شناسه خبر:65696
1401/11/13 10:22:51

سپهرغرب، گروه انتظار: یک فعال فرهنگی می‌گوید دو جناح دموکرات و جمهوری‌خواه با نگاه خاص خود در هالیوود به‌دنبال تبیین آخرالزمان‌اند، اما در نهایت هر دو به‌دنبال تسلط غرب و یهودیت در ارض موعودند.

موج نقد فیلم‌های آخرالزمانی هالیوود روز به روز جدی‌تر می‌شود و چهره‌های تازه‌ای از میان جوانان که در این زمینه مطالعه و تحقیق کرده‌اند، معرفی می‌شوند. به‌تازگی جنبشی به نام «جنبش منجی» فعالیت می‌کند که ویدیو‌ها و خروجی‌های آنها در زمینه رسانه‌ای مورد توجه قرار گرفته است.
تلاش تحلیل‌گر این فیلم‌ها، بررسی محتوایی و مفهومی سینمای آخرالزمان از منظر مهدویت و تعالیم شیعی است؛ نگاهی که در ادامه تحلیل‌های چهره‌های با سابقه‌‌ این حوزه مانند مجید شاه حسینی و اسماعیل شفیعی سروستانی قرار دارد و نکات تازه‌ و نویی را در خصوص این سبک از سینما بیان می‌کند.
در ادامه گفت‌وگوی ما را با محمدامین اصغری، مسئول جنبش منجی درباره فعالیت‌های این جنبش و تحلیل وی از مفاهیم و موضوعات جدید در سینمای آخرالزمانی می‌خوانید.
  آقای اصغری، فعالیت مؤسسه جنبش منجی از کجا و چگونه آغاز شد؛ در این باره برای خوانندگان ما لطفا توضیح بدهید و بگویید چطور به موضوع بررسی فیلم‌های آخرالزمانی رسیدید.
مجموعه ما کاملاً مستقل و مردمی‌ است و از سال 1393 راه‌اندازی این مجموعه را آغاز کردیم. روز هفتم ماه مبارک رمضان بود که جمعی از بچه‌های دانش‌آموز و دانشجو دور هم جمع شدیم. من قبلاً برای این جمع مباحث مهدویت را در مدرسه و دبیرستان و... بیان می‌کردم که این دوستان از آن خوششان می‌آمد. تصمیم گرفتم که بعد از اتمام مدارس، بچه‌ها را دور هم جمع کنیم و هفتگی باشد. اولین جلسه از ماه رمضان شروع شد مدتی بعد هم از شب‌های جمعه ادامه پیدا کرد.
​​​​​
رفته رفته تعداد ما بیشتر شد و بچه‌ها دوستان دیگری را معرفی کردند و جمعیت این گروه آرام آرام بیشتر شد. بعد گفتیم که صرفا صحبت کردن کافی نیست و باید کاری انجام بدهیم که تصمیم بر این شد که نشریه تریاق را راه‌اندازی کنیم. مفهوم تریاق یعنی پادزهر و این کلمه را برای این انتخاب کردیم تا پادزهری برای فضای مسموم جامعه باشد.
در همین نشریه بود که نقد فیلم نوح را نوشتیم تا شماره 4 رفتیم دیگر پولی نداشتیم چون همه هزینه این کار را هم از جیب خودمان دادیم.
ما در حال حاضر در تهران، مشهد، قم و اهواز دفتر داریم. در حقیقت دوستانی که با ما همکاری می‌کنند در شهرهای خودشان دفاتری را راه‌اندازی کردند. به حدی توانستیم تأثیرگذار باشیم که حتی برخی از گروهک‌های تروریستی مانند الاحوازیه نیز ما را تهدید کردند و روی دیوار دفتر ما در اهواز تهدید نوشتند و پرچم الاحوازیه را نصب کردند. شهید محمد عذاری از همکاران و دوستان ما بود که در حادثه 31 شهریور اهواز شهید شد و چند نفر از دوستان ما در این مجموعه از مدافعان حرم هستند.
