مسیر دشوار و دستاوردهای دختران جوان در بازار کار ایران
اشتغال دختران جوان در سالهای اخیر به یکی از دغدغههای مهم اجتماعی و اقتصادی جامعه تبدیل شده است. با وجود افزایش تحصیلات دانشگاهی و دسترسی بیشتر زنان به مهارتهای حرفهای، بسیاری از دختران هنگام ورود به بازار کار با چالشهای متعددی روبهرو میشوند. مشکلاتی مانند حقوق پایین، نبود امنیت شغلی، تبعیض جنسیتی و فشارهای روانی و محیطی، تجربه کاری آنها را پیچیده و گاه نابرابر میسازد.
در کنار این محدودیتها، بسیاری از دختران جوان با انگیزه دستیابی به استقلال مالی، توسعه مهارتهای شخصی و تحقق اهداف حرفهای، مسیرهای مختلف شغلی را تجربه میکنند؛ از کار در فروشگاهها و دفاتر اداری گرفته تا فعالیتهای هنری و کسبوکارهای خلاقانه مانند عروسکدوزی و صنایع دستی. این تجربهها نهتنها موجب رشد حرفهای آنها میشود، بلکه توانمندیهای فردی، اعتمادبهنفس و مهارتهای مدیریتی آنها را نیز تقویت میکند.
با این حال، رسیدن به تعادل میان علاقه شخصی، امنیت شغلی و درآمد مناسب، همچنان یکی از مهمترین دغدغههای دختران جوان است. گزارش پیش رو با بررسی تجربه چند دختر جوان شاغل، تصویری از مسیر اشتغال، چالشها و دستاوردهای آنان ارائه و به خوانندگان امکان میدهد بهتر شرایط واقعی ورود دختران به بازار کار را درک کنند.
فروشندگی سخت است و اگر توانمند باشی بیش از آنچه باید، کار میکنی
شیما، دانشجوی ترم دوم علوم تربیتی، در کنار تحصیل خود، دو سال است که بهعنوان صندوقدار در یک سوپرمارکت مشغول به کار است. او انگیزه اصلی ورود به این شغل را نیاز مالی و استقلال اقتصادی میداند. نزدیکی محل کار به منزل نیز از عوامل مؤثر در انتخاب این شغل بوده است.
او در ابتدا تصور میکرد که کار فروشندگی تنها به ثبت قیمتها و کار با صندوق محدود میشود، اما تجربه نشان داده که وظایف او بسیار فراتر است؛ جابهجایی اجناس، پاسخگویی به مشتریان متعدد و حتی جبران کسریهای صندوق از حقوق شخصی از مسائلی است که بعد از ورود به کار با آنها مواجه شدم.
شیما میگوید چالشهایی که با آن مواجه شده، چند مورد است؛ حقوق پایین و مغایر با قانون کار؛ او روزانه از ساعت 10 صبح تا 10 شب کار میکند، اما دریافتی او متناسب با قانون کار نیست.
این دختر جوان در مورد نبود امنیت شغلی و مالی نیز میگوید: گاهی در صورت کاهش فروش یا کسری صندوق، هزینه از حقوق او کسر میشود.
شیما به تبعیض جنسیتی هم اشاره میکند، به گفته او، هرگونه خستگی یا خطا فوراً به جنسیت زنان و دختران نسبت داده میشود: به ما میگویند دخترها همه همینگونهاند!
او به خطر مزاحمت و ناامنی محیط کار نیز اشاره کرده و از رویارویی با مشتریانی با وضعیت غیرعادی (مثل افراد معتاد) سخن میگوید که او را در شرایط ناامن قرار میدهند.
با وجود این مشکلات، کار در فروشگاه موجب افزایش اعتمادبهنفس او شده است. او توانسته مهارت ارتباطی خود را تقویت کرده و استقلال مالی را تجربه کند.
شیما امیدوار است در آینده در رشته تخصصی خود، یعنی علوم تربیتی، فعالیت کند و همزمان با تحصیل از طریق انجمنهای علمی تجربههای مرتبط بهدست آورد. او با این حال نسبت به کار فروشندگی در صورتی که محیطی امن و سبک داشته باشد، بیمیل نیست.
