ایجاد فرمهای جدید همبستگی نیاز امروز جامعه ایران
ازجمله مفاهیم کلیدی و برجسته در مطالعات اجتماعی و جامعهشناختی، دو مفهوم همبستگی اجتماعی و مشارکت عمومی است. همبستگی اجتماعی در لغت به معنای وحدت، وفاق و وفاداری است که ناشی از علایق، احساسات، همدلی و کنشهای مشترک است. این واژه با واژههای دیگری همچون یکپارچگی اجتماعی، وحدت و وفاق اجتماعی از یک خانواده هستند.
در مورد همبستگی اجتماعی تعاریف مختلفی ارائه شده ازجمله احساس مسئولیت متقابل بین چند نفر یا چند گروه که از آگاهی و اراده برخوردار باشند و شامل پیوندهای انسانی و برادری بین انسانها بهطور کلی و حتی وابستگی متقابل حیات و منافع آنها باشد.
به زبان جامعهشناختی همبستگی پدیدهای را میرساند که بر پایه آن در سطح یک گروه یا یک جامعه، اعضا به یکدیگر وابستهاند و بهطور متقابل نیازمند یکدیگر هستند.
انسجام و وحدت اعضای جامعه، ازجمله مهمترین عواملی هستند که موفقیت آنها را تضمین میکند و جامعه را به سوی رشد و تعالی سوق میدهد. از سوی دیگر تفرقه و پراکندگی موجب زوال و انحطاط است. بهنظر میرسد طی سالهای اخیر ما با معضل کاهش همبستگی و تمایل به فردگرایی افراطی مواجهیم در حالی که افزایش حس همبستگی و تعامل مثبت در بین نوجوانان با اختلافات طبقاتی در جامعه، یک چالش مهم است که به راهبردهای مؤثری نیاز دارد.
اختلافات طبقاتی میتواند به تفکرات منفی، تعارضات و انزوا منجر شود و برای رشد و توسعه صحیح افراد مضر باشد. بنابراین، ایجاد حس همبستگی و تعامل مثبت بین مردم با اختلافات طبقاتی در مدرسه، اهمیت بسیاری دارد.
بهنظر میرسد که در سالهای اخیر میزان همبستگی اجتماعی در ایران کاهش یافته. این مسئله با نشانههایی از افزایش فردگرایی در جامعه همراه است. در گفتوگو با دانشآموخته دکتری جامعهشناسی، به بررسی این نشانهها، دلایل این تغییرات، و پیامدهای آن خواهیم پرداخت.
دکتر عبدالوهاب شهلیبر با اشاره به اینکه با ورود جوامع به فرآیند مدرن شدن، فردگرایی اهمیت بیشتری پیدا کرده گفت: در دوران مدرن، هویت افراد نه بر اساس جایگاه اجتماعی یا خانوادگی، بلکه بر اساس تواناییهای تحصیلی، مهارتها و شخصیت فردی آنها تعریف میشود، در حالی که در جوامع سنتی، جایگاه اجتماعی افراد وابسته به طبقه اقتصادی و اجتماعی آنها بود.
وی با تأکید بر اینکه در دنیای مدرن، فردگرایی به معنای کاهش همبستگی اجتماعی نیست اذعان کرد: فردگرایی، آزادیها و اختیارات بیشتری به افراد میدهد اما همبستگی اجتماعی به معنای توانایی افراد در تشکیل گروههای مختلف، ازجمله نهادهای مدنی، انجمنهای محلی و اصناف، همچنان اهمیت دارد.
وی عنوان کرد: جامعهشناسان گروههای اجتماعی را به دو دسته تقسیم میکنند؛ نخست گروههای اولیه که افراد بهطور طبیعی در آنها متولد میشوند، مانند خانواده و محله و دیگری گروههای ثانویه که افراد در مراحل مختلف زندگی در آنها مشارکت میکنند، مانند مدارس، دانشگاهها و نهادهای مدنی.
