منبت اشترمل، زبان بیکلام ایران؛ نیازمند گوش شنوا
منبتکاری، یکی از اصیلترین و کهنترین هنرهای تزئینی ایران است که ریشه در روح صبور، خلاق و الهامگرفته از طبیعت هنرمندان ایرانی دارد. این هنر، روایتگر پیوند دست، اندیشه و ایمان با چوب است؛ جایی که هر ضربه مغار، نشانهای مستند از سالها تجربه، عشق و آرامش جاری در کارگاههای سنتی این حوزه بهشمار میرود.
منبت در لغت به معنای «نقش برجسته بر چوب» است و در عمل، به هنر کَندن، برجستهسازی و تزیین نقشهای گیاهی، هندسی و گاه انسانی بر سطح چوب اطلاق میشود. پیشینه این هنر در ایران به دوران ساسانیان و حتی پیشتر بازمیگردد، جایی که هنرمندان با ابزارهای ابتدایی نقشهایی ماندگار بر درها، صندوقها، رحل قرآن و مبلمان سنتی پدید میآوردند.
در گذر قرنها، شهرها و روستاهای بسیاری در ایران به پایگاههای مهم منبتکاری بدل شدند؛ از گلپایگان و اصفهان تا آباده فارس، تویسرکان و نهاوند همدان. در هر منطقه، سبک و طرحهای خاصی شکل گرفت که از دل فرهنگ بومی، باورهای مذهبی و ذوق هنری مردمان سرچشمه میگرفت. در این میان، چوب گردو بهدلیل استحکام، بافت نرم و رنگ گرم و دلنشینش، جایگاه ویژهای در میان منبتکاران یافته و بهنوعی نماد اصالت این هنر شده است.
منبت ایرانی نهفقط در خدمت زیبایی، بلکه تجلیگر هویت فرهنگی و ارزشهای معنوی است. هر اثر منبت داستانی در خود دارد؛ داستان دستانی که در سکوت با چوب سخن میگویند، نقش میزنند و روح میدمند. امروز نیز با وجود گسترش فناوری و دستگاههای ماشینی، ارزش والای کار دست و زیبایی نقشهای سنتی همچنان در چشم و دل مردم ایران ماندگار است و منبت را به میراثی زنده در تاریخ هنر جهان بدل کرده است.
در این میان ما نیز به سراغ یکی از هنرمندان پیشکسوت این این هنر اصیل و دیرین ایرانی که اهل روستای اشترمل تویسرکان است رفته و با وی گفتوگو کردیم.
مرتضی کاروند، متولد سال 1329 است و از 16 سالگی وارد این حرفه شده، او در سال 1346 با مهاجرت به تهران برای کارگری، بهصورت اتفاقی با هنر منبت آشنا شد. در آن زمان در یکی از مغازههای منطقه تهرانپارس، میز منبتی دید که برای نمایشگاه عدالت در تخت جمشید آماده شده بود. همین برخورد ساده باعث شد مسیر زندگیاش تغییر کند. او کار خود را از روزی چهار تومان مزد آغاز کرد و با پشتکار فراوان، نخستین مجوز رسمی منبتکاری خود را در سال 1351 در تهران دریافت کرد. این آغاز راه هنریای بود که بعدها نام روستا و خاندانش را با هنر منبت در ایران گره زد.
*بازگشت به زادگاه و پایهگذاری مکتب کاروند
کاروند پس از سالها فعالیت در تهران، در اواسط دهه 90 شمسی به زادگاه خود بازگشت و در روستا کارگاه و منزل شخصیاش را بنا کرد. او همراه چهار برادر منبتکار خود، پایهگذار سبک خاصی از منبتکاری شد که به نام «منبت کاروند» شناخته میشود. این خانواده با کار در شرایط دشوار دوران گذشته، ازجمله حمل چوب و کار نیمهتمام با وسایل ابتدایی، بهتدریج موفق شدند چهره روستا را تغییر دهند و آن را به مرکز تولید مبل و منبت در سطح کشور تبدیل کنند.
*ویژگیهای چوب و ظرافت منبت گلریز
در آثار کاروند نوع چوب اهمیت ویژهای دارد. او چوب گردو را بهعنوان بهترین گزینه برای منبت معرفی میکند، زیرا بافتی روغنی و مقاوم دارد و ابزار روی آن نرم و دقیق حرکت میکند. به گفته او، چوبهای خشکتر مانند راش لطافتی ندارند و در برابر ابزارها شکنندهترند. در میان طرحهای محلی، اثر مشهور «منبت گلریز» جایگاه ویژهای دارد؛ طرحی که همچون فرش دستباف، ریز و پرجزئیات است و ارزش هنری بالاتری نسبت به منبتهای درشت دارد. این سبک ظریفکاری، هویت هنری نسل کاروند در استان همدان را متمایز کرده و نام «روستای اشترمل» را به یکی از نشانهای هنری ایران بدل ساخته است.