شیما معتقد است در محیط کار هرچه فرد بیشتر تلاش کند، کار او بهمرور به یک وظیفه بدیهی تبدیل میشود و ارزشگذاری چندانی صورت نمیگیرد. به همین دلیل توصیه میکند به اندازه کار کنید.
او در جمعبندی سخنان خود وضعیت اشتغال دختران جوان را اسفناک توصیف میکند چراکه بهندرت شرایط دختران مورد ملاحظه قرار میگیرد.
زنان و مردانی که با کار یکسان، حقوق متفاوت میگیرند!
فهیمه، 37 ساله، پس از تحصیل در رشته نرمافزار مسیر حرفهای خود را در حوزه حسابداری آغاز کرد. او ابتدا دورههای مقدماتی و پیشرفته حسابداری را گذراند و بهطور اتفاقی در بخش حقوق و دستمزد یک هتل مشغول به کار شد. پس از دوره کارآموزی، به بخش بانکی هتل منتقل شد و سپس در دوران کرونا تغییر مسیر داد و به یک شرکت خصوصی پیوست.
او در آغاز همکاری با این شرکت، بهعنوان کارآموز و با حقوقی اندک فعالیت میکرد و حدود هفت تا هشت ماه طول کشید تا دستمزدش به حداقل مصوب قانون کار برسد. پس از یک سال تجربه، او به سمت حسابدار مالیاتی ارتقا یافت.
او در خصوص چالشهای شغل خود میگوید: حقوق پایین در آغاز و نبود ثبات شغلی یکی از چالشهاست. او یک سال نخست را با حقوقی کمتر از حداقل قانون کار و با بیمهای که به سختی ثبت میشد، سپری کرد.
مورد دوم مدیریت زنستیز است! به گفته او، مدیر داخلی شرکت رفتار تبعیضآمیز داشت و ارزش بیشتری برای کارکنان مرد قائل بود.
مسئله بعدی فشار کاری و استرس بالا است؛ اضافهکاریهای طولانیمدت، روزهای کاری بدون تعطیلی و استرس دائمی ناشی از احتمال جایگزینی، باعث شده او این شغل را بسیار فرساینده توصیف کند؛ به گفته خودش: «در این مدت موهایم سفید شد».
تبعیض در حقوق هم مسئله دیگری است که فهیمه با آن مواجه است؛ او دریافتی خود را 14 میلیون تومان و حقوق همکار مرد در موقعیت مشابه را 25 میلیون تومان بیان میکند.
فهیمه با وجود فشارهای کاری، تجربههای ارزشمندی بهدست آورده است؛ ازجمله تسلط بیشتر بر قوانین مالیاتی و بیمه، گسترش ارتباطات کاری در ادارات و الزام به بهروز نگهداشتن دانش حرفهای. او در این باره میگوید: مدیرم میگفت تو باید زودتر از من قوانین جدید را بدانی، همین اجبار باعث رشد من شد.
او بر ضرورت ایجاد عدالت در پرداخت حقوق میان زنان و مردان تأکید و باور دارد که مبنای پرداخت باید میزان کار واقعی باشد، نه جنسیت. همچنین به دختران جوان توصیه میکند تنها به تحصیلات دانشگاهی اکتفا نکنند و از طریق کارورزی و کسب مهارتهای عملی وارد بازار کار شوند، حتی اگر در ابتدا حقوقی اندک دریافت کنند.
با وجود تلاشهای فراوان، فهیمه چشمانداز آینده شغلی خود را خستهکننده توصیف میکند و میگوید: پنج سال دیگر ترجیح میدهم در خانه باشم و به فرزندانم برسم، زیرا دیگر توان ادامه این فشار کاری را ندارم.
