سپهرغرب-گروه جوانی:«همسرم رازی به من گفت، اگر بفهمد رازش را برملا کردهام، روزگارم سیاه میشود» این جملات را وقتی راز همسرتان را جار زدهاید ناخودآگاه بر زبان جاری میسازید، اما آیا خبر ندارید راز برملا شده یک جا ساکن نمیشود؟
***چرا راز گفته شده سربسته نمیماند؟
حجتالاسلام عجمی با اشاره به عدم رازداری برخی همسران آنها را متوجه یک موضوع میکند که وقتی راز همسرشان را به کسی میگویند و با وجود تأکید او که به کسی نگوید، همسرش به دیگری میگوید که به کسی نگو! این چرخه ادامه پیدا میکند تا وقتی به همسرشان میرسد!
امام علی (ع) میفرمایند «هر سخنی از دو نفر گذشت شیوع مییابد». البته مشکل ما در زندگی این است که اعتماد بیجا میکنیم. در حالی که امام صادق (ع) میفرماید «دوست خویش را از راز خود آگاه مساز، مگر رازهایی که اگر دشمن تو بدانها آگاه باشد ضرری به تو نرسد، چرا که دوست ممکن است روزی دشمن شود»!
بنابراین چه تضمینی وجود دارد کسی که به او راز همسرتان را میگویید، یک روز به علت ناراحتی از شما این حرف را به همسرتان نگوید و به گوش همسرتان برسد.
این کارشناس اخلاق تربیتی میافزاید کسی که ببیند شما راز نزدیکترین فردتان را اینگونه راحت به دیگران میگویید، هر چند بروز نمیدهد، اما در دلش از شما خوشش نخواهد آمد و اعتمادش به شما از بین میرود و مطمئن میشود، راز او را هم به دیگران خواهید گفت. پس در هیچ کار دیگری به شما اعتماد نخواهد داشت. هر چند در ظاهر اظهار علاقه به شنیدن آن راز داشته باشد.
***هر سخنی از دو نفر گذشت شیوع مییابد
شما بهتر از هر کسی دیگر میدانید ضعیفترین انسانها کسانی هستند که راز همسرشان را فاش میکند؛ چون 2 کار اشتباه انجام دادهاند. از طرفی راز همسرش را فاش کرده است. از طرفی دیگر، راز خوش را. امام علی (ع) میفرماید «هرکس راز خود را نتواند مخفی کند، سرّ دیگران را نیز نمیتواند حفظ کند».
به قول حجتالاسلام عجمی کسی که راز همسرش را افشا میکند، نیاز به خودتقویتی دارد، چرا که کشف اسرار مؤمنان، گناهان زیادی را به دنبال دارد؛ مانند غیبت، هتک حرمت و خیانت در امانت که اثر این گناهان کینه و دشمنی است. بنابراین اگر شما جزو این گروه از افراد هستید و در روابط دوستانه و محافل خانوادگی عادت به زیاد صحبت کردن دارید، بیشتر حواستان را جمع کنید که هر حرفی به زبان نیاورید.
اما چه اثرات سویی به خاطر افشا شدن راز دیگران به خصوص همسر ممکن است گریبان ما را بگیرد؟ حجتالاسلام عجمی این گونه پاسخ میدهد که گاهی بیان راز کسی، چند خانواده را به هم میریزد. حتی گاهی اتفاقهایی میافتد که خودمان هم فکر نمیکردیم.
امام باقر (ع) میفرماید: «روز قیامت بندهای سر از قبر بر میدارد و چیزی شبیه کاسه خون حجام یا بیشتر از آن به او میدهند و میگویند این سهم تو از قتل فلان شخص است! آن فرد میگوید خدایا تو خود میدانی، خودت مرا قبض روح کردی و من خونی نریختهام. به او گفته میشود: از فلانی سخنی شنیدی و علیه او افشایش کردی. همین طور نقل شد تا به گوش فلان ستمگر رسید و او آن شخص را به قتل رسانید. این سهمیه خون او برای تو است».
***اگر این چند تا خصلت را داری بر رازداریات شک کن
از سویی دیگر برخی افراد چنان قلبشان سیاه شده است که اگر راز کسی را افشا کنند، نه تنها ناراحت نمیشوند، بلکه لذت هم میبرند! چرا؟! چون ریشه آن در پُرحرفی، عقده حقارت، احساساتی شدن و دوستی با افرادی که غیبت و رازداری برایشان مهم نیست، است، خلاصه مطلب اینکه ریشه اینها ضعف نفس است. باید انسان تمرین کند که هر حرفی را نزند.
***حال چه کنیم رازدار همسرمان باشیم؟
باید با یکدیگر درباره رازداری صحبت کنید تا بفهمد رازدار یکدیگر نبودن، چه ضربهای به او میزند. یادمان باشد که اگر دوست داریم خداوند رازهایمان را برملا نکند، باید رازدار دیگران باشیم. شنونده خوبی باشید تا رازهایش را برای دیگران کمتر بگوید؛ خانمها دوست دارند شنیده شوند. انتقادپذیر باشید تا عیبهای شما را برای خودتان بگوید و برای تخلیه مجبور نشود سفره دلش را برای دیگری باز کند. همنشینی نکردن و ارتباط نداشتن با خانوادههایی که رازدار نیستند هم لازم است.
شناسه خبر 78813