گروه رسانه ای سپهر

آخرین اخبار:
شناسه خبر:51364

مردی که جرمش را نمی‌دانست اما محاکمه شد

مردی که جرمش را نمی‌دانست اما محاکمه شد

داستان کتاب «محاکمه» درباره مردی است که قدرتی خارج از صحنه و دور از دسترس او را بازداشت می‌کند، بی آن‌که خودش یا خواننده خبر از ماهیت جرمش داشته باشند.

داستان از همان جمله‌ آغازین این نکته را روشن می‌کند: «بی‌شک کسی به یوزف کا تهمت زده بود، زیرا بی‌آن‌که از او خطایی سرزده باشد، یک روز صبح بازداشت شد.»

خواننده گمان می‌کند که بازداشت یوزف کا اشتباهی قضایی است و این خطا به‌زودی برطرف می‌شود، 

اما این انتظاری بیهوده است. یوزف کا هم که اثبات بی‌گناهی‌اش را کاری ساده می‌پنداشت، هر چه پیش‌ رفت آن را ناممکن دید.

«محاکمه» هم مانند دیگر آثار فرانتس کافکا کامل نشد؛ اگرچه فصلی دارد که در آن داستان به سرانجام می‌رسد. 

کافکا این رمان را در سال 1915 نوشت، ولی اولین‌بار پس از درگذشتش در سال 1925، به همت مکس برود منتشر شد.

ارسال نظر

سوال: پایتخت هند؟ Dehli

*شرایط و مقررات*
کلمه امنیتی را بصورت حروف فارسی وارد نمایید
بعنوان مثال : پایتخت ارمنستان ؟ ایروان
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگیلیش) خودداری نمايید.
توصیه می شود به جای ارسال نظرات مشابه با نظرات منتشر شده، از مثبت یا منفی استفاده فرمایید.
با توجه به آن که امکان موافقت یا مخالفت با محتوای نظرات وجود دارد، معمولا نظراتی که محتوای مشابهی دارند، انتشار نمی یابد.
پربازدیدترین آخرین اخبار