شناسه خبر:91781
1403/11/16 09:25:00

عضو هیئت‌علمی دانشگاه بوعلی سینا همدان با بیان اینکه بعد از انقلاب، ارزش‌های اجتماعی مثل عدالت اجتماعی و توجه به قشر مستضعف مطرح شدند، گفت: این ارزش‌ها در معماری و شهرسازی ایران تا پایان جنگ ادامه داشتند.

معماری شهری به‌عنوان یک بخش جدایی‌ناپذیر از فرهنگ و تاریخ هر ملت، همواره تحت تأثیر تغییرات و تحولات سیاسی قرار داشته. در ایران، معماری شهری نه‌تنها به‌عنوان یک هنر و فن ساخت و ساز، بلکه به‌عنوان یک ابزار سیاسی و اجتماعی نیز شناخته می‌شود که می‌تواند بازتاب‌دهنده قدرت‌ها، ایدئولوژی‌ها و روابط اجتماعی باشد.
بر این اساس انقلاب اسلامی با شعارهایی چون عدالت اجتماعی، مبارزه با فساد و دفاع از هویت اسلامی، تحولی عظیم در عرصه‌های مختلف سیاسی، اجتماعی و فرهنگی ایجاد کرد.
این تغییرات در معماری شهری نیز نمایان شد. در دوران پس از انقلاب، ساختارهای شهری و الگوهای معماری و شهرسازی به‌ویژه در شهرهای بزرگ ایران دچار دگرگونی‌های عمده‌ای شدند چراکه از یک‌سو، برچیده شدن نمادهای سلطنتی و اشرافی‌گری، نیاز به ساخت فضاهای عمومی و مردمی را تقویت کرد و از سوی دیگر، معماری اسلامی عنوان عناصر اصلی هویت شهری مطرح شدند.
بر این اساس با توجه به قرار گرفتن در چهل و ششمین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی برآن شدیم تا درخصوص تأثیرگذاری انقلاب اسلامی بر حوزه معماری و شهرسازی با معمار و عضو هیئت علمی دانشگاه بوعلی سینا گفت‌وگویی ترتیب دهیم که در ادامه می‌خوانید:
محمدرضا عراقچیان ادامه داد: اگر بخواهیم به این پرسش پاسخ دهیم که آیا انقلاب اسلامی تأثیری بر معماری و شهرسازی ایران داشته یا نه؟ باید بگویم که بله داشته، اما با این وجود ذکر این نکته ضروری است که این تأثیرات بستگی به نوع و طول مدت آن باید مورد توجه قرار گیرد.
وی با تأکید بر اینکه به‌نظر من، این رویداد تاریخی تأثیر کوتاه‌مدتی داشته که بعداً کمتر شده و حالا تقریباً هیچ تأثیری ندارد، تشریح کرد: قبل از انقلاب، معماری ما تحت تأثیر غرب بود.
وی ادامه داد: معماری و شهرسازی ما تحت تأثیر افرادی بود که یا در غرب تحصیل کرده و یا اگر حتی در داخل کشور تحصیل می‌کردند، تحت تأثیر آموزش‌های غربی قرار داشتند، بنابراین معماری را در شهرها با نگرش غربی پیش می‌بردند؛ برای مثال‌ خانه‌ها شامل ساختمان‌های با نماهای اشرافی و بلندمرتبه‌ مسکونی و تجاری بود.
این استاد معماری با تأکید بر اینکه بعد از انقلاب، ارزش‌های اجتماعی مثل عدالت اجتماعی و توجه به قشر مستضعف مطرح شد، تصریح کرد: این ارزش‌ها تا حدودِ پایان جنگ ادامه داشتند.
عراقچیان خاطرنشان کرد: در این دوره، خانه‌ها به‌عنوان محل خدمت و نه محل فخر فروشی در نظر گرفته و در حد یک تا دو طبقه ساخته می‌شدند و از مصالح سنتی مانند آجر و سیمان در ساخت آن‌ها استفاده می‌شد.
وی با بیان اینکه همزمان با تفکر عدالت‌خواهانه سازمان زمین شهری تشکیل و زمین‌ها به مردم فاقد منزل واگذار می‌شد، تشریح کرد: این موضوع باعث شد که تعداد بسیاری از کسانی که صاحبخانه نبودند، فرصت داشته باشند تا خانه را برای خود دست و پا کرده و بسازند.