این جامعهشناس با ابراز اینکه بهنظر میرسد که جامعه ایران در حال خروج از ساختارهای سنتی است اما هنوز بهطور کامل در ساختارهای مدرن تثبیت نشده، این وضعیت گذار، که در جامعهشناسی به عنوان «وضعیت آنومیک» شناخته میشود، باعث نوعی سردرگمی اجتماعی شده تشریح کرد: افراد از یک سو بهدنبال گسترش قابلیتهای فردی خود و از سوی دیگر همچنان به ارزشهای سنتی پایبند هستند.
شهلیبر در خصوص تأثیر بحران اقتصادی بر همبستگی اجتماعی گفت: یکی از دلایل کاهش همبستگی اجتماعی، بحران اقتصادی است چراکه در شرایط اقتصادی نامناسب، افراد بیشتر به تأمین نیازهای اولیه خود متمرکز میشوند و کمتر فرصت و امکان کمک به دیگران را دارند زیرا هزینههای اجتماعی، مانند برگزاری دورهمیهای خانوادگی یا دوستانه، افزایش یافته و در نتیجه تعاملات اجتماعی کاهش پیدا کرده است.
وی ادامه داد: با این حال، در برخی موارد، بحران اقتصادی میتواند به تشکیل همبستگیهای جدید منجر شود. نمونههایی از این همبستگیها را میتوان در صندوقهای خانوادگی یا گروههای همکاری مالی مشاهده کرد که در شرایط سخت اقتصادی ایجاد میشوند اما در بیشتر موارد، بحران اقتصادی باعث کاهش تعاملات اجتماعی و افزایش فردگرایی میشود.
این جامعهشناس درواکنش به نقش فضای مجازی در افزایش فردگرایی، گفت: فناوری و شبکههای اجتماعی تأثیر عمیقی بر روابط اجتماعی گذاشتهاند، پلتفرمهای مجازی امکان ارتباط افراد را بدون محدودیتهای جغرافیایی و زمانی فراهم کردهاند، به طوری که افراد میتوانند در هر ساعت از شبانهروز با دیگران ارتباط برقرار کنند و گروههای مجازی با هزاران عضو شکل بگیرند.
شهلیبر ادامه داد: این تغییرات باعث شده که بسیاری از افراد، بهویژه جوانان، تعاملات حضوری کمتری داشته باشند به طوری که امروزه حتی در جمعهای خانوادگی یا هنگام حضور در مکانهای عمومی مانند رستورانها، افراد بیشتر وقت خود را صرف استفاده از گوشیهای هوشمند و حضور در شبکههای اجتماعی میکنند تا تعامل رو در رو با دیگران.
وی در خصوص نقش مهاجرت و تغییر سبک زندگی و کاهش همبستگی اجتماعی، اذعان کرد: مهاجرت یکی از عوامل مهم در کاهش همبستگی اجتماعی است. در گذشته، افراد معمولاً در محل تولد خود زندگی، کار و ارتباطات اجتماعی خود را حفظ میکردند اما امروزه، بهویژه در شهرهای بزرگ، گمنامی و روابط مبتنی بر منطق و کارکرد جایگزین روابط احساسی و سنتی شده است.
وی خاطرنشان کرد: جامعهشناسان معتقدند که در کلانشهرها و دنیای مدرنیته، روابط اجتماعی بیشتر بر اساس عقلانیت و نقشهای بروکراتیک شکل میگیرد؛ بهعنوان مثال، در جوامع کوچک سنتی همچون روستا، افراد پیشتر بهصورت داوطلبانه به یکدیگر کمک میکردند، اما در شهرهای بزرگ، نهادهای دولتی و سازمانهای رسمی وظیفه رسیدگی به مشکلات اجتماعی را بر عهده دارند اما نکته این است که این تغییرات ناشی از ویژگیهای ذاتی مدرنیته است و نمیتوان آن را صرفاً بهعنوان یک آسیب اجتماعی در نظر گرفت.
وی در واکنش به تأثیر کاهش روابط اجتماعی بر سلامت روان، اظهار کرد: یکی از پیامدهای مهم کاهش تعاملات اجتماعی، تأثیر منفی بر سلامت روان افراد است.
