استفاده از ظرفیتهای فضای مجازی بهترین باطلالسحر اغواگری اینفلوئنسرها
با گسترش استفاده از رسانههای اجتماعی مانند اینستاگرام، یوتیوب، توییتر و تیکتاک، این افراد به مرجعهای اصلی برای اطلاعرسانی، سرگرمی و الهامبخشی تبدیل شدهاند. در این میان، نوجوانان که در مرحلهای حساس از زندگی خود قرار دارند، بیشترین تاثیرپذیری را از این اینفلوئنسرها خواهند داشت.
یکی از مهمترین جنبههای تأثیر اینفلوئنسرها بر نوجوانان، ایجاد هویت و الگوبرداری است. نوجوانان در این دوره از زندگی خود در جستجوی مدلهایی برای رفتار، سلیقه و حتی نگرشهای خود هستند. اینفلوئنسرها با نمایش سبک زندگی، مد، زیبایی و موفقیتهای خود به شکل جذاب و در دسترس، به نوجوانان این فرصت را میدهند که خود را در دنیای دیجیتال پیدا کنند و تلاش کنند تا شبیه به الگوهای محبوب خود شوند. این امر میتواند تأثیرات مثبتی مانند افزایش اعتماد به نفس و انگیزه در نوجوانان داشته باشد، اما از سوی دیگر، فشار زیادی برای پیروی از استانداردهای به ظاهر ایدهآل اینفلوئنسرها ایجاد کند.
اینفلوئنسرها همچنین در شکلگیری نگرشها و ارزشهای اجتماعی نوجوانان مؤثرند. آنها با مطرح کردن موضوعاتی نظیر مسائل اجتماعی، حقوق بشر، محیط زیست و سیاست، میتوانند نوجوانان را به فکر کردن و گفتگو درباره این مسائل ترغیب کنند. این نوع محتوا میتواند به رشد فکری و اجتماعی نوجوانان کمک کند. با این حال، برخی از اینفلوئنسرها نیز ممکن است تنها به نمایش زندگیهای لوکس، مصرفگرایی و تبلیغ محصولات تجاری بپردازند، که میتواند بر روی ارزشهای نوجوانان اثر منفی بگذارد و آنها را به سمت اهداف سطحی و ناپایدار سوق دهد.
در کنار تاثیرات مثبت، حضور اینفلوئنسرها در زندگی نوجوانان میتواند پیامدهای منفی نیز به همراه داشته باشد. یکی از نگرانیها در این زمینه، مقایسه مداوم زندگی نوجوانان با زندگی به نظر ایدهآل اینفلوئنسرهاست. این مقایسهها میتواند منجر به احساس ناکامی، کمبود اعتماد به نفس و اضطراب در نوجوانان شود. همچنین، فریب خوردن از تبلیغات و توصیههای تجاری اینفلوئنسرها نیز میتواند به خرید محصولات بیکیفیت و غیراصولی منجر شود.
از سوی دیگر، اینفلوئنسرها نقش مهمی در ایجاد و ترویج فرهنگهای خاص دارند. بسیاری از نوجوانان به دنبال عضویت در جوامع برخط و پیروی از ترندها هستند، و اینفلوئنسرها به عنوان رهبران این جوامع شناخته میشوند. برخی از این فرهنگها میتوانند جنبههای مثبت مانند همبستگی اجتماعی و حمایت از یکدیگر داشته باشند، اما در بعضی موارد نیز ممکن است نوجوانان را به سمت رفتارهای نادرست یا پرخطر هدایت کنند.
در نهایت، نقش اینفلوئنسرها در زندگی نوجوانان پیچیده و چندبعدی است. آنها میتوانند منابع الهام و انگیزه باشند، اما در عین حال ممکن است فشارهایی را نیز به وجود بیاورند که بر روحیه و نگرش نوجوانان تاثیرگذار باشد. برای استفاده بهینه از این فضا، ضروری است که نوجوانان، خانوادهها و حتی خود اینفلوئنسرها از تأثیرات مثبت و منفی این روند آگاه باشند و بهطور مسئولانه از آن بهرهبرداری کنند.
بر این اساس، با توجه به اهمیت این موضوع، بر آن شدیم تا در این باره و در پاسخ به چرایی این مسئله، گفتوگویی با دکتر محمدعلی حکیمآرا، دانشآموخته دکترای روانشناسی اجتماعی با گرایش رسانه و استاد دانشکده صدا و سیما ترتیب دهیم که در ادامه میخوانید:
این دانشآموخته دکترای روانشناسی اجتماعی با تأکید بر الگوبرداری طبیعی انسانها در طول تاریخ، توضیح داد که نوجوانان امروز به دنبال الگوهایی هستند که در چشم آنها «ارزنده» به نظر برسند. او گفت: «همه ما در طول تاریخ بشر، به دنبال الگوبرداری بودهایم. در گذشته، این الگوها معمولاً والدین، قبیله یا افرادی بودند که در جامعه جایگاه ارزندهای داشتند. البته ذکر این نکته ضروری است که ارزشمندی ممکن است از ارائه نیازهای مادی مثل پول، خانه و غذا یا حتی ارائه روابط عاطفی ناشی شود.»
