شناسه خبر:72724
1402/5/30 09:22:10
فروغ نیلچی‌زاده در گفت‌وگو با سپهرغرب مطرح کرد:

مادر بنیادی‌ترین عنصر انتقال ارزش‌های فرهنگی در جامعه

سپهرغرب، گروه ریحانه‌آفرینش - طاهره ترابی‌مهوش: دکتری فلسفه و حکمت اسلامی گفت: مهم‌ترین، کارآمدترین و قدیمی‌ترین عامل انتقال فرهنگ، خانواده است که در این میان بنیادی‌ترین عنصر نیز مادر است.

سپهرغرب، گروه - طاهره ترابی مهوش : ازآنجاکه یکى از اهداف تشکیل خانواده، کمک به اصلاح فرد و جامعه است و جامعه با وجود افراد صالح و متعهد پابرجاست، پس رسیدن به جامعه سالم و صالح باید از خانواده و در نتیجه، از تربیت فرزند آغاز شود و چون ارکان اصلى خانواده براى تربیت، پدر و مادر هستند، در نتیجه، بررسى نقش و مسئولیت آن‌ها به‌ویژه مادران بیش از هرچیز لازم به‌نظر مى‌رسد. همین جایگاه مهم و اثرگذار مادران که دنیای غرب را بر آن داشته تا از طریق گمراهى، فساد و انحلال خانواده نقشه‌هاى خود را عملى و ارزش‌ها و عمل به آن‌ها را در افراد تضعیف کنند تا انسان‌ها را از رسیدن به آرمان زیباى خانواده که نویدبخش فضایى توأم با آرامش، پرتلاش و سرشار از امید در جامعه است، دور کنند.

از این رو، بررسى نقش مادران در انتقال ارزش‌ها به‌عنوان یکى از اساسى‌ترین پایه‌هاى نظام نهادینه کردن این ارزش‌ها، از اهمیت و ضرورت بالایی برخوردار است و مسلماً پایه‌هاى جامعه آرمانی در جامعه اسلامی را مستحکم‌تر می‌کند.

بنابراین، برآن شدیم تا در این شماره از ریحانه آفرینش با دانش‌آموخته فلسفه و حکمت اسلامی گفت‌وگویی ترتیب دهیم که در ادامه می‌خوانید:

فروغ نیلچی‌زاده با بیان اینکه نخستین موضوع در انتقال فرهنگ این است که واسطه‌های مختلف رسمی و غیررسمی بسیاری وجود دارد، گفت: مسلماً مهم‌ترین، کارآمدترین و قدیمی‌ترین عامل انتقال فرهنگ، خانواده است که در این میان مادر بنیادی‌ترین عنصر به‌شمار می‌رود.

وی با تأکید بر اینکه در هویت مادرانه همانطور که زبان‌آموزی، زبان مادری تلقی می‌شود نه لزوماً زبان پدری این در حالی است که اگر پدر و مادر می‌توانند همزبان باشند این مادر است که زبان‌آموزی می‌کند ابراز کرد: در واقع مادر از طریق زبان‌آموزی و تربیت، موفق‌ترین و کارآمدترین نقش را در انتقال فرهنگ به فرزندان به عهده دارد.

دانش‌آموخته فلسفه و حکمت اسلامی ادامه داد: این بدان جهت است که مادر وقتی مسئله‌ای را بیان کرده و یا مطابق آن عمل می‌کند و یا به تعبیری در خصوص انجام کاری امر و نهی کرده و گاهی هم متوسل به تنبیه و تشویق می‌شود، در همه این حالات به‌صورت مستمر در حال ساخت ساختار فرهنگی فرزند، خانواده و درنهایت جامعه است.

نیلچی‌زاده با تأکید بر اینکه مسئله مهم این است که این انتقال فرهنگ در مواردی می‌تواند کاملاً دچار انحطاط و سقوط فرهنگی شده و در عین حال می‌تواند در وادی رشد و تعالی فرد و خانواده قرار گیرد، ابراز کرد: نکته قابل تأمل اینکه چون خوشبختی فرزندان دغدغه اصلی مادران است کمترین میزان انحطاط و آسیب‌پذیری فرزندان در حیطه انتقال فرهنگی را دارند زیرا تعهد، عشق و مهر مادرانه علیرغم خطا‌هایی که امکان دارد در فکر و روش مادر وجود داشته باشد باعث می‌شود این مهم به حداقل ممکن برسد.