بعد از این استمرار پیدا کرد و جمعیت ما زیاد شد تا اینکه دیدیم باید یک مجموعه‌ای داشته باشیم برای این جمع. فکر کردیم که چه‌کار می‌توانیم بکنیم؟ هیأت امنایی باشد یا زیر مجموعه ارگانی قرار بگیریم؟ در نهایت تصمیم گرفتیم که بدون اینکه زیرمجموعه جایی باشیم و برای اینکه اثر جهانی داشته باشیم، به عنوان نهضت جهانی و مردمی‌ کار کنیم تا هرکسی و هرجایی خواست به ظهور امام عصر کمکی کند در کنارش باشیم. برای همین اسم این مجموعه را گذاشتیم حرکت جهانی منجی.
به حدی توانستیم تأثیرگذار باشیم که حتی برخی از گروهک‌های تروریستی مانند الاحوازیه نیز ما را تهدید کردند و روی دیوار دفتر ما در اهواز تهدید نوشتند و پرچم الاحوازیه را نصب کردند. شهید محمد اوذاری از همکاران و دوستان ما بود که در حادثه 31 شهریور اهواز شهید شد و چند نفر از دوستان ما در این مجموعه از مدافعان حرم هستند. مانند دیگر جنبش‌های مردمی‌ اسلامی‌ دیگر دنیا مثل "حسین موومنت" یا "حرکت اسلامی‌ نیجریه". گفتیم که هیچ جنبشی به اسم امام عصر در دنیا شکل نگرفته است. دنیا اسم انقلاب را شنیده‌اند اما هدفش را نمی‌دانند همین الان خیلی از مردم شیعه در دنیا که در جنبش و اقدامات سیاسی هستند، بپرسیم که اهداف انقلاب اسلامی‌ چیست، نمی‌دانند که زمینه‌سازی ظهور هدف اصلی این انقلاب بوده است. امام خمینی و رهبر انقلاب را می‌شناسند اما از اهداف بزرگ آن بی خبرند.
اینکه منجی را هم گذاشتیم برای این بود که منجی یک مقوله بین الادیانی بلکه فرا ادیانی است، یعنی حتی یک بی‌خدا هم درباره منجی فهم دارد. امروز هم‌ هالیوود به اندازه‌ای درباره این مقوله فیلم ساخته که همه می‌دانند منجی چیست. برای همین ما عنوان حرکت خودمان را حرکت جهانی منجی گذاشتیم.
هدف دوم ما معرفی امام عصر به عنوان مظهر عدالت جهانی به تمام مردم دنیا است. شعار جهانی ما نیز همسو با همین موضوع "به‌سوی عدالت جهانی"، INTO GLOBAL JUSTICE است. ما به هرکسی که به او ظلمی‌از سوی نظام سرمایه‌داری می‌شود پیام می‌دهیم که ما نیز در تلاشیم تا به‌سوی عدل جهانی حرکت کنیم حالا شما هم به این جنبش و نهضت بپیوندید و کمکِ هم باشیم. اما یک هدف اصلی و حقیقی که داریم، کادرسازی است. یعنی دست گذاشتیم روی موضوع تربیت نیرو. می‌خواهیم برای امام زمان نیرو تربیت کنیم.
 خروجی‌های شما چیست و چه کارهایی می‌کنید؟ آیا صرفا در زمینه‌های رسانه‌ای فعالیت دارید یا در حوزه‌های اجتماعی و مدنی هم کار می‌کنید؟
اصلی‌ترین هدف ما اتحاد میان شیعیان دنیا است. ما از خودمان پرسیدیم که برای امام عصر باید چه‌کار کنیم، این را بهتر است که از خود کلام و بیان حضرت بپرسیم. حضرت در نامه خودشان به شیخ مفید وظایف منتظران را درج کردند و از اجتماع قلوب میان شیعیان سخن گفتند. این همان مفهومی‌ است که شیعیان لبنان پویش آن را با همین عنوان برای نیمه شعبان راه‌اندازی کردند. ما وظیفه خود می‌دانیم که هرجا هر مؤسسه و نهاد شیعی هست، کمکش کنیم. همه کارهایی که ما برای این نهادهای شیعی در سراسر دنیا انجام می‌دهیم رایگان و فی سبیل الله است، از طراحی سایت گرفته تا کمک در نگارش و تحقیق و...