دکتر محمدعلی حکیمآرا افزود: «اما در دوران مدرن، با تحولات فرهنگی و فناوری، الگوبرداری به سمت سلبریتیها و اینفلوئنسرها کشیده شده است.»
وی ادامه داد: «در واقع، ما از دوران صمیمیت، که در آن مردم بهصورت گروهی زندگی میکردند و از یکدیگر الگو میگرفتند، به دوران فردگرایی رسیدیم.»
*پروفایلهای ارزنده بخش قابلتوجهی از ذهن نوجوان را مدیریت میکنند
این استاد دانشگاه با تأکید بر اینکه امروزه نوجوانان به دنبال «پروفایلهای ارزنده» هستند، تشریح کرد: «این پروفایلها توسط سلبریتیها یا اینفلوئنسرها تعریف میشوند که در چشم دیگران جذاب به نظر میرسند.»
وی با اشاره به تغییراتی که در الگوبرداری نوجوانان ایجاد شده، توضیح داد: «نوجوانان امروز، بهجای قهرمانان تاریخی یا شخصیتهای قدیمی، از سلبریتیها الگو میگیرند. بهطوریکه اگر یک نوجوان لباس یا رفتار مشابه یک سلبریتی را دنبال کند، بهطور طبیعی توسط دوستانش تأیید میشود. این تأیید، مهمترین منبع ارزشمندی و عزتنفس برای آنهاست.»
این استاد دانشکده صدا و سیما با بیان این که قهرمانان گذشته برای نوجوانان امروز معنادار نیستند، اذعان کرد: «برای نمونه، اگر کسی خودش را شبیه رستم یا شخصیتهای تاریخی کند، دوستانش احتمالاً او را تأیید نخواهند کرد؛ ولی اگر از یک سلبریتی غربی الهام بگیرد، بیشتر مورد توجه قرار میگیرد.»
دکتر حکیمآرا به نقش تأیید همسالان در شکلگیری عزتنفس نوجوانان اشاره کرد و افزود: «اعتماد به نفس یا عزتنفس نوجوانان به الگوها و منابعی بستگی دارد که در چشم آنها ارزشمند هستند. بنابراین، ما بزرگسالان نمیتوانیم الگوهایی را که در ذهن ما ثابت است، به نوجوانان تحمیل کنیم. آنها خودشان در دوران جدید، با توجه به فضای مجازی و اجتماعی، هویت خود را تعیین میکنند.»
این روانشناس رسانه با تأکید بر اینکه در گذشته، پدر و مادران ما را تأیید میکردند و این تأیید به عزتنفس ما منجر میشد، خاطرنشان کرد: «اما امروزه، نوجوانان از دیگران در دنیای دیجیتال الگو میگیرند و توسط همسالان خود تأیید میشوند.»
وی در ادامه با اشاره به نارضایتی ایجادشده در نوجوانان درخصوص زندگی واقعی در پی تبعیت از اینفلوئنسرها، گفت: «زندگی واقعی برای سنین مختلف تعریف متفاوتی دارد. برای نمونه، زندگی واقعی یک نوجوان 17-18 ساله با یک فرد 30-35 ساله کاملاً متفاوت است. بنابراین، نمیتوان اینگونه استنباط کرد که نوجوان در پیروی از این افراد، احساس کمبود یا حقارت میکند. بلکه در اغلب موارد، این نوجوان بر اساس آرمانگرایی ذاتی خود، همواره به دنبال نیمهپر لیوان است و تلاش میکند تا هرچه بیشتر به فرد یا افراد مورد نظر نزدیک شود.»
وی ادامه داد: «در دنیای امروز، ما به عنوان والدین نباید فکر کنیم که میتوانیم الگوهای ثابتی را به نوجوانان تحمیل کنیم، چراکه آنها خودشان درک میکنند که چه چیزی برایشان ارزشمند است.»
حکیمآرا با بیان اینکه خانواده و نظام آموزشی باید به دنبال فهم زبان و فرهنگ نوجوانان باشند، خاطرنشان کرد: «نوجوانان امروز با دنیایی آشنا هستند که ما در گذشته آن را نمیشناختیم. آنها از منابع علمی و اطلاعاتی در دسترس استفاده میکنند و به تأیید ما نیازی ندارند.»
