شناسه خبر:71781
1402/5/1 12:00:10
گفت‌وگو با مؤسس تنها موزه خصوصی و تخصصی کتب و نسخ خطی کشور؛

من و نسخ قدیمی یکدیگر را پیدا می‌کنیم

کارشناس مکانیک صنعتی است که به واسطه آن حقوق و مزایای بسیار خوبی داشت، اما در میانه راه دست از شغل پردرآمد کشید و به موزه‌داری ورود کرد؛ حرفه‌ای که دوستش دارد و معتقد است این کار حفظ آثار نیاکان‌مان است و یک رسالت محسوب می‌شود. گفت‌وگوی ما با داریوش پبدنی را می‌خوانید.

***نسخه‌های خطی شما چه تعداد است که برای یک موزه تخصصی بزرگ کفایت می‌کند؟

در طول این سال‌ها بالغ بر 3 هزار جلد کتاب تهیه کردم که شامل نسخ خطی قرآنی و غیرقرآنی هستند. مانند قرآن مرحوم احمد نیریزی که مطلاست یا کتاب‌های شیخ بهایی، کتاب‌های علامه مجلسی، قرآنی از مرحوم کرمعلی جرقویه که قدمت 250 ساله دارد و با خط بسیار نفیسی نوشته شده و جلد آن هم چرم است، یک اثر بسیار بدیع و باارزش محسوب می‌شود. همچنین نسخه‌ای از دوران ایلخانی که مربوط به 700 سال پیش است.

***موزه‌داری حرفه خیلی خاصی محسوب می‌شود، شما به غیر از ایجاد موزه خصوصی فعالیت دیگری هم دارید؟

دو سه هزار نسخه خطی در مجموعه فولادشهر اصفهان دارم. همچنین با مجموعه دارالقران خمینی‌شهر هم همکاری می‌کنم. نسخه‌های خطی زیادی داریم و یک مجموعه قرآنی تشکیل دادیم. در مجموعه شخصی خودم هم توانستم چندهزار نسخه خطی بخرم. درصدد هستم یک موزه تخصصی بزرگ و در شأن این نسخه‌های خطی در تهران تأسیس کنم که به یاری خدا چند معمار ایرانی و خارجی درگیر طرح این بنا هستند. اخیراً هم این طرح معماری در آسیا بین 300 معمار خارجی رتبه برتر منطقه غرب آسیا را کسب کرده است.

***آیا می‌توان گفت شما تنها موزه تخصصی کتاب خطی را بعد از آیت‌الله مرعشی در اختیار دارید؟

اثر آیت‌الله مرعشی کتابخانه است، موزه نیست. کتابخانه ایشان بزرگ‌ترین کتابخانه در جهان اسلام محسوب می‌شود، اما من اولین موزه تخصصی را دارم که ثبت میراث فرهنگی هم شده است و زیر نظر میراث فرهنگی فعالیت دارم و اولین بار هم از اداره ارشاد شروع کردم. همین‌طور اولین کارگاه مرمت کاغذ در بخش خصوصی را هم ثبت کردیم که نسخه‌های آسیب دیده را در مجموعه‌مان با بهترین کارشناسان مرمت، بازسازی می‌کنیم.

***شما فرد سرمایه‌داری هستید؟

نه نمی‌توان گفت ثروتمند هستم، ولی از روی علاقه و دغدغه 30 سال از عمر و زندگی‌ام را صرف این کار کرده‌ام و هر آنچه داشتم وسط گذاشتم، یعنی از زندگی رفاهی دست کشیدم. من زندگی بسیار ساده‌ای دارم و دلبسته مال دنیا نیستم. برای همین هرچه دارم صرف این کار می‌کنم تا برای آیندگان آثار ارزشمندی بماند. این وظیفه ماست.

***خانواده شما چقدر از این تفکری که دارید راضی هستند؟

اگر آن‌ها رضایت نداشتند، مطمئناً هیچ وقت نمی‌توانستم موفق شوم و چنین مجموعه‌ای را داشته باشم. بچه‌هایم به این کار خیلی علاقه دارند و همسرم همیشه در همه مراحل کار با من همراهی کرده است، البته من آن‌ها را مجبور نکرده‌ام و خودشان مشتاق هستند.

***کدام اثر به نسبت برای‌تان بیشتر جالب است؟

من عاشق همه آثار هستم. هیچ فرقی برایم ندارند. اگر در بد‌ترین شرایط هم قرار گرفته باشم حاضر نیستم به هیچ عنوان به خاطر پول آن‌ها را از خود جدا کنم و بفروشم، بلکه معتقدم جای این آثار در موزه است تا محفوظ بمانند.

