شناسه خبر:70268
1402/3/25 11:09:20

کردستان مهد هنر ایران است، هنری از جنس طبیعت و قداستی به بلندای زاگرس مهربان، که با آمیزه‌های فرهنگی جامعه و آنچه در ذهن و تاریخ هر ملتی باید به یادگار بماند می‌درخشد.

جاجیم‌بافی هنری سنتی، دستی و بازی با رنگ بوده که در جان تمام لحظه‌های زاگرس نمایان است؛ هنری که در رنگ و نقش جاجیم‌های کردستان لیاقت جهانی شدن را دارد.

سید جلال، استادکار باسابقه چله‌کشی و بافنده جاجیم، ساکن در شهر سنندج، از قدمت و پیشینه جاجیم به ایسنا می‌گوید: هنر جاجیم‌بافی به‌صورت سینه به سینه و ارثی از نسلی به نسل دیگر منتقل شده و از ذوق، استعداد و حوصله که بالاترین درجه هنر می‌باشد، به وجود آمده است.

او می‌گوید: به‌صورت سنتی از ابزارهایی که یادگار پدرانم است در این صنعت و هنر که مکملِ هم هستند، استفاده می‌کنم و مشتری‌های خاص خودم را دارم.

سید می‌گوید: جولایی را نزد پدرم و او هم نزد پدرش یاد گرفته است، از پدر بزرگ به یاد دارم که همیشه دل مشغول عقب افتادن سفارشات مشتری‌هایش بود؛ معتقد بود رضایت مشتری برکت کسب و کار و آرامش سفره خانواده است.

این جاجیم‌باف سنتی روایت می‌کند که، در گذشته هر خانواده سالانه سفارش جاجیم و جانمازی داشتند، چه به‌صورت مصرف خانگی چه به‌صورت سوغات و چشم‌روشنی مورد استفاده عموم بود. جاجیم هم زینت بخش کرسی شب‌های زمستان و هم چار قد تشک لحاف اعیان، پرده میان مجلس زنانه و مردانه و نیاز هر خانوار کرد بود.

از آن زمان که انسان به فکر پیوند با طبیعت و قدردان آنچه پروردگار بر او ارزانی داشت، بود، جاجیم به‌صورت روانداز و زیرانداز مورد استفاده قرار گرفت و دلیل این امر، وجود چهار فصل در کردستان و دلیل غیر قابل انکار دیگر، تهیه کردن جاجیم از پشم خالص و ذوق ریسندگان نخ، تنوع رنگرزی و بافت یک‌دست و خوش‌ترکیب آن بوده است.

وی می‌گوید: اگرچه می‌بینم هنوز کارگاه‌هایی به زنده کردن کار سنتی و جاجیم‌بافی مشغولند، اما باید قبول کرد که هنر جولایی رونقی ندارد، چون مردم به آن نیازی ندارند، در واقع زمانی که درخواستی نباشد، بازار عرضه هم از بین می‌رود و کمتر نهاد یا کسانی از این هنر پشتیبانی می‌کنند، چون هر طرح و نقشی که شما فکرش را بکنید به‌صورت بافت ماشینی تولید می‌شود و جایی برای هنر سنتی و دستی باقی نمانده است.

مریم خانم یکی از مشتری‌های سید با گریزی به گذشته می‌گوید: هر سال تابستان پشم‌های مرغوب را جدا و به نخ تبدیل می‌کردیم و از گل‌های خودرو در کوهستان‌ها، پوست گردو، گیاه روناس، شقایق کوهی، پوست انار و هزاران گل و گیاه دیگر برای رنگ کردن پشم‌ها استفاده می‌کردیم و در خوم‌های مخصوص رنگ رزی می‌جوشاندیم؛ نخ‌های جوشانده در گیاه را در زیر نور آفتاب قرار داده تا ثبات رنگ کامل شود. کار چله کشی را زنانی کاردان و بدون دریافت مزد، تنها به خاطر حرمت همسایگی و هم ولایتی بودن انجام می‌دادند.

مریم خانم در ادامه می‌گوید: کار چله‌کشی، کاری گروهی و مفرح برای زنان روستا بود. نخ‌های رنگی را درون ظرفی بزرگ قرار داده و با مشارکت رنگ‌ها را انتخاب می‌کردیم تا جاجیم رنگ و ترکیبی تازه‌ای به خود بگیرد، هر سال تابستان، لحاف و جاجیم روی کرسی را برای یکی از همسایگان درست می‌بافتیم. اندازه جاجیم بافته شده به توان مالی طرف بستگی داشت.

در ادامه حرف‌های مریم خانم، سید می‌گوید: رنگ‌های زنده و متنوع در کار جولایی، نوید زندگی سرشار از نشاط و زاد و ولد را می‌دهد. هر رنگ در نقشه جاجیم، نماد خاصی از زندگی زاگرس‌نشینی است، رنگی که نماینده سلیقه، احساس و بینش مردمان این دیار است. اگر دقت کرده باشید، این کارگاه‌هایی که جوانان بدون هیچ پشتوانه‌ای در آن مشغول کارند، بیشترین ترکیب رنگ و نشاط را در کیف، کوله، وسایل تزئینی و فانتزی که تولید می‌کنند، دارند.

در کردستان رنگ قرمز و آبی رنگ زندگی، شجاعت، مهرورزی و تلاش خستگی‌ناپذیر است و جاجیم‌های کردستان بر پایه رنگ قرمز استوار است.

 

شناسه خبر 70268