وی در ادامه با اشاره به موضوع تأیید شدن توسط همسالان و نقش جذابیت محتوای ارائهشده توسط بلاگرها، گفت: «آنچه مسلم است اینکه تأیید شدن کلید ماجراست. اما حالا باید بپرسیم که این افراد چگونه دیده میشوند و خودشان را چگونه تأیید میکنند؟ باز هم تأکید میکنم که ما نمیتوانیم به نوجوانان الگوهایی را که در ذهن ما ثابت است، تحمیل کنیم. آنها خودشان در فضای دیجیتال و اجتماعی، الگوهایی را انتخاب میکنند که برایشان معنادار است.»
این روانشناس اجتماعی با بیان اینکه یک پدیده جالب در میان نوجوانان وجود دارد که ممکن است به اشتباه به آن احساس عقبماندگی برچسب بزنیم، ابراز کرد: «در واقع، نوجوانان احساس میکنند که باید از افرادی که در چشم دیگران ارزنده به نظر میآیند، الگو بگیرند. این احساس عقبماندگی، در واقع، دوست داشتن ارزشمندی است، نه جبران حقارت یا ضعف.»
وی در پاسخ به سؤال تأثیر محتوای اینفلوئنسرها بر تصمیمگیریها و سبک زندگی نوجوانان، گفت: «هر چیزی که این افراد انجام میدهند، بهطور مستقیم یا غیرمستقیم، بر زندگی نوجوان تأثیرگذار است. مثلاً فرض کنید کسی بهصورت خاص آواز میخواند یا میرقصد و توسط دوستانش تمجید میشود. این تأیید، یک چرخه اجتماعی را شروع میکند که در آن همه میخواهند مثل آن شخص باشند و توسط دیگران تأیید شوند.»
حکیمآرا ادامه داد: «در واقع، در نوجوانی اگر بهترین عملها یا رفتارها توسط دیگران تأیید نشوند، ارزشمند نیستند. این در حالی است که در گذشته، متخصصان یا بزرگان این تأیید را انجام میدادند، اما امروزه همسالان و شبکههای اجتماعی این نقش را بازی میکنند. نوجوانان به دنبال افرادی هستند که توسط همقطارانشان تأیید میشوند.»
*امروزه فناوری نسل جوان را به سمت فردگرایی کشیده است
این روانشناس رسانه به نقش خانواده و مدرسه در مدیریت تأثیر اینفلوئنسرها اشاره کرد و افزود: «دوران ما دوران کنترل و همگرایی بود، اما امروزه فناوری نسل جوان را به سمت فردگرایی کشیده است. نوجوانان بیشتر به دنبال هویتهای منحصربهفرد هستند.»
حکیمآرا افزود: «در دوران قبل، ما از افرادی مثل افلاطون یا انیشتین الگو میگرفتیم، اما امروزه نوجوانان به دنبال فهمیدن و یادگیری از منابع علمی در دسترس هستند. آنها دیگر نیازی به تأیید والدین یا معلمها ندارند؛ بلکه با گوشیهای خود، به دنبال دیگرانی هستند که به آنها الگو بدهند و تأیید کنند.»
این روانشناس اجتماعی به تأثیر تکنولوژی بر زندگی نوجوانان پرداخت و گفت: «فناوری انسانها را به سمت فردگرایی کشیده است. این در حالی است که در ادبیات دینی نیز بر این اصل تأکید شده بهطوریکه در قرآن آمده است: «هر کس بهصورت جداگانه مسئولیتها و ارزشهای خود را بر عهده دارد.» ما فقط در تنفس یا رفتار شبیه یکدیگر هستیم، اما سبک زندگی ما بهشدت متفاوت است.»
وی خاطرنشان کرد: «گوشی هوشمند نهتنها ابزار ارتباطی است، بلکه یک فضای شخصی برای هر فرد عمل میکند. برای مثال، اگر ما 50 گوشی از نوجوانان، 50 گوشی از میانسالان و 50 گوشی از سالمندان را بررسی کنیم، بهروشنی میبینیم که هر گروه، علایق و رفتارهای متفاوتی دارد.»
این استاد دانشکده صدا و سیما با اشاره به تغییرات عمیق در ساختار زندگی اجتماعی، اظهار کرد: «در گذشته، مردم بهصورت گروهی زندگی میکردند و حتی سفر نیز بهصورت جمعی انجام میشد. اما امروزه، هر فرد ماشین خود را دارد و بهصورت تکی حرکت میکند. این نشاندهنده فردگرایی شدن زندگی است. حال آنکه این مهم را نباید یک ضعف قلمداد کرد، بلکه اقتضای زندگی امروز همراه با پیشرفت فناوری است.»
وی ادامه داد: «البته در برخی موارد، مثلاً بحث ترافیک ایجادشده در پی گسترش فردگرایی در محیطهای شهری و تأثیر آن بر افزایش خودروهای تکسرنشین، در برخی کشورها مانند کانادا، مشوقهایی برای کاهش استفاده از ماشینهای تکسرنشین ایجاد شده است. اما حتی این راهکار نیز نشاندهنده نیاز به مدیریت فردگرایی است، نه سرکوب آن.»