این عضو هیئت‌علمی دانشگاه بوعلی سینا همدان با اشاره به اینکه در این دوره، پناهگاه‌سازی بنا به همزمانی با جنگ تحمیلی رونق گرفته بود تشریح کرد: این رویکرد باعث شد که در نقاط مختلف شهری شاهد ساخت پناهگاه باشیم.
عراقچیان از ساخت مساجد، مراکز و ادارات ساده در این دوران خبر داد و افزود: درواقع آنچه در این دوران در شهرها ساخته می‌شد با تأثیر از جنگ اصولاً ساده و ارزان شاخته می‌شد.
وی با ابراز اینکه این مدل معماری و شهرسازی به نام «مکتب انقلاب اسلامی» شناخته می‌شود، ابراز کرد: نکته این است که بعد از جنگ، همزمان با دوره سازندگی، تغییراتی در شهرسازی اتفاق افتاد.
این کارشناس حوزه شهر با تأکید بر اینکه در این دوران شهرداری به‌عنوان نهادی مستقل قلمداد شد که خود باید کسب درآمد کند تشریح کرد: پیش‌تر بودجه شهر و شهرداری از طریق جمع‌آوری عوارض و توزیع آن در کشور توسط دولت تأمین می‌شد اما با روی کار آمدن دولت سازندگی شهرداری‌ها به‌عنوان نهاد مردمی می‌بایست تلاش می‌کردند که از طریق تراکم‌فروشی و ارتفاع‌فروشی درآمد کسب کنند.
عراقچیان ادامه داد: این امر باعث شد که سرمایه‌هایی که در بخش کشاورزی و صنعت کار می‌کردند، به بخش مسکن و ساخت و ساز وارد شوند.
وی با بیان اینکه نتیجه این تغییرات این بود که مسکن از یک نیاز ضروری به یک کالای سرمایه‌ای تبدیل و وارد اقتصاد شهری شد، عنوان کرد: بر این اساس تا سالیان‌ گذشته یعنی با آغاز به‌کار دولت سازندگی و شهردار شدن غلامحسین کرباسچی، کمبود منابع دولتی و ضعف در نظارت بر عملکرد شهرداری‌ها، شهرداری‌ها را جهت جبران هزینه‌های خود به‌سمت درآمدزایی از مسیر اقدامات نادرستی مثل تغییر کاربری اراضی شهری و فروش تراکم جهت جبران هزینه‌های خود سوق داد.
این استاد معماری با بیان اینکه این اتفاق باعث شد که شکاف بین فقیر و غنی در حوزه مسکن زیاد شود و حاشیه‌نشینی افزایش یافت، ادامه داد: بر این اساس اگر امروز بخواهیم از معماری دوره پس از انقلاب صحبت کنیم، شاخص‌های مثبتی مثل استفاده از مصالح بومی و عدم استفاده از مصالح مدرن وارداتی را می‌توان مورد اشاره قرار داد.
عراقچیان با بیان اینکه یکی از مهم‌ترین پدیده‌هایی که در عرصه معماری، واجد ارزش برای صیانت بود، ساخت ساختمان‌های دوطبقه با روش‌های سنتی و عقلانی است گفت: امروز می‌بایست این ساختمان‌ها با زمین‌های 200 تا 250 متری مثلاً برای دو خانواده ساخته و شامل پارکینگ، انباری و محل بازی برای بچه‌ها باشند.
وی با ابراز اینکه این مهم‌ترین مؤلفه معماری و شهرسازی متعلق به سال‌های ابتدایی انقلاب است که باید به‌دنبال احیای مجدد باشیم تشریح کرد: مسکن این سرزمین باید ساده، ارزان و مطابق با سنت‌های زندگی ایرانی باشد؛ بنابراین مجهز بودن این ساختمان‌ها به حیات یکی از ضرورت‌هایی است که باید مورد توجه قرار گیرد.