وی افزود: نکته حائز اهمیت اینکه اگر بتوان خانمی را از هویت مادرانه خود جدا کرد قطعاً میزان آسیبی که بر انتقال فرهنگی وارد می‌کند به لحاظ میزان آسیب با هیچ‌یک از روش‌ها قابل مقایسه نخواهد بود.

این مشاور خانواده، در پاسخ به اینکه این انتقال فرهنگی اگر به‌درستی انجام نشود چگونه می‌تواند آسیب‌زا باشد؟ اذعان کرد: این آسیب به سه طریق خودش را نشان خواهد داد؛ نخست تضعیف ارزشمندی جایگاه و نقش مادری است.

دکتر نیلچی‌زاده، افزود: این بدان معناست که اگر مادر بودن یک آرزو و یک نقش گرامی و مقدس تلقی نشود و آسیب ببیند، قطعاً انتقال فرهنگی دچار اختلال اساسی و جدی خواهد شد؛ برای مثال وقتی می‌بینید که در دنیای امروز در کشورهایی که دچار انحطاط فرهنگی شده‌اند راهپیمایی‌هایی توسط همجنس‌بازان، انسان‌های آلوده و برخی گروه‌های فمنیستی علیه روز مادر انجام می‌شود، بیانگر تضعیف جایگاه مادری است.

وی با بیان اینکه این گروه‌ها به‌دنبال قداست‌زدایی از نقش مادری هستند، ابراز کرد: این امر بیانگر فروریختگی و وارونگی فرهنگی در این گونه جوامع است زیرا حتی افرادی که دچار انواع آسیب‌های اجتماعی هستند هم برای مادرانشان یک نقش عاطفی و باارزش قائل بوده و آن‌ها را در ورای همه نقش‌ها و جایگاهی که در زندگی برای افراد قائل هستند قرار می‌دهند.

این پژوهشگر حوزه خانواده، افزود: متأسفانه در دنیای امروز شاهد این نوع فروریختگی هستیم و جریان آسیب‌زایی فمینسیتی به شکل‌های مختلف در حال رسیدن به این نقطه است.

نیلچی‌زاده با بیان اینکه وقتی موضوع زایمان مردان، همجنسبازان و بازگشت قوم لوط مطرح می‌شود در حقیقت مادر بودن و مادری کردن تبدیل به کاریکاتور شده و به نقشی واپس‌گرا بدل می‌شود که می‌خواهد زنان را از توانمندی‌های خاص خود دور کند، بیان کرد: در واقع نقش مادری را در این جوامع به‌صورت وارونه نشان داده‌ایم.

وی با بیان اینکه قداست‌زدایی از نقش مادری باعث می‌شود در بسیاری از موارد دختران از پذیرش نقش مادری به‌عنوان یک موجود ارزشمند حزر کرده ‌و در بسیاری از موارد افراد دچار جاه‌طلبی‌های شغلی و علمی شوند، اذعان کرد: در این بین تمایل به حفظ جذابیت‌های جنسی، باعث می‌شود «تَنانگی» همه هویت «زنانگی» را دربرگیرد.

این کارشناس خانواده، افزود: بنابراین تمامی نقش و وظایفی که یک مادر درنهایت سلامت جسمی و روحی می‌تواند انجام دهد با این رویکرد تبدیل به اموری می‌شود که به زیبایی‌های ظاهری جنسی زنانه محدود شود.

نیلچی‌زاده با بیان اینکه این نگاه زن را به ملعبه، بازیچه و روسپی عمومی بدل می‌کند، تشریح کرد: در تبیین این امر از نگاه این رویکرد، زن قرار است مانکن باشد، درست مثل موضوعی که توسط محمدرضا پهلوی ملعون، درخصوص زنان عنوان می‌شد زیرا او نیز منطبق با آنچه انگلیسی‌ها و آمریکایی‌ها دیکته کرده بودند معتقد بود، زن باید فریبا باشد حال آنکه فریبا بودن در فرهنگ غربی یک معنای کاملاً واضح دارد.

