مشکلات متعددی مواجه‌اند.
 
در شهر و استانی همچون همدان دیگر «کمبود معلم» مسئله پنهانی نیست، در سال‌های اخیر هر چه به اوایل مهر و زمان بازگشایی مدارس نزدیک می‌شویم، این موضوع در کلام مسئولان و رسانه‌ها داغ‌تر می‌شود.
 
اما در این شهر نیز تعداد کمبود معلم درست مثل شرایط کشور شفاف نیست. درباره اینکه مدارس کشور با کمبود چه تعداد معلم مواجه هستند، روایت‌های متعدد وجود دارد. یکی از معروف‌ترین آمار‌ها در این خصوص را ماه‌های گذشته حمیدرضا حاجی‌بابایی، رئیس فراکسیون فرهنگیان مجلس که خود در دوره‌ای وزیر آموزش و پرورش هم بود، روایت کرده است: «300هزار کمبود معلم داریم، این کمبود‌ها از معلم پرورشی بوده تا معلم ورزش و آزمایشگاه. اگر می‌خواهیم یک آموزش و پرورش بانشاط داشته باشیم، باید از طریق دانشگاه فرهنگیان 300 هزار معلم تربیت و راهی کلاس‌های درس کنیم. حتماً دانشجویی که در دانشگاه تربیت معلم درس خوانده، می‌تواند بهتر تدریس کند».
 
تا هفته دوم مهرماه که کسی به فکر جبران این تعداد نیروی معلم نبوده و حالا که هفته دوم سال تحصیلی سپری می‌شود، همه مسئولان برای جبران کمبود معلم به تکاپو افتاده‌اند.
 
بر این اساس با توجه به اهمیت موضوع و پیامدهای روانی آن برآن شدیم تا در این باره را با یک روان‌شناس و استاد دانشگاه گفت‌و‌گویی ترتیب دهیم که در ادامه می‌خوانید:
 
حسین روزبهانی با تأکید بر اینکه مدرسه خانه و محل زندگی دوم فرزندان ما به‌حساب می‌آید، گفت: آن‌ها حدود پنج تا هفت ساعت از روز خود را در این مکان با محوریت معلم سپری می‌کنند.
 
وی با اشاره به اینکه حضور فرزندان ما در بین همسالان و همراهی معلم با آن‌ها در مدارس می‌تواند در رشد اجتماعی و مخصوصاً رشد شناختی آن‌ها تأثیر مثبتی داشته باشد، اظهار کرد: اهمیت پیامدهای نبود معلم وقتی آشکارتر می‌شود که بدانیم در برخی موارد دانش‌آموزان از محیط خانوادگی مناسب برخوردار نبوده و فشارهای روانی بسیاری بر آن‌ها وارد می‌شود و یا اینکه در نبود رابطه مناسب والدین با فرزند، شرایط ابراز نظر آن‌ها در خانواده فراهم نشده تا بتوانند خواسته و احساسات خود را بیان کنند.
 
این روان‌شناس ادامه داد: در چنین شرایطی برای این گونه فرزندان مدرسه به‌عنوان خانه دوم و در رأس آن معلم، می‌تواند تأثیر مثبتی داشته باشد تا این دانش‌آموزان در محلی بهتر و با اعتماد بیشتر نسبت به بیان مسائل و مشکلات و احساسات خود اقدام کرده و آن فشار روانی واردشده را کاهش داده و سلامت خود را بازیابند.
 
روزبهانی با اشاره به اینکه در نبود معلم این گونه دانش‌آموزان محدودیت هیجانی بیشتری را تحمل کرده و آن دلبستگی که در خانه برایشان ایجاد نشده باعث می‌شود تا گرایش بیشتری برای بیان احساسات خود و خواسته‌هایشان در گروه همسالان و دیگر افراد غریبه‌ای که نمی‌توان درباره قابل اعتماد بودن آن‌ها اطلاعاتی کسب کرد، پیدا می‌کنند، خاطرنشان‌کرد: در نتیجه ممکن است در این فرایند این دانش‌آموزان در پی راهنمایی‌های غلط راه به جاها و کارهای نادرست ببرند.
 
وی با تأکید بر اینکه این امر آسیب‌های روانی بلندمدتی را برای آن‌ها ایجاد خواهد کرد، افزود: از سوی دیگر معلم یک رابط بین والدین و دانش‌آموزان است، به‌طور مثال برخی یکسری از مسائل را تنها می‌توانند برای معلم خود بازگو کنند و یا اینکه یکسری رفتارهای نابهنجار تنها با دقت در روابط بین دانش‌آموزان از سوی معلم قابل رؤیت است.
 
این روان‌شناس بالینی افزود: بنابراین در اینگونه موارد معلم می‌تواند با رویکرد درست موضوع را با والدین در میان بگذارد اما وقتی معلمی وجود ندارد امکان راهکار و هم‌اندیشی بین اولیا، مدرسه و والدین فراهم نخواهد شد.
 