وی با تأکید بر این که فناوری بهصورت طبیعی از خود انسان به وجود آمده است و همواره نیازهای انسانی را ظاهر میکند، تصریح کرد: «هر چقدر در فناوری پیشرفت میکنیم، فردگرایی ما بیشتر میشود. صحبت از این که ما باید آموزش دهیم یا کارهای فرهنگی انجام دهیم، در دوران امروز بیمعنی است. چراکه دوران ما و نسل جوان، دو دنیا کاملاً متفاوت هستند. حتی اگر به نظر ما این تغییرات بدی باشند، برای نوجوانان، این واقعیت زندگی است.»
به نظر میرسد نگاه کارشناس مبنی بر اینکه نوجوانان به دلیل الگوبرداری از اینفلوئنسرها و تاثیرات فضای دیجیتال، نمیتوانند بر اساس ارزشهای جامعه زندگی کنند، یک دیدگاه محدود و تکبعدی است که نیاز به بررسی عمیقتری دارد. این نظریه فرض میکند که نوجوانان بهطور کامل و یکجانبه از اینفلوئنسرها تاثیر میپذیرند و از آنها به عنوان تنها الگوهای زندگی خود استفاده میکنند، بدون اینکه زمینهها و الگوهای دیگر اجتماعی، فرهنگی و خانوادگی در شکلگیری هویت آنها دخیل باشند. اما در واقعیت، نقش اینفلوئنسرها در زندگی نوجوانان بسیار پیچیدهتر از آن است که صرفاً آنها را مقصر در انحراف از نظام ارزشی جامعه بدانیم.
نخستین نکتهای که باید در نظر گرفت، تغییرات بنیادین در دنیای امروز است. فضای دیجیتال و رسانههای اجتماعی دسترسی به اطلاعات و الگوهای زندگی متنوعی را برای نوجوانان فراهم کرده است. این امر نه تنها فرصتهای جدیدی برای یادگیری و رشد فراهم میآورد، بلکه موجب میشود نوجوانان با دیدگاههای مختلف آشنا شوند. در این فضا، هر نوجوان میتواند از میان گزینههای مختلف، الگوهای مورد نظر خود را انتخاب کند. در نتیجه، الگوبرداری از اینفلوئنسرها تنها یکی از جنبههای هویتیابی نوجوانان است و نمیتوان آن را بهطور کامل به عنوان عامل اصلی تغییر ارزشهای اجتماعی آنان قلمداد کرد.
دومین نکته این است که نظام ارزشی نوجوانان همواره در حال تحول است. برخلاف آنچه که ممکن است به نظر برسد، نوجوانان بهطور طبیعی از فرآیندهای پیچیدهای برای تعیین هویت و ارزشهای خود استفاده میکنند. آنها از منابع متعددی برای شکلدهی به تفکرات و رفتارهای خود استفاده میکنند، از جمله خانواده، دوستان، معلمان، رسانهها و تجربههای شخصی. به همین دلیل نمیتوان تنها به تاثیر اینفلوئنسرها اشاره کرد و به راحتی وزنه تاثیرگذاری آنها بر تغییرات اجتماعی و ارزشی به ویژه در جامعه نوجوان و جوان را اغراقآمیز افزایش میدهد. در واقع، جامعه و خانوادهها هنوز نقش بسیار مهمی در شکلدهی به هویت نوجوانان دارند و نمیتوان این تأثیرات را نادیده گرفت.
اینفلوئنسرها ممکن است تاثیرگذار باشند، اما نباید از یاد برد که بسیاری از نوجوانان قادرند میان الگوهایی که در فضای دیجیتال مشاهده میکنند و ارزشهای خانوادگی و اجتماعی خود تعادلی برقرار کنند. حتی اگر اینفلوئنسرها برخی ارزشها و رفتارهای خاص را ترویج کنند، نوجوانان بهطور مستقل قادرند آنها را ارزیابی کرده و تصمیم بگیرند که کدام یک برای زندگی خود مناسبتر است.
در عین حال ما نمیتوانیم دست تسلیم دربرابر فناوری بالا ببریم و بگوییم کار فرهنگی در تربیت و جهتدهی نوجوانان تاثیرگذار نیست و دیگر نباید به آن فکر کرد اتفاقا برعکس شاید برخی از نوجوانان در برابر موجهای رسانهای منفعل باشند اما بسیاری از این قشر هستند در عین فعالیت در فضای مجازی به خوبی قادر به تحلیل پیامی که به آنها منتقل میشود بوده با اتکا به ارزشهای متعالی جامعه درست یا غلط رفتار افراد را تبیین میکنند و این وظیفه جامعه و دلسوزان فرهنگ است که با برنامهریزی و استفاده از ظرفیتهای فضای مجازی یاریگر نوجوانان در انتخاب محتواهای درست و حقمحور فضای مجازی باشند.
