ظرفیتهای نهفته گردشگری در کرمانشاه، نیازمند مدیریت و برنامهریزی اصولی
استان کرمانشاه با پیشینهای به بلندای تاریخ ایرانزمین، همواره یکی از غنیترین پهنههای فرهنگی و طبیعی کشور بهشمار آمده است. از دامنههای سربرافراشته بیستون تا آبهای زلال سرابها. این خطه غربی ایران مجموعهای از جلوههای میراثی، طبیعی و انسانی را در خود جای داده که میتواند آن را به یکی از قطبهای اصلی گردشگری کشور بدل کند. با وجود چنین ظرفیتهای بیبدیل، کرمانشاه هنوز از جایگاه شایسته خود در نقشه گردشگری ایران فاصله دارد؛ فاصلهای که ریشه در نبود مدیریت منسجم، کمتوجهی به زیرساختهای اقامتی و بهره نگرفتن از قابلیتهای فرهنگی و مذهبی دارد.
به همین منظور خبرنگار روزنامه سپهرغرب در گفتوگویی تحلیلی با ملیحه مهدیآبادی، کارشناس میراث فرهنگی، کوشیده است تصویری روشن از وضعیت موجود و آینده پیش روی گردشگری در کرمانشاه ترسیم کند. مهدیآبادی در این گفتوگو با تأکید بر غنای میراث فرهنگی و طبیعی استان، از سه اثر ثبت جهانی کرمانشاه تا شهر خلاق خوراک و ظرفیت گردشگری مذهبی آن سخن میگوید و درعینحال، چالشهایی چون نبود طرح جامع مدیریتی، کمبود حمایت دولتی و مغفول ماندن ظرفیتهای بومگردی را از عوامل رکود این بخش میداند.
این گفتوگو که در ادامه میخوانید، از آن حیث اهمیت دارد که نه صرفاً تصویری از جاذبههای گردشگری ارائه میدهد، بلکه با نگاهی آسیبشناسانه، به مسیر توسعه این صنعت میپردازد؛ مسیری که میتواند با مدیریت علمی و استفاده از ظرفیتهای بومی، کرمانشاه را به نقطه تعادل بین توسعه اقتصادی، فرهنگی و زیستمحیطی، برساند.
این کارشناس میراث فرهنگی با اشاره به جایگاه تاریخی و فرهنگی کرمانشاه، گفت: استان کرمانشاه یکی از کهنترین مناطق ایران ازنظر پیشینه فرهنگی و تاریخی بوده و بیشترین ظرفیت آن در حوزه گردشگری، بر پایه میراث فرهنگی و طبیعی استوار شده است.
ملیحه مهدیآبادی افزود: کرمانشاه از غنای میراثی بینظیری برخوردار است، چراکه قدیمیترین نقش برجسته ایرانی (نقش برجسته آنوبانینی) در این استان قرار دارد و درمجموع سه اثر جهانی از این استان ثبت شده است؛ کتیبه داریوش در بیستون، کاروانسرای شاهعباسی بیستون و بخشی از منظر فرهنگی اورامانات که میان کردستان و کرمانشاه مشترک است. این تنوع، جایگاه کرمانشاه را در بین استانهای غرب کشور برجسته میکند.
مهدیآبادی تأکید کرد: از منظر فرهنگی، آثار شاخصی همچون طاقبستان بهعنوان نماینده دوره ساسانی، نشاندهنده ظرفیتهای ویژه این منطقه است. همچنین مسیر فرهنگی- تاریخی از کنگاور تا مرز عراق و تیسفون که از بیستون، کرمانشاه، سرپل ذهاب و قصر شیرین میگذرد، بهصورت بالقوه میتواند به یکی از محورهای عمده گردشگری فرهنگی کشور تبدیل شود؛ مسیری که علاوهبر جاذبههای تاریخی، در امتداد راه زائران کربلا نیز قرار گرفته است و ظرفیت گردشگری مذهبی ارزشمندی را پدید میآورد.
وی با اشاره به جاذبههای طبیعی استان، گفت: کرمانشاه دارای سرابها و تالابهای متعددی است که برخی از آنها مانند تالاب هشیلان، در فهرست تالابهای بینالمللی قرار دارند؛ همچنین غار پرآو با قرار داشتن در شمار غارهای طولانی جهان و کوه بیستون با صخرههای عمودی سختگذر، مقاصدی شناختهشده برای طبیعتگردان و صخرهنوردان هستند.
این کارشناس میراث فرهنگی افزود: در کرمانشاه جاذبههای ملموس و ناملموس فرهنگی متعددی وجود دارند؛ از سنتهای موسیقیایی مانند تنبور که در منطقه دالاهو نواخته میشوند و عنوان شهر ملی تنبور را برای استان به ارمغان آوردهاند، تا خوراکهای محلی ویژه که موجب شد کرمانشاه در سالهای اخیر بهعنوان «شهر خلاق خوراک» در شبکه شهرهای خلاق یونسکو شناخته شود.
به گفته وی، با وجود برگزاری برنامههایی در آغاز این عنوان، بهدلیل جایابی نامناسب و نبود برنامهریزی، استمرار طرح از بین رفت و بازارچههای ارائه خوراک محلی تعطیل شد؛ این درحالی است که غذاهایی نظیر خورشت خلال بادام، دندهکباب و آش عباسعلی، از شاخصترین خوراکهای محلی کرمانشاه بهشمار میروند و هفت یا هشت غذای شاخص در این استان شناسایی شده که میتوانند پایهای برای توسعه گردشگری خوراک باشند.