این جامعهشناس با اشاره به اینکه مفهوم «سرمایه اجتماعی» نشان میدهد که داشتن شبکهای از دوستان و آشنایان میتواند تأثیر مستقیمی بر سلامت جسمی و روحی افراد داشته باشد گفت: تحقیقات پزشکی نشان داده افرادی که شبکه اجتماعی قویتری دارند، از سلامت روان بهتری برخوردارند، برای مثال، بسیاری از افراد پس از بازنشستگی، بهدلیل از دست دادن روابط کاری، دچار افسردگی و مشکلات جسمی میشوند؛ اما افراد با تعاملات اجتماعی، بهتر میتوانند از این دوران گذر کنند.
شهلیبر درخصوص پیامدهای اجتماعی فردگرایی عنوان کرد: افزایش فردگرایی میتواند بر مسائلی مانند ازدواج، افزایش طلاق و کاهش فعالیتهای خیریه تأثیر بگذارد اما نباید آن را صرفاً یک پدیده منفی در نظر گرفت بهعنوان مثال، زندگی مستقل زوجهای جوان در دوران مدرن به آنها آزادی بیشتری میدهد و میتواند کیفیت زندگی را بهبود بخشد.
وی افزود: نکته مهم این است که جامعه باید بتواند نهادهای جدیدی ایجاد کند که جایگزین گروههای سنتی شوند چراکه امروز در کشورهای پیشرفته، افراد از طریق انجمنهای محلی، باشگاههای ورزشی، احزاب سیاسی و نهادهای مدنی ارتباطات اجتماعی خود را حفظ میکنند، ایجاد چنین نهادهایی در ایران نیز میتواند به تقویت همبستگی اجتماعی کمک کند.
این جامعهشناس با بیان اینکه ایران در حال تجربه تغییرات اجتماعی و فرهنگی سریع است تشریح کرد: بسیاری از هنجارها و ارزشهای سنتی در حال تغییر هستند، اما هنوز جایگزینهای جدیدی برای آنها پیدا نشده، به جای نگاه صرفاً آسیبشناسانه به این تحولات، باید بهدنبال راهکارهایی برای ایجاد فرمهای جدید همبستگی اجتماعی باشیم.
شهلیبر، ادامه داد: همچنین، لازم است که با درک درست از ویژگیهای دنیای مدرن، نهادهایی ایجاد کنیم که بتوانند نیازهای اجتماعی جدید را برآورده کند چراکه تنها در این صورت میتوان همبستگی اجتماعی را در جامعه تقویت و از آسیبهای ناشی از فردگرایی افراطی جلوگیری کرد.
معالوصف با توجه به تجارت موجود در جوامع مختلف انسجام، یگانگی و اتحاد مردم یک جامعه، اسباب حرکت آنها به سمت هدفهای مطلوب است و رشد جامعه را در پی دارد، حال آن که تفرق، ناهماهنگی و اختلاف درونی جامعه پایههای قدرت و قوام جامعه را دچار تزلزل میکند و امتیازات موجود را نابود میکند. به دیگر سخن استمرار و پایداری حیات اجتماعی، سیاسی و فرهنگی و همچنین توسعه یک جامعه در گرو انسجام و همبستگی بین اجزاء و عناصر سازنده ساختار اجتماعی آن جامعه است؛ در صورتی که همبستگی اجتماعی و روابط افراد در جامعه، افزایش یابد، تعلق و وفاداری به اجتماع ملی افزایش پیدا میکند نیازی که امروز در جامعه ایرانی کمبود آن بهوضوح احساس میشود؛ بنابراین انتظار میرود دستگاههای مرتبط با حوزه و مسائل اجتماعی، به فکر ایجاد فرمهای جدیدی از همبستگی اجتماعی باشند.
ارسال
نظر
*شرایط و مقررات*
کلمه امنیتی را بصورت حروف فارسی وارد
نمایید
بعنوان مثال : پایتخت ارمنستان ؟ ایروان
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین
(فینگیلیش) خودداری نمايید.
توصیه می شود به جای ارسال نظرات مشابه با نظرات منتشر
شده، از مثبت یا منفی استفاده فرمایید.
با توجه به آن که امکان موافقت یا مخالفت با محتوای
نظرات وجود دارد، معمولا نظراتی که محتوای مشابهی دارند، انتشار نمی یابد.