یکی از مهمترین جنبههای تأثیر اینفلوئنسرها بر نوجوانان، ایجاد هویت و الگوبرداری است. نوجوانان در این دوره از زندگی خود در جستجوی مدلهایی برای رفتار، سلیقه و حتی نگرشهای خود هستند. اینفلوئنسرها با نمایش سبک زندگی، مد، زیبایی و موفقیتهای خود به شکل جذاب و در دسترس، به نوجوانان این فرصت را میدهند که خود را در دنیای دیجیتال پیدا کنند و تلاش کنند تا شبیه به الگوهای محبوب خود شوند. این امر میتواند تأثیرات مثبتی مانند افزایش اعتماد به نفس و انگیزه در نوجوانان داشته باشد، اما از سوی دیگر، فشار زیادی برای پیروی از استانداردهای به ظاهر ایدهآل اینفلوئنسرها ایجاد کند.
اینفلوئنسرها همچنین در شکلگیری نگرشها و ارزشهای اجتماعی نوجوانان مؤثرند. آنها با مطرح کردن موضوعاتی نظیر مسائل اجتماعی، حقوق بشر، محیط زیست و سیاست، میتوانند نوجوانان را به فکر کردن و گفتگو درباره این مسائل ترغیب کنند. این نوع محتوا میتواند به رشد فکری و اجتماعی نوجوانان کمک کند. با این حال، برخی از اینفلوئنسرها نیز ممکن است تنها به نمایش زندگیهای لوکس، مصرفگرایی و تبلیغ محصولات تجاری بپردازند، که میتواند بر روی ارزشهای نوجوانان اثر منفی بگذارد و آنها را به سمت اهداف سطحی و ناپایدار سوق دهد.
در کنار تاثیرات مثبت، حضور اینفلوئنسرها در زندگی نوجوانان میتواند پیامدهای منفی نیز به همراه داشته باشد. یکی از نگرانیها در این زمینه، مقایسه مداوم زندگی نوجوانان با زندگی به نظر ایدهآل اینفلوئنسرهاست. این مقایسهها میتواند منجر به احساس ناکامی، کمبود اعتماد به نفس و اضطراب در نوجوانان شود. همچنین، فریب خوردن از تبلیغات و توصیههای تجاری اینفلوئنسرها نیز میتواند به خرید محصولات بیکیفیت و غیراصولی منجر شود.
از سوی دیگر، اینفلوئنسرها نقش مهمی در ایجاد و ترویج فرهنگهای خاص دارند. بسیاری از نوجوانان به دنبال عضویت در جوامع برخط و پیروی از ترندها هستند، و اینفلوئنسرها به عنوان رهبران این جوامع شناخته میشوند. برخی از این فرهنگها میتوانند جنبههای مثبت مانند همبستگی اجتماعی و حمایت از یکدیگر داشته باشند، اما در بعضی موارد نیز ممکن است نوجوانان را به سمت رفتارهای نادرست یا پرخطر هدایت کنند.
در نهایت، نقش اینفلوئنسرها در زندگی نوجوانان پیچیده و چندبعدی است. آنها میتوانند منابع الهام و انگیزه باشند، اما در عین حال ممکن است فشارهایی را نیز به وجود بیاورند که بر روحیه و نگرش نوجوانان تاثیرگذار باشد. برای استفاده بهینه از این فضا، ضروری است که نوجوانان، خانوادهها و حتی خود اینفلوئنسرها از تأثیرات مثبت و منفی این روند آگاه باشند و بهطور مسئولانه از آن بهرهبرداری کنند.
بر این اساس، با توجه به اهمیت این موضوع، بر آن شدیم تا در این باره و در پاسخ به چرایی این مسئله، گفتوگویی با دکتر محمدعلی حکیمآرا، دانشآموخته دکترای روانشناسی اجتماعی با گرایش رسانه و استاد دانشکده صدا و سیما ترتیب دهیم که در ادامه میخوانید:
این دانشآموخته دکترای روانشناسی اجتماعی با تأکید بر الگوبرداری طبیعی انسانها در طول تاریخ، توضیح داد که نوجوانان امروز به دنبال الگوهایی هستند که در چشم آنها «ارزنده» به نظر برسند. او گفت: «همه ما در طول تاریخ بشر، به دنبال الگوبرداری بودهایم. در گذشته، این الگوها معمولاً والدین، قبیله یا افرادی بودند که در جامعه جایگاه ارزندهای داشتند. البته ذکر این نکته ضروری است که ارزشمندی ممکن است از ارائه نیازهای مادی مثل پول، خانه و غذا یا حتی ارائه روابط عاطفی ناشی شود.»
دکتر محمدعلی حکیمآرا افزود: «اما در دوران مدرن، با تحولات فرهنگی و فناوری، الگوبرداری به سمت سلبریتیها و اینفلوئنسرها کشیده شده است.»
