شناسه خبر:96872
روایت زنی که حقیقت را با خونش ثبت کرد؛ مریم ابودقه که بود؟
مریم ابودقه، خبرنگار و عکاس فلسطینی که زندگی و کارش آینهای از ایثار، انسانیت و مقاومت بود، سالها صدای مردم غزه را به جهان رساند.
«مریم ابودقه»، خبرنگار و عکاس فلسطینی که بیش از یک دهه با دوربین خود صدای غزه را به جهان رسانده بود، در حمله هوایی رژیم صهیونیستی به مجتمع پزشکی ناصر در خانیونس به شهادت رسید. فهمیه مستحسن فعال حوزه زنان و خانواده، در یادداشتی درباره او نوشت:
وی نهتنها شاهد، که راوی میدان بود؛ زنی که از نخستین روزهای جنگ، در خط مقدم روایت حقیقت حضور یافت، تهدیدهای اشغالگران را نادیده گرفت و تصاویرش، زبان رنج و مقاومت مردم فلسطین شد.
مریم در واپسین روزهای زندگی، حس کرده بود پایان نزدیک است. «آنس النجار»، خبرنگاری که برای یک رسانه چینی در غزه کار میکند، در صفحه شخصی خود نوشت: مریم برای گزارشهای جنوب غزه به من کمک میکرد. یک روز پیش از شهادتش، پیام عجیبی فرستاد و شماره حساب خواهرزادهاش را داد و گفت: اگر کشته شدم، این پول را به او بده و بگو هدیهای است از طرف خالهاش.
اما امانت بزرگتر مریم، نه پول که باور و ایمانش بود. او در وصیتی عاطفی و پرمغز به تنها فرزندش «غیث» نوشت: امانتم پیش توست: نمازت، سپس نمازت و سپس نمازت. برایم دعا کن، گریه نکن تا روحم شاد بماند. مایه افتخارم باش، تلاش کن، پیشرفت کن و قوی باش. مرا فراموش نکن… و اگر روزی دختری داشتی، نامش را مریم بگذار.
زندگی این خبرنگار شهید آینهای از ایثار و عشق بود. او سالها پیش، در سکوت خبری و بدون تمایل به رسانهای شدن، کلیهاش را به پدرش اهدا کرد. باور داشت که کار نیک، نیازی به دوربین ندارد. همین روحیه باعث شد دوستانش او را «خواهر مردان» بنامند.
آخرین پیام مریم، ساعاتی پیش از شهادت، از دل بیمارستان ناصر مخابره شد: «جنة تنتظر وهناء من ربی و رضوان» بهشتی در انتظار و آرامشی از پروردگار و رضایت او.
مریم ابودقه نه تنها در قابهایش، که در مرام و زیستش، روایتی ماندگار از انسانیت و مقاومت ساخت. اکنون، نامش در کنار دیگر خبرنگاران شهید فلسطینی، در حافظه مردم غزه و تاریخ جهان زنده خواهد ماند؛ زنی که هم در خانه، مادری فداکار بود، و هم در میدان، صدای بیصدایان.
«مریم ابودقه»، خبرنگار و عکاس فلسطینی که بیش از یک دهه با دوربین خود صدای غزه را به جهان رسانده بود، در حمله هوایی رژیم صهیونیستی به مجتمع پزشکی ناصر در خانیونس به شهادت رسید. فهمیه مستحسن فعال حوزه زنان و خانواده، در یادداشتی درباره او نوشت:
وی نهتنها شاهد، که راوی میدان بود؛ زنی که از نخستین روزهای جنگ، در خط مقدم روایت حقیقت حضور یافت، تهدیدهای اشغالگران را نادیده گرفت و تصاویرش، زبان رنج و مقاومت مردم فلسطین شد.
مریم در واپسین روزهای زندگی، حس کرده بود پایان نزدیک است. «آنس النجار»، خبرنگاری که برای یک رسانه چینی در غزه کار میکند، در صفحه شخصی خود نوشت: مریم برای گزارشهای جنوب غزه به من کمک میکرد. یک روز پیش از شهادتش، پیام عجیبی فرستاد و شماره حساب خواهرزادهاش را داد و گفت: اگر کشته شدم، این پول را به او بده و بگو هدیهای است از طرف خالهاش.
اما امانت بزرگتر مریم، نه پول که باور و ایمانش بود. او در وصیتی عاطفی و پرمغز به تنها فرزندش «غیث» نوشت: امانتم پیش توست: نمازت، سپس نمازت و سپس نمازت. برایم دعا کن، گریه نکن تا روحم شاد بماند. مایه افتخارم باش، تلاش کن، پیشرفت کن و قوی باش. مرا فراموش نکن… و اگر روزی دختری داشتی، نامش را مریم بگذار.
زندگی این خبرنگار شهید آینهای از ایثار و عشق بود. او سالها پیش، در سکوت خبری و بدون تمایل به رسانهای شدن، کلیهاش را به پدرش اهدا کرد. باور داشت که کار نیک، نیازی به دوربین ندارد. همین روحیه باعث شد دوستانش او را «خواهر مردان» بنامند.
آخرین پیام مریم، ساعاتی پیش از شهادت، از دل بیمارستان ناصر مخابره شد: «جنة تنتظر وهناء من ربی و رضوان» بهشتی در انتظار و آرامشی از پروردگار و رضایت او.
مریم ابودقه نه تنها در قابهایش، که در مرام و زیستش، روایتی ماندگار از انسانیت و مقاومت ساخت. اکنون، نامش در کنار دیگر خبرنگاران شهید فلسطینی، در حافظه مردم غزه و تاریخ جهان زنده خواهد ماند؛ زنی که هم در خانه، مادری فداکار بود، و هم در میدان، صدای بیصدایان.
ارسال
نظر
*شرایط و مقررات*
کلمه امنیتی را بصورت حروف فارسی وارد
نمایید
بعنوان مثال : پایتخت ارمنستان ؟ ایروان
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین
(فینگیلیش) خودداری نمايید.
توصیه می شود به جای ارسال نظرات مشابه با نظرات منتشر
شده، از مثبت یا منفی استفاده فرمایید.
با توجه به آن که امکان موافقت یا مخالفت با محتوای
نظرات وجود دارد، معمولا نظراتی که محتوای مشابهی دارند، انتشار نمی یابد.