مع‌الوصف با توجه به آنچه گفته شد؛ گرچه پیروزی انقلاب در سال‌های ابتدایی در راستای تحقق شعارهای عدالت‌خواهانه تا حدودی توانست حتی در حوزه معماری و شهرسازی شکاف طبقات اجتماعی را برطرف کند اما این مهم دیری نپایید به طوری که پس از جنگ با شعار سازندگی و کم‌رنگ‌تر شدن شعارها و اعتقادات انقلابی همزمان با رشد شهرنشینی این مفاهیم دچار دگرگونی شدند.
به‌طوری که امروز به‌عنوان یک شهروند حتماً متوجه رشد به‌شدت سریع و نامتعارف شهر و افزایش بیش از پیش قیمت زمین و مسکن در همدان و سایر کلان‌شهرها در طول دهه‌های اخیر شده‌اید. این رشد البته به‌معنای مثبت خود نبوده و نیست.
چراکه با رشد شهرسازی غیراصولی و افزایش تراکم و فشردگی ساختمان‌ها، دیگر امکان تردد در خیابان‌ها و کوچه‌های شهر به‌سادگی مهیا نبوده و ترافیک و آلودگی هوا در شهرها هر روز افزایش می‌یابد. از طرفی به‌دنبال آن عملاً کیفیت زیست شهری کاهش یافته و با جای گرفتن جمعیت بسیار در مناطق محدود شهری افزایش بزهکاری و اختلافات نیز دوچندان می‌شود، از کلافگی هنگام یافتن جای پارک تا کاهش سرانه رفاه و خدمات شهری همه‌وهمه محصول صدور بی‌رویه پروانه ساخت‌وساز ساختمان‌های بلندمرتبه در جای‌جای کلان‌شهرهاست. قصه این‌طور آغاز می‌شود که از یک زمانی به ‌بعد دولت‌ها به‌عنوان پشتوانه مالی جهت تأمین درآمد پایدار برای شهرداری، کارکرد خود را از دست می‌دهند و شهرداری‌ها برای جبران هزینه‌های خود از طریق مالیات بر ارزش افزوده و به‌طور عمده از محل عوارض ساختمانی اقدام به درآمدزایی می‌کنند.
یعنی در اواخر دهه60 همزمان با روی کار آمدن دولت اصلاحات با تغییر قوانین صدور تراکم ساختمانی در شهرها ازسوی عالی‌ترین مرجع تصمیم‌گیری حوزه شهرسازی و معماری، شهرها چهره متفاوتی به‌خود می‌گیرند و پایه پدیده مذموم شهرفروشی و تراکم‌فروشی در شهرداری‌ها بنیان گذاشته می‌شود.
به دیگر سخن چنانکه محمدرضا عراقچیان، عضو هیئت‌علمی دانشگاه بوعلی عنوان کرد، مجوز اصلی برای تأمین درآمد شهرداری‌های کشور از محل فروش تراکم به سال69 و تصمیم شورای عالی شهرسازی وقت که در آن نمایندگان 11وزیر عضویت دارند، بازمی‌گردد.
بر اساس تصمیم شورای عالی شهرسازی کشور، به شهرداری تهران و سایر شهرهای دارای بیش از 200 هزار نفر جمعیت، مجوز داده شد تا 25 درصد تراکم ساختمانی در شهرها را افزایش داده و از طریق فروش مجوز تراکم ساختمانی بیش از سقف مجاز پیش‌بینی‌شده در اسناد فرادست، هزینه‌های اداره شهر را پوشش دهند.
بنابراین نقطه آغاز ورود فروش تراکم به حوزه شهرسازی کشور به تصمیم شورای عالی شهرسازی در سال69 بازمی‌گردد. با این تصمیم ازسوی شورای عالی شهرسازی، به‌تدریج درآمد حاصل از فروش تراکم به سهم عمده بودجه سالانه اداره شهرها تبدیل می‌شود، به‌طوری که از اواخر دهه80 تا چندسال اخیر، سهم درآمدهای ناشی از صدور پروانه‌های ساختمانی که تکیه اصلی آن بر فروش تراکم و تغییر کاربری بوده، بنابراین انتظار می‌رود بازگشتی به شاخص‌های قابل اتکا در معماری پس از انقلاب داشت تا بتوان تا حدودی به لحاظ معماری و شهرسازی عدالت را به شهرها بازگرداند.

شناسه خبر 91781