*ابزار سنتی در برابر فناوری مدرن
استاد کاروند همواره بر حفظ شیوههای سنتی تأکید دارد. او مجموعهای از ابزارهای قدیمی ازجمله انواع مغارها، چکشهای لاستیکی، گیرههای شماره 6 آلمانی و ابزارهای دستی مخصوص را بخش جداییناپذیر حرفه خود میداند. با وجود پیشرفت صنعت و ورود دستگاههای CNC، او همچنان به کار دست پایبند مانده است. به باور او، کار دست مانند غذایی است که با عشق مادرانه تهیه میشود و هیچ دستگاهی نمیتواند لطافت و روح نهفته در اثر دستساز را بازآفرینی کند؛ هنر منبت، حاصل لمس عاشقانه هنرمند با چوب است، نه نتیجه برنامههای ماشینی.
*آثار برجسته در اماکن مذهبی پایتخت
از میان آثار ماندگار کاروند، میتوان به منبرهای چوبی با ارزش در مسجد الغدیر واقع در میدان مادر تهران و نیز آثاری در درب امامزاده صالح شمیران اشاره کرد. این آثار که با دستان او و شاگردانش خلق شدهاند، بهدلیل ظرافت در طراحی گل و برگ و دقت در برشهای منبت، مورد توجه بازدیدکنندگان قرار گرفتهاند. بسیاری از این آثار هرگز قیمتگذاری نشدهاند، زیرا ارزش هنری و معنوی آنها فراتر از مبادله پولی دانسته میشود.
*جایگاه منبت گلریز در بازار امروز
در بازار معاصر مبل و دکوراسیون، هنوز هم منبت گلریز بهعنوان اثری اصیل و فاخر شناخته میشود. خریداران آشنا با هنر، این نوع منبت را بهدلیل جزئیات بالا و کیفیت دستساز آن انتخاب میکنند. به گفته کاروند، کارهای گلریز در گذر زمان نهتنها ارزش خود را از دست نمیدهند بلکه با گذشت سالها، ارزشافزوده مییابند. نمونهای از آثار وی که سالها پیش با بهای 500 هزار تومان فروخته شد، اکنون ارزشی چند ده میلیونی دارد و مشتریان ایرانی از شهرهایی مانند اصفهان، شیراز، تبریز و مشهد برای خرید آثار او مراجعه میکنند.
*رکود استقبال جوانان و دغدغه انتقال هنر
در نگاه کاروند، یکی از چالشهای بزرگ این هنر، کاهش حضور نسل جوان در این حرفه است. او معتقد است درآمد پایین اولیه، نبود بیمه حمایتی و عدم تضمین شغلی سبب شده جوانان به مشاغل سادهتر و سودآورتر مانند کشاورزی یا کارگری روزانه روی بیاورند. در حالی که اگر حمایت مالی و بیمهای ویژه از سوی دولت وجود داشته باشد، انگیزه برای ورود نسل آینده به این رشته زنده میشود. او یادآور میشود که جوانان امروز نیاز به امنیت شغلی و آموزش رایگان دارند تا هنر منبت، این میراث چندصدساله، از خطر فراموشی نجات یابد.
*پایان سخن؛ میراث 60 ساله در دستان یک استاد
استاد کاروند اکنون در 75 سالگی و پس از نزدیک به 60 سال تجربه، هنوز هم گاه برای دل خود کار میکند. او کارگاهی کوچک در زادگاه خود دارد و بر ارزش اصالت کار دست تأکید میکند. باور دارد که هر گل و برگ منبت، حاصل لحظات عاشقانهای است که میان هنرمند و چوب رقم میخورد. به گفته او، اگر حمایتهای لازم صورت گیرد، هنر منبت بهویژه سبک گلریز نهتنها از میان نخواهد رفت بلکه بهعنوان نماد فرهنگ اصیل ایرانی در جهان معرفی میشود.
*دستهایی که فرهنگ را بر چوب حک کردند
در پایان باید گفت؛ هنر منبتکاری، در گذر زمان نهتنها ابزار تزیین، بلکه زبان گویای فرهنگ و هویت ایرانیان شده است. هر قطعه منبت، یادگاری از روزگارانی است که استادان با حوصلهای مثالزدنی، خطوطی از عشق را بر چوب حک میکردند. این هنر، تجلی هماهنگی میان ذهن و دستانی است که در عین سختی، نرمترین جلوههای زیبایی را میآفرینند.
اگرچه امروز جهان در تسخیر فناوریهای سریع و دستگاههای خودکار است، اما منبتکاران ایرانی همچنان بر اصالت کار دست پافشاری میکنند. آنان باور دارند که هیچ ماشین پیشرفتهای نمیتواند جوهر احساس و ظرافت انسانی را در چوب بدمد.
حفظ و گسترش این هنر نیازمند توجه نهادهای فرهنگی، آموزش نوین و حمایت از استادان و شاگردان رشته منبت است. تنها با ایجاد مدارس تخصصی، بیمه شغلی و بازار منسجم میتوان موج تازهای در این هنر پدید آورد. منبت، صرفاً یک حرفه نیست؛ روایت قرنها اندیشه، حوصله و ذوق ایرانی است که اگر پاس داشته شود، همانند نقشی بر چوب، تا همیشه بر صفحه فرهنگ این سرزمین ماندگار خواهد ماند.