روزبهانی با اشاره به اینکه یکسری اختلالات یادگیری نیز در مدرسه تنها از طریق معلم در دانش‌آموز شناسایی می‌شود، افزود: شناسایی اختلالاتی همچون خواندن، نوشتن و ریاضیات از سوی والدین قابل تشخیص نیست.
 
وی ادامه داد: در صورت وجود معلم این اختلالات در مدرسه و در سنین پایین قابل شناسایی است به طوری که با ارجاع دانش‌آموز به مراکز مرتبط با این اختلالات امکان برطرف کردن اختلال برای او فراهم می‌شود.
 
وی با اشاره به اینکه حتی دسته‌بندی این اختلالات (بیش‌فعالی، اهمال‌کاری، اوتیسیم و غیره) نیز توسط معلمان در مدارس با توجه به دقت آن‌ها در انجام تکالیف به‌صورت درست‌تری انجام می‌شود، اظهار کرد: شناسایی دانش‌آموزان مبتلا به ناتوانی ذهنی مرزی از سوی معلمان، از اهمیت بالایی برخوردار است زیرا اینگونه افراد اغلب از ضریب هوشی بین 70 تا 85 - 90 برخوردار هستند.
 
این روان‌شناس ادامه داد: بعد از شناسایی و ارجاع آن‌ها می‌توان با انجام برخی فعالیت‌ها ضریب هوشی این قبیل دانش‌آموزان را بالا برد تا در آینده همراه دیگر دانش‌آموزان عادی بتوانند زندگی و تحصیل خود را ادامه دهند.
 
روزبهانی در واکنش به استفاده از یک معلم در چند مدرسه و یا برای تدریس چند درس گفت: توانمندی و کارایی هر فرد حد و مرز خاصی دارد بنابراین یک معلم از بازدهی، کارایی و انرژی خاصی برخوردار است که اگر بیش از این توان خواهان کار از او باشیم یقیناً در کارآمدی تدریس و ارتباطش با دانش‌آموزان مؤثر خواهد بود.
 
وی با بیان اینکه حتی این عدم کارایی و احساس ناتوانی در محیط کلاس به دانش‌آموزان نیز ساطع می‌شود، تشریح کرد: درواقع این امر در میزان توجه معلم به دانش‌آموزان در بخش‌های مختلف تأثیر مستقیم دارد.
 
این استاد دانشگاه با اشاره به اینکه تدریس در درس‌های مختلف توسط یک معلم شرایط را بغرنج‌تر می‌کند زیرا تمرکز او را به‌هم می‌زند ابراز کرد: این ناکارآمدی را در خصوص معاونان و مدیرانی که در کمبود معلم خود به تدریس و حضور در کلاس‌ها اقدام می‌کنند نیز شاهد هستیم زیرا آن‌ها در حوزه‌های مدیریتی خود با مشغله کاری بالایی مواجه‌اند پس حضورشان در کلاس در حد رفع تکلیف است. از طرفی در ناکارآمدی فعالیت مدیریتی آن‌ها نیز بی‌تأثیر نخواهد بود.
 
روزبهانی با تأکید بر اینکه این راهکار یقیناً نمی‌تواند پاسخگوی واقعی نیاز دانش‌آموزان باشد، تصریح کرد: تنها راه پیش رو، تسریع در جذب و استخدام معلمان است که یقیناً با توجه به ظرفیت موجود در کشور به لحاظ برخورداری از دانش‌آموختگان متعدد کار دشواری نیست.
 
مع‌الوصف با توجه به آنچه گفته شد نکته حائز اهمیت اینکه بیشتر کلاس‌های درس بدون معلم مختص مدارس دولتی عادی و بیشتر در مقطع ابتدایی و متوسطه اول در مناطق کم‌برخوردار است که از حیث کیفیت و عدالت آموزشی نیز دانش‌آموزان را با چالش‌هایی مواجه می‌کند.
 
در کنار این نکته مهم‌تر این است که پذیرفته‌شدگان آزمون استخدامی که به‌عنوان معلم جدید (طبق گفته وزیر آموزش و پرورش) قرار است راهی مدارس شوند حتی یک روز آموزش معلمی ندیده‌اند و قرار است حین تدریس در کلاس درس، دوره‌های آموزشی را طی کنند، در حالی که طبق اساسنامه دانشگاه فرهنگیان، معلمان پذیرفته‌شده در آزمون استخدامی باید یک سال دوره آموزشی را طی کنند، اما این اتفاق هم‌اکنون رخ نمی‌دهد و دانش‌آموزان مدارس دولتی عادی نخستین قربانیان این فاجعه هستند.
 
این در حالی است که همه می‌دانیم در دوره ابتدایی همواره تأکید بر حضور معلم در کلاس‌های درس است، چون ارتباط میان معلم و دانش‌آموز بهتر برقرار می‌شود. کودکان در نبود معلم از روزهای نخست حضور در یک فضای اجتماعی دچار سردرگمی نمی‌شوند اما شواهد نشان می‌دهد کمبود نیروی انسانی این قاعده بنیادین را تغییر داده است.
 
 

شناسه خبر 75098