وی ادامه داد: «در واقع، ما از دوران صمیمیت، که در آن مردم بهصورت گروهی زندگی میکردند و از یکدیگر الگو میگرفتند، به دوران فردگرایی رسیدیم.»
*پروفایلهای ارزنده بخش قابلتوجهی از ذهن نوجوان را مدیریت میکنند
این استاد دانشگاه با تأکید بر اینکه امروزه نوجوانان به دنبال «پروفایلهای ارزنده» هستند، تشریح کرد: «این پروفایلها توسط سلبریتیها یا اینفلوئنسرها تعریف میشوند که در چشم دیگران جذاب به نظر میرسند.»
وی با اشاره به تغییراتی که در الگوبرداری نوجوانان ایجاد شده، توضیح داد: «نوجوانان امروز، بهجای قهرمانان تاریخی یا شخصیتهای قدیمی، از سلبریتیها الگو میگیرند. بهطوریکه اگر یک نوجوان لباس یا رفتار مشابه یک سلبریتی را دنبال کند، بهطور طبیعی توسط دوستانش تأیید میشود. این تأیید، مهمترین منبع ارزشمندی و عزتنفس برای آنهاست.»
این استاد دانشکده صدا و سیما با بیان این که قهرمانان گذشته برای نوجوانان امروز معنادار نیستند، اذعان کرد: «برای نمونه، اگر کسی خودش را شبیه رستم یا شخصیتهای تاریخی کند، دوستانش احتمالاً او را تأیید نخواهند کرد؛ ولی اگر از یک سلبریتی غربی الهام بگیرد، بیشتر مورد توجه قرار میگیرد.»
دکتر حکیمآرا به نقش تأیید همسالان در شکلگیری عزتنفس نوجوانان اشاره کرد و افزود: «اعتماد به نفس یا عزتنفس نوجوانان به الگوها و منابعی بستگی دارد که در چشم آنها ارزشمند هستند. بنابراین، ما بزرگسالان نمیتوانیم الگوهایی را که در ذهن ما ثابت است، به نوجوانان تحمیل کنیم. آنها خودشان در دوران جدید، با توجه به فضای مجازی و اجتماعی، هویت خود را تعیین میکنند.»
این روانشناس رسانه با تأکید بر اینکه در گذشته، پدر و مادران ما را تأیید میکردند و این تأیید به عزتنفس ما منجر میشد، خاطرنشان کرد: «اما امروزه، نوجوانان از دیگران در دنیای دیجیتال الگو میگیرند و توسط همسالان خود تأیید میشوند.»
وی در ادامه با اشاره به نارضایتی ایجادشده در نوجوانان درخصوص زندگی واقعی در پی تبعیت از اینفلوئنسرها، گفت: «زندگی واقعی برای سنین مختلف تعریف متفاوتی دارد. برای نمونه، زندگی واقعی یک نوجوان 17-18 ساله با یک فرد 30-35 ساله کاملاً متفاوت است. بنابراین، نمیتوان اینگونه استنباط کرد که نوجوان در پیروی از این افراد، احساس کمبود یا حقارت میکند. بلکه در اغلب موارد، این نوجوان بر اساس آرمانگرایی ذاتی خود، همواره به دنبال نیمهپر لیوان است و تلاش میکند تا هرچه بیشتر به فرد یا افراد مورد نظر نزدیک شود.»
وی ادامه داد: «در دنیای امروز، ما به عنوان والدین نباید فکر کنیم که میتوانیم الگوهای ثابتی را به نوجوانان تحمیل کنیم، چراکه آنها خودشان درک میکنند که چه چیزی برایشان ارزشمند است.»
حکیمآرا با بیان اینکه خانواده و نظام آموزشی باید به دنبال فهم زبان و فرهنگ نوجوانان باشند، خاطرنشان کرد: «نوجوانان امروز با دنیایی آشنا هستند که ما در گذشته آن را نمیشناختیم. آنها از منابع علمی و اطلاعاتی در دسترس استفاده میکنند و به تأیید ما نیازی ندارند.»
وی در ادامه با اشاره به موضوع تأیید شدن توسط همسالان و نقش جذابیت محتوای ارائهشده توسط بلاگرها، گفت: «آنچه مسلم است اینکه تأیید شدن کلید ماجراست. اما حالا باید بپرسیم که این افراد چگونه دیده میشوند و خودشان را چگونه تأیید میکنند؟ باز هم تأکید میکنم که ما نمیتوانیم به نوجوانان الگوهایی را که در ذهن ما ثابت است، تحمیل کنیم. آنها خودشان در فضای دیجیتال و اجتماعی، الگوهایی را انتخاب میکنند که برایشان معنادار است.»