***این نسخه‌های نفیس را از کجا پیدا می‌کنید؟

طی سه دهه تلاش کردم تا نسخه‌های خطی اصل را هر طور شده تهیه کنم. برای همین در تهران و اصفهان به مجموعه‌داران و کتاب‌فروشی‌های قدیمی سر می‌زنم و کتاب‌ها را خریداری می‌کنم. شاید بتوان گفت من و نسخه‌ها همدیگر را پیدا می‌کنیم.

***چقدر برای تهیه نسخه‌های خطی هزینه کردید؟

راستش هیچ وقت حساب نکردم، وقتی می‌بینم و می‌خواهم تهیه می‌کنم، چون برایم مهم است. از 50 هزار تومان بوده تا 5 میلیون تومان و حتی بیشتر.

***کتابی بوده که پیدا کرده باشید و منحصربه فرد باشد؟

اکثر کتاب‌هایی که تهیه کردم خاص هستند، مانند نسخه‌های خطی که هیچ وقت دو نسخه آن‌ها شبیه هم نیستند یا قرآن‌های قدیمی که با خط‌های مختلف نگارش شده‌اند یا مطلا هستند.

***جالب‌ترین خاطره‌ای را که در این سه دهه جست‌وجو برای تهیه نسخه‌های خطی داشتید، برای‌مان تعریف کنید؟

خاطره زیاد دارم، ولی یادم است اوایل زمانی که تهران می‌رفتم و صبح زود می‌رسیدم از صبح مغازه‌ها تعطیل بودند و من پشت ویترین آن‌ها کتاب‌ها را نگاه می‌کرم تا ساعتی که صاحب کتابفروشی می‌آمد و مغازه را باز می‌کرد. یک بار لغت‌نامه دهخدا چشمم را گرفته بود و مغازه تعطیل بود. بعد که به اصفهان برگشتم با صاحب کتابفروشی تماس گرفتم و گفتم من لغت‌نامه دهخدا را می‌خواستم. گفت خوب بیا تو مغازه گفتم من تهران نیستم، ولی کتاب را می‌خواهم، شماره حساب بدهید تا پولش را برای‌تان بفرستم. وقتی کتابی را می‌خریدم در مسافرخانه‌ای دو سه روز می‌ماندم و کتاب را می‌خواندم بعد که از کتاب لذت می‌بردم با اتوبوس راهی اصفهان می‌شدم. بعد از مدت‌ها طوری بود که همه کتابفروشی‌ها من را می‌شناختند. هروقت کتاب‌های نفیس و خطی داشتند خودشان به من زنگ می‌زدند و خبر می‌دادند تا تهیه کنم.

***منبع درآمد شما چیست؟

من کارگاه مرمت نسخ خطی دارم. همچنین کسانی که سفارش کتاب‌های نفیس داشته باشند برای‌شان تهیه می‌کنم. همه ماجرای موزه‌داری برایم خاطره است. برخی وارد مجموعه من شدند، کتابی را خواندند و متحول شدند. بعد‌ها به من گفتند با خواندن فلان کتاب زندگی‌مان عوض شد. همین اتفاق برایم لذتبخش بوده و خدا را شکر می‌کنم. همچنین دانشجویانی برای پایان‌نامه‌های خود به موزه می‌آیند و وقتی نسخه خطی را بدون ممنوعیت‌ها برای پروژه خودشان پیدا می‌کنند و با شوق اشک می‌ریزند خیلی خوشحال می‌شوم. این را هم بگویم که تا به حال از کسی هزینه‌ای نگرفتم. حتی از توریستی که برای بازدید می‌آید.

***چه انتظاری از مسئولان دارید؟

من پیش از این گفتم از بازدیدکنندگان موزه هزینه‌ای نمی‌گرفتم، اما کم‌کم دیدم متأسفانه برخی از مسئولان به دلیل اشباع شدن از این نعمت مهم خیلی بی‌تفاوت و بی‌توجه هستند و اهمیتی نمی‌دهند، گویی نسخه‌های خطی نایاب و مهم ارزشی ندارند، درحالی که توقع من از مسئولان زیاد است. بخش خصوصی با دولتی فرق دارد و مظلوم است. آقایان می‌آیند، سر می‌زنند و تشویق می‌کنند و می‌روند، ولی هیچ حمایتی نمی‌کنند. این نسخ برای آیندگان است، هیچ نفعی برای ما ندارد. من برای ساختمان موزه با پدر معماری ایران مشاوره کردم تا در ساخت موزه کمک کند، چون این مکان برای آیندگان است. معماری با استاندارد‌های جهانی درنظر گرفته شده است، ولی ازهیچ جا حمایتی نمی‌شویم و همه چیز از خود ماست. فقط برای ثبت جهانی حمایت می‌شویم نه بیشتر که کافی نیست. روی دغدغه و علاقه هرچه داشتم وسط گذاشتم تا این نسخ مهم خطی را حفظ کنم برای همین نیاز به یاری و حمایت از سوی متولیان فرهنگی دارم.

 

شناسه خبر 71781