شناسه خبر:72389
1402/5/21 12:04:43

شهید على‌احمد قیطاسى در بخشی از وصیت‌نامه خود آورده است: ما براى پیروزى دین خدا به حکم امام عزیز هجرت به سوى مرگ کردیم و راهى را مى رویم که نه تسلیم است و نه ترک مبارزه و از مرگ نمى‌هراسیم و عاشقانه خواهان آنیم.

«شهید» شاهد شهود عرفانی شد و نقش هر چه خوبی را در چهارفصل گیتی نمایان کرد و چشم ستارگان آسمان را روشن، ققنوس هشت جنت که هفت آسمان را مجذوب خود کرده است، همان عاشقی که در وادی مقدس عاشقی، پر پرواز گشود و فرشتگان را نوازشگر روح نابش کرد.

«شهید» همان ستاره‌ خاک‌نشین همیشه‌ بیدار شب‌های خون و آتش که تا لمس شعله‌های بصیرت و حقیقت در مقتل عشق رزم عاشقانه کرد تا پیوندی ابدی در بزم عارفانه.

عشق در منشور نور هشت هزار ستاره درخشان راه عاشقی، مأوای جاودانگی‌اش را به تصویر کشید تا درس استواری را در دل حادثه بر تارک تاریخ بنشاند.

حالا می‌خواهیم هر روز را با نامی و یادی از این ستاره‌ها، شب کنیم و کار را با تبرک و مدد از این عارفان عاشق آغاز؛ باشد که ادای دینی باشد بر آن همه رشادت، شهامت، مجاهدت و شجاعت... برگ سبزی تحفه درویش، تا چه قبول افتد و چه در نظر آید.

تبرک لحطاتمان با شهید على‌احمد قیطاسى:

بسم الله الرحمن الرحیم

ان الدنیا سجن المومن و الجنة الکافر.

خدایا! تو خود فرمودى که دنیا را براى مؤمن جهنم و براى کافران بهشت قرار دادى، خدایا! اکنون که دارم صحبت‌هایى را از خود براى دنیا باقى می‌گذارم، تو خود بر این وصیت‌نامه ناظر باش که نکند قلمم به‌جاى زبانم خطا رود و کلمه‌اى که مستحق درگاهت نیست، به زبان آورد.

خدایا! تو در این لحظه شاهد باش که ما در این زمان از جنگ براى پیروزى دین تو به حکم امام عزیز هجرت به سوى مرگ کردیم و راهى را مى‌رویم که نه تسلیم است و نه ترک مبارزه و از مرگ هم نمى‌هراسیم و عاشقانه خواهان آنیم.

بارالها! فرستاده تو محمد (ص) فرمود هنگامى که آخرالزمان می‌رسد شهادت، خوبان امت مرا گلچین می‌کند. خدایا! من که خوب نیستم، ولى به حق خوبانت مرا نیز جز‌ء آنان محسوب نما.

خدایا! درحقیقت نخستین کسى که موجب شهادت حسین شد، حر بود و باز نخستین کسى که یار او شد و او را یارى کرد، باز حر بود. پس این تو بودى که در حال حر تحولى ایجاد کردى، پس بیا و در حال منِ مقصر نیز تحولى ایجاد کن تا حر شوم و مثل او به شهادت رسم.

خدایا! درحالى دارم کلمات را بر ورق جارى می‌سازم که اشک در چشمانم حلقه زده و دیگر هیچ‌کس و هیچ‌چیز را جز تو نمی‌بینم. خدایا! تو را درحالى صدا می‌زنم که صدایم به هیچ کجا جز تو نمی‌رسد و جز تو فریادرسى ندارم. پس دست این بنده گناهکارت را بگیر و او را ببخش و بیامرز.

خدایا! زبان قاصر است که بتوانم در برابر این‌همه گناه از تو عذرخواهى کنم و کلمه‌اى را براى آمرزش تو بر زبان آورم، خدایا! تو خود خوب مى‌دانى که در راه به پیروزى رساندن انقلاب اسلامى که آن نیز گوشه‌اى از انقلاب حسین (ع) بود، تمام تلاش خود را کردم و لحظه‌اى را براى دفاع از ناموس و حیثیت انقلاب آرام نداشتم، خدایا! عزم بر رزم کردیم براى کسانى که به‌نحوى قصد نابودى دین تو را کردند.

خدایا! در پایان از تو مى خواهم بعد از من به خانواده‌ام مخصوصاً مادرم صبرى عنایت کنی تا بتواند همانند حضرت زینب (س) در مقابل این‌همه مشکلات استوار بماند.

از پدر و مادر عزیزم طلب عفو و بخشش دارم و امیدوارم آنان این فرزند حقیر را حلال کنند، از برادران عزیزم می‌خواهم بعد از من که مسئولیت آنان دشوارتر می‌شود، در خدمت خانواده باشند و انقلاب را یارى کنند و در پیشرفت اهداف انقلاب نیز کوشش کنند.

از خواهران عزیزم می‌خواهم مرا حلال کنند و تقوا و پرهیزگارى پیشه سازند؛ در پایان از تمامى اقوام و خویشاوندان نیز طلب حلالیت دارم و التماس دعا دارم.

 

شناسه خبر 72389