تحریمها بازگشتهاند؛ اما نبرد اصلی در میدان شناختی است
بازگشت تحریمها و فعال شدن مکانیسم موسوم به «اسنپبک» بار دیگر نشان داد که جمهوری اسلامی ایران با دشمنی مواجه است که هیچ فرصتی را برای خباثت از دست نمیدهد. تجربه چهار دهه اخیر ثابت کرده که تحریم برای ایران موضوع تازهای نیست و ملت ما سالها است در چنین شرایطی زیسته و در همین بستر سختیها، دستاوردهای مهمی در حوزههای علمی، صنعتی و دفاعی رقم زده؛ اما نکتهای که امروز بیش از خودِ تحریم اهمیت دارد، تبدیل شدن آن به ابزاری برای جنگ روانی و شناختی است.
دشمنان ایران بهخوبی دریافتهاند که فشار اقتصادی بهتنهایی قادر به متوقف کردن مسیر پیشرفت کشور ما نیست. آنان دیدهاند که حتی در سختترین شرایط، از دوران قطع صادرات نفت گرفته تا انسداد شبکه بانکی، ایران توانسته است با تکیه بر ظرفیتهای داخلی، راههای تازهای پیدا کند؛ بنابراین تمرکز اصلی آنان نه بر بستن مسیرهای اقتصادی، بلکه بر تخریب روحیه و امید مردم است. بازگشت تحریمها در این چارچوب، بیش از آنکه اقدامی اقتصادی باشد، حرکتی تبلیغاتی و روانی برای القای حس بنبست و بیاعتمادی است.
به همین دلیل بلافاصله پس از اعلام بازگشت تحریمها، موجی از خبرها، تحلیلها و شایعات به راه افتاد؛ رسانههای بینالمللی و شبکههای وابسته به آنان در منطقه با بزرگنمایی تهدیدها و تکرار گزارههایی نظیر «فشار نهایی»، تلاش کردند ذهن جامعه را تسلیم کنند و این همان جنگ شناختی است؛ نبردی که میدان اصلی آن مرزهای جغرافیایی نیست، بلکه ذهن و دل انسانها بوده و در چنین جنگی، هدف دشمن پیش از تخریب زیرساختها، فرسودن اراده ملی است.
بااینحال ملت ایران نشان داده است که در این میدان هم توان ایستادگی دارد؛ سالهای سخت گذشته ثابت کرد که تحریمها اگرچه فشار واقعی ایجاد میکنند، اما نمیتوانند راه پیشرفت را سد کنند. آنچه دشمنان را ناکام کرده، سرمایه انسانی و روحیه مقاومت ملت ایران بوده؛ سرمایهای که اکنون بیش از هر زمان دیگر آماج حملات روانی قرار گرفته است.
در این شرایط نقش رسانهها و نخبگان داخلی بسیار تعیینکننده است؛ هر واژهای که بیتأمل بر زبان یا قلم جاری و هر تحلیلی که بدون دقت بازنشر شود، میتواند بخشی از سناریوی دشمن را تکمیل کند. رسالت رسانههای متعهد و دلسوز این است که پرده از عملیات روانی بردارند، تصویر واقعی توانمندیهای کشور را نشان دهند و مانع شوند که روایت یأس و بنبست به روایت غالب جامعه تبدیل شود.
جامعه ایران امروز بیش از هر زمانی به شفافیت، اعتمادسازی و امیدآفرینی نیاز دارد؛ تحریمها بازگشتهاند، اما سرنوشت ما تنها به آن وابسته نیست. آنچه تعیینکننده بوده، حفظ انسجام داخلی و تقویت اعتماد متقابل میان مردم و مسئولان است. اگر جامعه ایران بتواند در برابر جنگ روانی دشمن هوشیارانه مقاومت کند، تحریمها جز تکرار تجربههای گذشته نخواهند بود. پیروزی در این میدان با صلابت اراده ملی و تداوم امید اجتماعی رقم میخورد؛ همان چیزی که دشمن بیش از همه از آن میترسد.