مهدیآبادی در ارزیابی خود از زیرساختهای اقامتی استان خاطرنشان کرد: در سالهای گذشته چند هتل مناسب در استان به بهرهبرداری رسیده که کیفیت خدمات آنها در سطح قابل قبولی قرار دارد، اما کمبود گردشگران خارجی بهدلیل شرایط منطقهای و نیز گرانی خدمات برای گردشگری داخلی، باعث شده بخش اقامتی چندان پُربازده نباشد؛ البته ما شاهد گردشگرانی از عراق و اقلیم کردستان، هستیم.
وی اظهار کرد: یکی از فرصتهای مغفولمانده در استان، گردشگری مذهبی است. اگرچه در زمان اربعین خدمات وسیعی به زائران ارائه میشود، اما بهدلیل عبور زائران از کمربندی و عدم ورود به شهر، اقتصاد شهری از این جریان بهرهای نمیبرد.
این کارشناس میراث فرهنگی افزود: گردشگری سلامت نیز با وجود ظرفیتهای موجود، هنوز جایگاه مناسبی در کرمانشاه ندارد؛ هرچند برخی بیماران از اقلیم کردستان عراق به استان مراجعه میکنند، اما نبود برنامهریزی مؤثر و بهرهبرداری از چشمههای آب گرم، موجب شده این بخش بالفعل نشود. از سوی دیگر، وابستگی درمان به واردات دارو تحت تأثیر تحریمها، خود به مانعی در پایداری این نوع گردشگری تبدیل شده است.
مهدیآبادی در پاسخ به پرسشی درباره حمایتهای دولتی گفت: صادقانه بگویم، حمایت چشمگیری دیده نمیشود. مدیران اغلب غیر بومی هستند و شناخت دقیقی از ظرفیتهای استان ندارند. بسیاری از طرحهای بومگردی نیز بدون هدفگذاری و مسیر مشخص تنها با نگاه واممحور شکل گرفته و عملاً بیاستفاده ماندهاند؛ البته به نظر من تنها راه نجات کرمانشاه، ایجاد بومگردی است.
وی تأکید کرد: فقدان مدیریت یکپارچه، حلقه مفقوده پیشرفت در کرمانشاه است. برای توسعه، صرف هزینه کافی نیست؛ باید هزینهها با بهرهوری فرهنگی و اقتصادی همراه باشد. در غیر این صورت، طرحها مقطعی و شعاری باقی میمانند.
این کارشناس میراث فرهنگی در ادامه بیان کرد: چشمانداز آینده گردشگری کرمانشاه در گرو چند عامل است؛ امنیت منطقهای، مدیریت پایدار و تعریف مستمر گردشگری داخلی در طول سال. کرمانشاه با تنوع اقلیمی زیاد، میتواند در هر فصل پذیرای گردشگران باشد؛ بهگونهای که مناطق گرمسیری مانند قصر شیرین و گیلانغرب در فصل سرد و مناطق سردسیری مانند هرسین و صحنه در تابستان، آماده جذب مسافران باشند. اگر سرمایهگذاری هدفمند و امنیت شغلی برای فعالان این حوزه فراهم شود، میتوان به آینده پنجساله گردشگری استان امیدوار بود.
مهدیآبادی در پایان سخنانش تأکید کرد: اعتقاد دارم تنها با مدیریت علمی و شناخت دقیق از ظرفیتهای بومی میتوان استان کرمانشاه را به نقطه شایسته خود در نقشه گردشگری کشور رساند.
* سرمایهای به وسعت تاریخ، اما بدون نقشه راه
کرمانشاه بر قلهای از میراث فرهنگی و طبیعی ایستاده است. استانی که در هر وجب از خاکش نشانی از تاریخ و فرهنگ دیرینه ایران نمایان است؛ اما با وجود چنین پشتوانهای، هنوز بخش بزرگی از ظرفیتهای گردشگری آن در حد شعار و سخن باقی مانده و به طرحهای اجرایی و جریان پایدار اقتصادی تبدیل نشده است. مسیر پُرارزش بیستون تا قصر شیرین، موسیقی آیینی اورامان، طعم خوراکهای اصیل، غارهای کهن و سرابهای زلال، همه میتوانند چرخهای توسعهای را به حرکت درآورند که تاکنون تنها بر کاغذ توصیف شدهاند.
مشکل نه از کمبود جاذبه، بلکه از فقدان مدیریت پایدار، برنامهریزی هدفمند و پیوند میان دانش بومی و رویکرد اقتصادی است. بسیاری از طرحهای گردشگری در کرمانشاه بدون نقشه راه مشخص آغاز شده و در نیمه مسیر رها شدهاند؛ از بازارچههای خوراک تا بومگردیهایی که سرمایه آنها از مسیر اصلی خارج شد. در شرایطی که سرمایهگذاری و حمایت مؤثر دولتی حلقه مفقوده توسعه بوده، آنچه بیش از هر چیز ضرورت دارد، بازگشت نگاه علمی و بلندمدت به این صنعت است.
اگر باور شود که گردشگری نه هزینه، بلکه سرمایهای فرهنگی، اجتماعی و پایدار برای زندگی آینده است، کرمانشاه میتواند در میانه غرب ایران به پایتخت تجربه، تاریخ و آرامش بدل شود؛ نقطهای که در آن میراث دیروز، الهامبخش فردایی نو خواهد بود.