این استاد دانشگاه، ادامه داد: این کلمه در فرهنگ فارسی جزو کلمات خاص است، حال آنکه فریبا یعنی فریب‌دهنده و فریب‌خورنده؛ یعنی هم اسم فاعل است و هم اسم مفعول؛ بنابراین اینکه زن باید فریبا باشد بدان معنا نیست که زیبا و سالم باشد بلکه بدان معناست که زن در هر جایی که قرار می‌گیرد یک کالای جنسی است تا بتواند چشم و دل هرزه را به خود جلب و برای خود مشتری‌های آلوده فراهم و از این طریق یا برای خود و یا صاحبان قدرت و سرمایه بتواند آنچه که آن‌ها می‌خواهند را جذب کند.

نیلچی‌‌زاده، با بیان اینکه این حالت برای زن زمانی اتفاق می‌افتد که خودش فریب بخورد، اظهار کرد: یعنی زن در این رویکرد باید فریب نقشی را بخورد که به‌صورت بیمارگونه و اختلال‌زا به او داده شده است.

وی ادامه داد: این موضوع به قاعده‌ای تبدیل می‌شود که از زنان و دختران به‌عنوان جذابیت‌های جنسی ثروت و قدرت استفاده شود؛ البته این در صورتی است که برای زن بودن و دختر بودن جایگاه قائل باشیم حال آنکه در بسیاری از جوامع حتی انسان بودن نیز دیگر جایگاه ندارد.

وی افزود: مثلاً در کشوری مثل انگلستان بیش از 10 هزار نفر زن و مرد، لباس سگ پوشیده و در کوچه پس‌کوچه‌ها به‌صورت چهاردست و پا راه رفته و غذای سگ می‌خورند، افتخارشان این است که انسان‌نما نیستند؛ بنابراین در چنین جامعه‌ای شاهد فروریختگی فرهنگی خاصی هستیم که برای مردان و زنان در چنین جوامعی پیش آمده است.

این کارشناس خانواده ادامه داد: البته این خطر برای دختران و زنان بیشتر است زیرا به ‌گونه‌ای از هویت خود خارج شده‌اند و در حال حاضر نقش و هویت جنسی و حیوانی آن‌ها، بیشتر از بعد انسانی و خلیفه الهی مورد توجه قرار گرفته است.

نیلچی‌زاده با بیان اینکه در این رویکرد زن ارزش‌های ناب خود را از دست می‌دهد، اذعان کرد: در واقع پیامد بعدی تضعیف جایگاه مادری، تنزل به مقام حیوانی و تبدیل شدن زنان به کالای جنسی شدن است در این صورت انتقال فرهنگ از سوی مادر، تبدیل به افسانه می‌شود.

وی با بیان اینکه با توجه به گسترش این رویکرد در آمریکا و اروپا، آنچه قابل مشاهده است اینکه آن‌ها احساس خطر کرده و با تبلیغ همجنسگرایی در مدارس و آسیب زدن به زنان از طریق این رویکرد، با جایگاه مادری در حال مبارزه هستند، افزود: برای مواجهه با چنین تهدیدی در کشور ما باید بگویم کار به‌نوعی سهل و ممتنع است یعنی از یک سو به‌صورت فوق تصور آسان و از سوی دیگر سخت است زیرا یک مادر بیشترین شباهت را در مهر و رحمت به خدواند دارد و نمونه آشکار در دسترس بشریت برای درک رحمت حضرت احدیت است، هرچه مادران مادرتر باشند (ما اصطلاحی در دوره‌های سبک مادری داریم که به مادرها می‌گویم مامانی باشید) یعنی اوج لطافت‌های ناب، پاک و هوشمندانه آن‌ها در جهت جذابیت حقیقی و منطقی برای اینکه کانون خانواده تبدیل به مهد مهر، احترام و رشد سازندگی شود، بیشتر است.

وی با بیان اینکه هرچه مادرها مجهز به قدرت فداکاری صحیح به جای قربانی بودن، قدرت حرمت‌بخشی به جای بی‌حرمتی و قدرت ادب‌آموزی به جای تنبیه‌گری و خشونت باشند یقیناً در انتقال فرهنگی درست موفق‌تر خواهند بود ابراز کرد: البته در این بین واگذاری فرزندان به فضای مجازی و جامعه‌محوری در تربیت نیز آسیب‌زا است پس هرچه این موضوع به خانواده‌محوری سوق داده شود بهتر عمل خواهند کرد.

شناسه خبر 72724