امنیت روانی با حفظ حریم دختران جوان، بسیار مهم است
مریم مسیر تحصیلیاش را با علاقهمندی به ریاضی و فیزیک آغاز کرد و در دوران دبیرستان نیز در این دو درس موفق بود. با این حال، خانوادهاش بر این باور بودند که فرصتهای شغلی و سطح درآمد در این حوزه محدود است، به همین دلیل او رشته تجربی را انتخاب کرد. در کنکور تجربی، نتیجهای که به دست آورد بیشتر بازتاب تواناییهایش در ریاضی و فیزیک بود. پس از آن وارد رشته علوم آزمایشگاهی شد؛ رشتهای که انتخابش در ابتدا بیش از آنکه بر پایه علاقه شخصی باشد، به دلیل چشمانداز شغلی و درآمد مناسب صورت گرفت.
یکی از بزرگترین مشکلات مریم در محیط علوم پزشکی، فشارها و آزار روانی از سوی برخی همکاران مرد است؛ فشارهایی که اغلب در قالب صمیمیت بیش از حد و بیتوجهی به مرزهای شخصی زنان بروز میکند. او میگوید حتی پس از چند سال فعالیت، هنوز از نظر روانی احساس امنیت کامل ندارد و «صدا زدن با اسم کوچک برایم هیچوقت قابل پذیرش نیست». مریم همچنین معتقد است حقوقی که دریافت میکند، با حجم فشارها و دشواریهای کار همخوانی ندارد، اما نیاز مالی ادامه این مسیر را برایش اجتنابناپذیر کرده است.
با وجود این چالشها، کار در آزمایشگاه، مهارتهای حل مسئله، تصمیمگیری سریع و دقت در جزئیات را در وجود او تقویت کرده است. تجربه کار در شرایط حساس، علاوه بر مهارت فنی، رشد شخصیتی و افزایش اعتماد بهنفس را نیز به همراه داشته است.
مریم معتقد است محیط کار زنان باید امن و حمایتکننده بوده و امکان حفظ حد و مرزهای شخصی را فراهم کند. ضمن اینکه وجود بخشهای جداگانه برای استراحت و رعایت چارچوبهای فردی ضروری است، بهویژه در بخشهایی که احتمال سوءاستفاده هست، این مسئله اهمیت زیادی دارد.
او به دخترانی که قصد ورود به محیط کار را دارند توصیه میکند قبل از انتخاب رشته یا شغل، محیط کاری و سازگاری آن با شخصیت و توانمندیهای خود را بررسی کنند تا مسیر انتخابی واقعی و قابل تحمل باشد.
بررسی تجربه افراد شاغل، امکان موفقیت را بالا میبرد
ساجده مسیر ورود خود به هنر و عروسکدوزی را با تکیه بر علاقه شخصی و شناخت استعدادهایش آغاز کرد. او پیش از شروع، سبکهای گوناگون تولیدات هنری و نمونههای موفق بازار را بررسی کرد تا راههای رشد و ابعاد اقتصادی این حرفه را بهتر بشناسد. انگیزه اصلیاش همواره ترکیبی از عشق به کار هنری، ارتقای مهارتهای فردی و کسب درآمد بود؛ علاوه بر این، میخواست از این مسیر فرصتی برای کمک به دیگران و ایجاد اشتغال فراهم کند.
یکی از مهمترین مشکلات ساجده، محدودیت دسترسی به مواد اولیه در شهر کوچک محل زندگیاش بود. اگرچه خرید اینترنتی تا حدی این محدودیت را برطرف میکرد اما تجربه لمس و بررسی مستقیم مواد اولیه حس و تجربه متفاوتی دارد که جایگزین آن نمیشود. او همچنین تجربه کرده که در حرفههای دستی و فروشندگی، زحمت و دقت سازنده گاهی نادیده گرفته میشود، نکتهای که باید همیشه مورد توجه باشد.
ساجده معتقد است مهارت دستورزی و دقت در جزئیات، پایه موفقیت در کار هنری است. این حرفه امکان مدیریت زمان کاری شخصی و شروع از کار کوچک تا گسترش کسبوکار و جذب افراد دیگر را فراهم میکند. تجربه او نشان داده که این مسیر نهتنها رشد حرفهای، بلکه رشد شخصیتی و اعتماد بهنفس را نیز بههمراه دارد.