این روانشناس اجتماعی با بیان اینکه یک پدیده جالب در میان نوجوانان وجود دارد که ممکن است به اشتباه به آن احساس عقبماندگی برچسب بزنیم، ابراز کرد: «در واقع، نوجوانان احساس میکنند که باید از افرادی که در چشم دیگران ارزنده به نظر میآیند، الگو بگیرند. این احساس عقبماندگی، در واقع، دوست داشتن ارزشمندی است، نه جبران حقارت یا ضعف.»
وی در پاسخ به سؤال تأثیر محتوای اینفلوئنسرها بر تصمیمگیریها و سبک زندگی نوجوانان، گفت: «هر چیزی که این افراد انجام میدهند، بهطور مستقیم یا غیرمستقیم، بر زندگی نوجوان تأثیرگذار است. مثلاً فرض کنید کسی بهصورت خاص آواز میخواند یا میرقصد و توسط دوستانش تمجید میشود. این تأیید، یک چرخه اجتماعی را شروع میکند که در آن همه میخواهند مثل آن شخص باشند و توسط دیگران تأیید شوند.»
حکیمآرا ادامه داد: «در واقع، در نوجوانی اگر بهترین عملها یا رفتارها توسط دیگران تأیید نشوند، ارزشمند نیستند. این در حالی است که در گذشته، متخصصان یا بزرگان این تأیید را انجام میدادند، اما امروزه همسالان و شبکههای اجتماعی این نقش را بازی میکنند. نوجوانان به دنبال افرادی هستند که توسط همقطارانشان تأیید میشوند.»
*امروزه فناوری نسل جوان را به سمت فردگرایی کشیده است
این روانشناس رسانه به نقش خانواده و مدرسه در مدیریت تأثیر اینفلوئنسرها اشاره کرد و افزود: «دوران ما دوران کنترل و همگرایی بود، اما امروزه فناوری نسل جوان را به سمت فردگرایی کشیده است. نوجوانان بیشتر به دنبال هویتهای منحصربهفرد هستند.»
حکیمآرا افزود: «در دوران قبل، ما از افرادی مثل افلاطون یا انیشتین الگو میگرفتیم، اما امروزه نوجوانان به دنبال فهمیدن و یادگیری از منابع علمی در دسترس هستند. آنها دیگر نیازی به تأیید والدین یا معلمها ندارند؛ بلکه با گوشیهای خود، به دنبال دیگرانی هستند که به آنها الگو بدهند و تأیید کنند.»
این روانشناس اجتماعی به تأثیر تکنولوژی بر زندگی نوجوانان پرداخت و گفت: «فناوری انسانها را به سمت فردگرایی کشیده است. این در حالی است که در ادبیات دینی نیز بر این اصل تأکید شده بهطوریکه در قرآن آمده است: «هر کس بهصورت جداگانه مسئولیتها و ارزشهای خود را بر عهده دارد.» ما فقط در تنفس یا رفتار شبیه یکدیگر هستیم، اما سبک زندگی ما بهشدت متفاوت است.»
وی خاطرنشان کرد: «گوشی هوشمند نهتنها ابزار ارتباطی است، بلکه یک فضای شخصی برای هر فرد عمل میکند. برای مثال، اگر ما 50 گوشی از نوجوانان، 50 گوشی از میانسالان و 50 گوشی از سالمندان را بررسی کنیم، بهروشنی میبینیم که هر گروه، علایق و رفتارهای متفاوتی دارد.»
این استاد دانشکده صدا و سیما با اشاره به تغییرات عمیق در ساختار زندگی اجتماعی، اظهار کرد: «در گذشته، مردم بهصورت گروهی زندگی میکردند و حتی سفر نیز بهصورت جمعی انجام میشد. اما امروزه، هر فرد ماشین خود را دارد و بهصورت تکی حرکت میکند. این نشاندهنده فردگرایی شدن زندگی است. حال آنکه این مهم را نباید یک ضعف قلمداد کرد، بلکه اقتضای زندگی امروز همراه با پیشرفت فناوری است.»
وی ادامه داد: «البته در برخی موارد، مثلاً بحث ترافیک ایجادشده در پی گسترش فردگرایی در محیطهای شهری و تأثیر آن بر افزایش خودروهای تکسرنشین، در برخی کشورها مانند کانادا، مشوقهایی برای کاهش استفاده از ماشینهای تکسرنشین ایجاد شده است. اما حتی این راهکار نیز نشاندهنده نیاز به مدیریت فردگرایی است، نه سرکوب آن.»
وی با تأکید بر این که فناوری بهصورت طبیعی از خود انسان به وجود آمده است و همواره نیازهای انسانی را ظاهر میکند، تصریح کرد: «هر چقدر در فناوری پیشرفت میکنیم، فردگرایی ما بیشتر میشود. صحبت از این که ما باید آموزش دهیم یا کارهای فرهنگی انجام دهیم، در دوران امروز بیمعنی است. چراکه دوران ما و نسل جوان، دو دنیا کاملاً متفاوت هستند. حتی اگر به نظر ما این تغییرات بدی باشند، برای نوجوانان، این واقعیت زندگی است.»
