روباهی که با بدجنسی صاحب غذا شد
داستان کتاب درباره روباه و لکلکی است که همدیگر را برای ناهار به خانههایشان دعوت میکنند و با بدجنسی سعی دارند دیگری نتواند غذا بخورد که در انتهای داستان خواننده کتاب باید حدس بزند که روباه چگونه توانست غذایی که لک لک برایش آماده کرده بود را بخورد. در قسمتی از کتاب میخوانیم: «یک روز روباه حیلهگر، لک لک را به خانهاش دعوت کرد و غذای خوشمزهای پخت. غذای خوشمزه را وسط خانه توی یک سینی سنگی ریخت و گفت: بفرما نوشجان کن! لک لک هر کاری کرد نتوانست غذا بخورد، هی نوکش به سنگ خورد و درد گرفت و روباه به او خندید.
لک لک همان جا تصمیم گرفت روباه را به خانهاش دعوت کند و بدجنسی او را تلافی کند.»
ارسال
نظر
*شرایط و مقررات*
کلمه امنیتی را بصورت حروف فارسی وارد
نمایید
بعنوان مثال : پایتخت ارمنستان ؟ ایروان
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین
(فینگیلیش) خودداری نمايید.
توصیه می شود به جای ارسال نظرات مشابه با نظرات منتشر
شده، از مثبت یا منفی استفاده فرمایید.
با توجه به آن که امکان موافقت یا مخالفت با محتوای
نظرات وجود دارد، معمولا نظراتی که محتوای مشابهی دارند، انتشار نمی یابد.