برای ساجده، ایجاد محیط کاری امن و حمایتکننده، مناسبسازی زمان کاری بانوان و توجه ویژه به زنان و دختران سرپرست خانواده اهمیت دارد. او توصیه میکند پیش از ورود به این حرفه، تجربیات دیگران را بررسی کرده و از چالشها و سختیهای مسیر آگاه شوند تا انتخاب مسیر واقعی، قابل تحمل و موفقیتآمیز باشد.
انسان در مسیر علاقهاش رشد میکند
سمیه، 32 ساله و خبرنگار، حدود هفت سال است که در این حرفه فعالیت میکند. او مسیر ورود به شغل خبرنگاری را از طریق معرفی یکی از دوستانش آغاز کرده و میگوید: کسب درآمد و استقلال مالی، علاقه به ارتباط با افراد مختلف، نوشتن و تجربه دنیای جدید از طریق مصاحبه، انگیزه اصلی او بوده است. تصور اولیه سمیه از خبرنگاری دشوار بود، زیرا پیشتر برای صدا و سیما و باشگاه خبرنگاران جوان اقدام کرده بود، اما پذیرش سخت و محدودیتهای آنجا باعث شد مسیر شغلی خود را در خبرگزاریها ادامه دهد.
سمیه میگوید از چالشهای ما در این حرفه حقوق پایین است؛ سمیه حقوق دریافتی خود را بسیار پایین میداند و معتقد است تلاش واقعی در این شغل با حقوق دریافتی تناسب ندارد.
او ادامه میدهد: حجم کار بالا و فشار کاری با جلسههای طولانی، پیدا کردن سوژههای خبری قابل قبول و اطمینان از صحت اخبار، ازجمله سختیهای روزمره اوست.
این دختر جوان نبود بیمه و مزایا، از عیدی و اضافهکاری گرفته تا نداشتن مرخصی، را عاملی برای افزایش فشار بر خود و همکارانش میداند. سمیه همچنین به محدود بودن موقعیتهای مدیریتی برای دختران جوان اشاره میکند و میگوید اغلب قدرت تصمیمگیری در محیط کار به مردان سپرده میشود.
با وجود این مشکلات، خبرنگاری تجربههای ارزشمندی برای سمیه به همراه داشته است؛ افزایش اعتمادبهنفس و ارزشگذاری به توانمندیهای شخصی، تقویت مهارتهای نوشتن، فکر کردن، خلاقیت و تولید محتوا و در نهایت تجربه مدیریت حجم کار و مسئولیتهای حرفهای.
سمیه بر ضرورت قرار گرفتن هر فرد در جایگاهی متناسب با تواناییهایش و فراهم شدن محیط کاری امن برای دختران تأکید میکند. او همچنین مرخصی و زمان استراحت کافی را از الزامات محیط کار میداند. توصیه او به دختران جوان این است که مهارتهای خود را ارتقا دهند، مسیر شغلی مورد علاقهشان را پیدا کنند و در حوزهای فعالیت کنند که خلاقیت و استعدادشان بیشترین نمود را داشته باشد تا بتوانند در حرفه خود پیشرفت کنند.
چالشها و فرصتهای اشتغال دختران: مسیر رشد در دل محدودیتها
در پایان باید گفت؛ تحلیل تجربههای دختران و زنان شاغل نشان میدهد ورود به بازار کار ترکیبی از فرصتها و چالشهاست. اشتغال امکان رشد مهارتهای فردی، افزایش اعتمادبهنفس و استقلال مالی را فراهم میکند، اما مشکلات ساختاری، حقوق پایین، فشار کاری و تبعیض جنسیتی محدودیتهای قابل توجهی ایجاد میکنند.
با این حال، مشاغل انعطافپذیر، کسبوکارهای خانگی و فعالیتهای هنری میتوانند زمینهای برای ترکیب استقلال مالی و رشد شخصی فراهم کنند. مهارتهایی مانند مدیریت زمان، دقت در جزئیات و شناخت بازار، همراه با بررسی تجربیات دیگران، نقش کلیدی در موفقیت دارند.
ایجاد محیط کاری امن، حمایتکننده و عادلانه، بهویژه برای زنان سرپرست خانواده، نهتنها کیفیت اشتغال دختران را ارتقا میدهد، بلکه بهرهوری اجتماعی و اقتصادی کل جامعه را نیز افزایش میدهد.