به نظر میرسد نگاه کارشناس مبنی بر اینکه نوجوانان به دلیل الگوبرداری از اینفلوئنسرها و تاثیرات فضای دیجیتال، نمیتوانند بر اساس ارزشهای جامعه زندگی کنند، یک دیدگاه محدود و تکبعدی است که نیاز به بررسی عمیقتری دارد. این نظریه فرض میکند که نوجوانان بهطور کامل و یکجانبه از اینفلوئنسرها تاثیر میپذیرند و از آنها به عنوان تنها الگوهای زندگی خود استفاده میکنند، بدون اینکه زمینهها و الگوهای دیگر اجتماعی، فرهنگی و خانوادگی در شکلگیری هویت آنها دخیل باشند. اما در واقعیت، نقش اینفلوئنسرها در زندگی نوجوانان بسیار پیچیدهتر از آن است که صرفاً آنها را مقصر در انحراف از نظام ارزشی جامعه بدانیم.
نخستین نکتهای که باید در نظر گرفت، تغییرات بنیادین در دنیای امروز است. فضای دیجیتال و رسانههای اجتماعی دسترسی به اطلاعات و الگوهای زندگی متنوعی را برای نوجوانان فراهم کرده است. این امر نه تنها فرصتهای جدیدی برای یادگیری و رشد فراهم میآورد، بلکه موجب میشود نوجوانان با دیدگاههای مختلف آشنا شوند. در این فضا، هر نوجوان میتواند از میان گزینههای مختلف، الگوهای مورد نظر خود را انتخاب کند. در نتیجه، الگوبرداری از اینفلوئنسرها تنها یکی از جنبههای هویتیابی نوجوانان است و نمیتوان آن را بهطور کامل به عنوان عامل اصلی تغییر ارزشهای اجتماعی آنان قلمداد کرد.
دومین نکته این است که نظام ارزشی نوجوانان همواره در حال تحول است. برخلاف آنچه که ممکن است به نظر برسد، نوجوانان بهطور طبیعی از فرآیندهای پیچیدهای برای تعیین هویت و ارزشهای خود استفاده میکنند. آنها از منابع متعددی برای شکلدهی به تفکرات و رفتارهای خود استفاده میکنند، از جمله خانواده، دوستان، معلمان، رسانهها و تجربههای شخصی. به همین دلیل نمیتوان تنها به تاثیر اینفلوئنسرها اشاره کرد و به راحتی وزنه تاثیرگذاری آنها بر تغییرات اجتماعی و ارزشی به ویژه در جامعه نوجوان و جوان را اغراقآمیز افزایش میدهد. در واقع، جامعه و خانوادهها هنوز نقش بسیار مهمی در شکلدهی به هویت نوجوانان دارند و نمیتوان این تأثیرات را نادیده گرفت.
اینفلوئنسرها ممکن است تاثیرگذار باشند، اما نباید از یاد برد که بسیاری از نوجوانان قادرند میان الگوهایی که در فضای دیجیتال مشاهده میکنند و ارزشهای خانوادگی و اجتماعی خود تعادلی برقرار کنند. حتی اگر اینفلوئنسرها برخی ارزشها و رفتارهای خاص را ترویج کنند، نوجوانان بهطور مستقل قادرند آنها را ارزیابی کرده و تصمیم بگیرند که کدام یک برای زندگی خود مناسبتر است.
در عین حال ما نمیتوانیم دست تسلیم دربرابر فناوری بالا ببریم و بگوییم کار فرهنگی در تربیت و جهتدهی نوجوانان تاثیرگذار نیست و دیگر نباید به آن فکر کرد اتفاقا برعکس شاید برخی از نوجوانان در برابر موجهای رسانهای منفعل باشند اما بسیاری از این قشر هستند در عین فعالیت در فضای مجازی به خوبی قادر به تحلیل پیامی که به آنها منتقل میشود بوده با اتکا به ارزشهای متعالی جامعه درست یا غلط رفتار افراد را تبیین میکنند و این وظیفه جامعه و دلسوزان فرهنگ است که با برنامهریزی و استفاده از ظرفیتهای فضای مجازی یاریگر نوجوانان در انتخاب محتواهای درست و حقمحور فضای مجازی باشند.
ارسال
نظر
*شرایط و مقررات*
کلمه امنیتی را بصورت حروف فارسی وارد
نمایید
بعنوان مثال : پایتخت ارمنستان ؟ ایروان
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین
(فینگیلیش) خودداری نمايید.
توصیه می شود به جای ارسال نظرات مشابه با نظرات منتشر
شده، از مثبت یا منفی استفاده فرمایید.
با توجه به آن که امکان موافقت یا مخالفت با محتوای
نظرات وجود دارد، معمولا نظراتی که محتوای مشابهی دارند، انتشار نمی یابد.