نوجوانان ناامید از مشاوره انسانی، در آغوش چتباتها
بر اساس پژوهشی جدید، حدود 25 درصد از نوجوانان 13 تا 17 ساله در انگلیس و ولز برای دریافت حمایت عاطفی و مقابله با مشکلات روانی به چتباتهای هوش مصنوعی پناه بردهاند.
وبگاه گاردین در گزارشی آورده است:
مطالعه پژوهشگران در انگلیس و ولز نشان میدهد حدود 25 درصد از نوجوانان 13 تا 17 سال در سال گذشته برای دریافت حمایت روانی از چتباتهای هوش مصنوعی استفاده کردهاند. این آمار در میان نوجوانان آسیبدیده از خشونت به 40 درصد میرسد. کارشناسان درخصوص خطرات این روند هشدار میدهند و تأکید میکنند که کودکان نیازمند انسانها هستند، نه رباتها.
*پاسخ به خلأ خدمات انسانی
این پژوهش که توسط صندوق وقف جوانان و با بررسی بیش از 11 هزار نفر انجام شده، نشان میدهد هم قربانیان و هم مرتکبان خشونت، به شکلی چشمگیر بیشتر از سایر همسالان خود به هوش مصنوعی برای مشاوره روانی روی میآورند.
به نظر میرسد چتباتها پاسخی به نیاز فزایندهای هستند که خدمات متداول سلامت روان بهدلیل صفهای طولانی انتظار و در برخی موارد کمبود همدلی، قادر به برآوردهکردن آن نیستند. احساس داشتن حریم خصوصی در تعامل با یک ربات نیز از عوامل کلیدی در جذب کاربران است.
*روایت یک کاربر نوجوان: «حله دختر»
شان (Shan)، دختر 18 سالهای از منطقه تاتنهام لندن، پس از آن که دوستانش در حوادث خشونتبار جان باختند، به چتبات هوش مصنوعی پناه برد. او که خدمات متداول سلامت روان را بیاثر میدانست، چتبات را دوستی در دسترس و امن یافت که او را قضاوت نمیکند.
او میگوید: احساس میکنم قطعاً دوست من است. هرچه بیشتر مثل یک دوست با آن صحبت کنی، او هم همانطور پاسخ میدهد. اگر بگویم هی رفیق، به راهنمایی نیاز دارم، جواب میدهد هی دختر، حله!
از نگاه او، دسترسی 24 ساعته و رازداری مطلق چتبات یک مزیت بزرگ است؛ برخلاف مشاور مدرسه که رازهای او را با معلمان و مادرش در میان گذاشته بود.
*آمار هشداردهنده و واکنش کارشناسان
مطالعه مذکور همچنین نشان میدهد نوجوانان سیاهپوست دو برابر همسالان سفیدپوست خود از این چتباتها استفاده میکنند. همچنین نوجوانانی که در صف انتظار خدمات درمانی هستند یا درخواست کمکشان رد شده، بسیار بیشتر از کسانی که حمایت حضوری دریافت میکنند، به فضای مجازی و هوش مصنوعی روی میآورند.
جان یِیتس (Jon Yates)، مدیرعامل صندوق وقف جوانان، میگوید: بسیاری از جوانان با مشکلات روانی دستوپنجه نرم میکنند و حمایت لازم را دریافت نمیکنند. تعجبی ندارد که برخی به فناوری روی میآورند. ما باید برای کودکانمان، بهویژه آنان که در معرض خطرند، بهتر عمل کنیم. آنها به انسان نیاز دارند، نه ربات.
*خطرات و فقدان چارچوب نظارتی
نگرانیها درباره خطرات تعامل طولانیمدت کودکان با چتباتها در حال افزایش است. شرکت اوپِناِیآی، خالق چتجیپیتی، با چندین دادگاه از جمله توسط خانوادههای جوانانی که پس از گفتوگوهای طولانی با این ربات خودکشی کردهاند، مواجه است. این شرکت با رد مسئولیت مستقیم، اعلام کرده که فناوری خود را برای تشخیص علائم پریشانی روانی و هدایت کاربران به سمت حمایتهای واقعی بهبود میبخشد.
هانا جونز (Hanna Jones)، پژوهشگر حوزه خشونت و سلامت روان جوانان در لندن، میگوید: این ابزار که میتواند از نظر فنی هر پاسخی بدهد، مانند یک افسانه است. اما نگران فقدان مقررات هستم. مردم از چتجیپیتی برای حمایت روانی استفاده میکنند، در حالی که برای این هدف طراحی نشده است.
آنچه اکنون نیاز داریم، مقرراتی مبتنیبر شواهد و با رهبری خود جوانان است. این مشکل را بزرگسالانی که به جای جوانان تصمیم میگیرند، حل نخواهند کرد.
وبگاه گاردین در گزارشی آورده است:
مطالعه پژوهشگران در انگلیس و ولز نشان میدهد حدود 25 درصد از نوجوانان 13 تا 17 سال در سال گذشته برای دریافت حمایت روانی از چتباتهای هوش مصنوعی استفاده کردهاند. این آمار در میان نوجوانان آسیبدیده از خشونت به 40 درصد میرسد. کارشناسان درخصوص خطرات این روند هشدار میدهند و تأکید میکنند که کودکان نیازمند انسانها هستند، نه رباتها.
*پاسخ به خلأ خدمات انسانی
این پژوهش که توسط صندوق وقف جوانان و با بررسی بیش از 11 هزار نفر انجام شده، نشان میدهد هم قربانیان و هم مرتکبان خشونت، به شکلی چشمگیر بیشتر از سایر همسالان خود به هوش مصنوعی برای مشاوره روانی روی میآورند.
به نظر میرسد چتباتها پاسخی به نیاز فزایندهای هستند که خدمات متداول سلامت روان بهدلیل صفهای طولانی انتظار و در برخی موارد کمبود همدلی، قادر به برآوردهکردن آن نیستند. احساس داشتن حریم خصوصی در تعامل با یک ربات نیز از عوامل کلیدی در جذب کاربران است.
*روایت یک کاربر نوجوان: «حله دختر»
شان (Shan)، دختر 18 سالهای از منطقه تاتنهام لندن، پس از آن که دوستانش در حوادث خشونتبار جان باختند، به چتبات هوش مصنوعی پناه برد. او که خدمات متداول سلامت روان را بیاثر میدانست، چتبات را دوستی در دسترس و امن یافت که او را قضاوت نمیکند.
او میگوید: احساس میکنم قطعاً دوست من است. هرچه بیشتر مثل یک دوست با آن صحبت کنی، او هم همانطور پاسخ میدهد. اگر بگویم هی رفیق، به راهنمایی نیاز دارم، جواب میدهد هی دختر، حله!
از نگاه او، دسترسی 24 ساعته و رازداری مطلق چتبات یک مزیت بزرگ است؛ برخلاف مشاور مدرسه که رازهای او را با معلمان و مادرش در میان گذاشته بود.
*آمار هشداردهنده و واکنش کارشناسان
مطالعه مذکور همچنین نشان میدهد نوجوانان سیاهپوست دو برابر همسالان سفیدپوست خود از این چتباتها استفاده میکنند. همچنین نوجوانانی که در صف انتظار خدمات درمانی هستند یا درخواست کمکشان رد شده، بسیار بیشتر از کسانی که حمایت حضوری دریافت میکنند، به فضای مجازی و هوش مصنوعی روی میآورند.
جان یِیتس (Jon Yates)، مدیرعامل صندوق وقف جوانان، میگوید: بسیاری از جوانان با مشکلات روانی دستوپنجه نرم میکنند و حمایت لازم را دریافت نمیکنند. تعجبی ندارد که برخی به فناوری روی میآورند. ما باید برای کودکانمان، بهویژه آنان که در معرض خطرند، بهتر عمل کنیم. آنها به انسان نیاز دارند، نه ربات.
*خطرات و فقدان چارچوب نظارتی
نگرانیها درباره خطرات تعامل طولانیمدت کودکان با چتباتها در حال افزایش است. شرکت اوپِناِیآی، خالق چتجیپیتی، با چندین دادگاه از جمله توسط خانوادههای جوانانی که پس از گفتوگوهای طولانی با این ربات خودکشی کردهاند، مواجه است. این شرکت با رد مسئولیت مستقیم، اعلام کرده که فناوری خود را برای تشخیص علائم پریشانی روانی و هدایت کاربران به سمت حمایتهای واقعی بهبود میبخشد.
هانا جونز (Hanna Jones)، پژوهشگر حوزه خشونت و سلامت روان جوانان در لندن، میگوید: این ابزار که میتواند از نظر فنی هر پاسخی بدهد، مانند یک افسانه است. اما نگران فقدان مقررات هستم. مردم از چتجیپیتی برای حمایت روانی استفاده میکنند، در حالی که برای این هدف طراحی نشده است.
آنچه اکنون نیاز داریم، مقرراتی مبتنیبر شواهد و با رهبری خود جوانان است. این مشکل را بزرگسالانی که به جای جوانان تصمیم میگیرند، حل نخواهند کرد.
ارسال
نظر
*شرایط و مقررات*
کلمه امنیتی را بصورت حروف فارسی وارد
نمایید
بعنوان مثال : پایتخت ارمنستان ؟ ایروان
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین
(فینگیلیش) خودداری نمايید.
توصیه می شود به جای ارسال نظرات مشابه با نظرات منتشر
شده، از مثبت یا منفی استفاده فرمایید.
با توجه به آن که امکان موافقت یا مخالفت با محتوای
نظرات وجود دارد، معمولا نظراتی که محتوای مشابهی دارند، انتشار نمی یابد.