 برای کدام مراکز و محافل اسلامی‌و شیعی در دنیا این کار را انجام دادید؟
برای مراکز اسلامی‌ موسکو، برزیل، مؤسسه البلاغ در پاکستان، حزب شیعی در یمن، حرکت اسلامی‌ نیجریه و... برای همین ما کمک می‌کنیم به حفظ و استقلال شیعه در جهت ظهور. ما از ظرفیت مسلمانان و شیعیان در دنیا بی‌خبریم. در پاکستان 50 میلیون و در هند 30 میلیون نفر شیعه داریم. ما با عموم این کشورها ارتباط داریم از شرقی‌ترین کشور تا غربی‌ترین آنها ارتباط گرفته‌ایم.
*آقای اصغری بدون شک کارها و اقدامات شما هزینه زیادی می‌طلبد. چگونه تأمین مالی می‌شوید و از کجا کسب درآمد دارید؟
قسم می‌خورم که حتی یک ریال از هیچ ارگانی حمایت مالی نمی‌شویم و کاملاً شخصی و مستقل است. ما کارمان را از یک صندوقی شروع کردیم که هرکدام از ما یک مبلغی را هرچقدر که شد در آن گذاشتند بعد از آن به مرور مبالغ بیشتر شد. امروز هم هرکدام از ما در جایی مشغول به کار است و در کنار آن در جنبش فعالیت می‌کند. الان اعضای ما نزدیک به 100 نفر است که هرکدام ماهیانه مبلغی را پرداخت می‌کنند. صادقانه باید بگویم که ماهیانه بین 4 تا 5 میلیون ما پول جمع می‌کنیم که صرف هزینه‌های کاری خودمان می‌شود.
 البته اینکه بتوانید به درآمدزایی برسید خوب است.
اتفاقاً ما دفتر اقتصادی داریم اما در دولت آقای روحانی تقریباً هیچ‌کدام از کارهای ما به نتیجه نرسید. اما حالا در این دولت در حال تلاشیم تا بتوانیم کارهایی انجام دهیم، اما خیلی از مسیر مانده تا به نتیجه مطلوب برسیم.
جمهوری‌خواهان فیلم‌های آخرالزمانی را مذهبی و دموکرات‌ها علم‌گرا می‌سازند
 بسیار خب به‌نظرم باید درباره‌ هالیوود که بهانه‌ای بود برای این مصاحبه وارد صحبت شویم. ما کلیپ‌های گروه شما را درباره‌ هالیوود و مسائلی مانند آخرالزمان و مهدویت دیدیم و همچنین مسائل دیگری مانند نهیلیسم و اومانیسم که در کلیپ‌ها با کیفیت خوبی ساخته شده است.
همان‌طور که می‌دانید در زمینه مهدویت و‌ هالیوود مباحثی در سال‌های اخیر شکل گرفته که مورد توجه بوده. از سوی دیگر فیلم‌هایی که در همین چند سال قبل ساخته شده دیدگاه‌های جدیدی را درباره پایان جهان نشان می‌دهد. به‌نظر شما‌ هالیوود برنامه متفاوت و جدیدی را برای آخرالزمان و سینما در نظر دارد؟ یا همان روال گذشته خود را با صورت جدیدی طی می‌کند؟
اولین نکته این است که رسانه یک ابزار است که متأثر از سیاست است فرقی ندارد که رسانه در ایران باشد یا در آمریکا و یا در کشور‌های دیگر، خیلی کم پیش می‌آید که یک شخصی بدون جهت‌گیری ایدئولوژیک، سیاسی و فکری فیلم بسازد. درباره ‌هالیوود که به‌طور مشخص این روند وجود دارد.‌
هالیوود متأثر از دو جریان است. یکی جریان دموکرات‌ها و دیگری جریان جمهوری خواهان. جهان‌شناسی این دو جریان با یکدیگر اساساً فرق دارد. نگاهشان نسبت به دین، مردم، آخرالزمان و... متفاوت است. این موضوع باعث شده است که در‌هالیوود تولیدات آنها با هم فرق داشته باشند.
مخاطب ما فکر می‌کند که چون‌هالیوود برای آمریکا است و آن هم دشمن ما است، پس هر فیلمی‌ که در آنجا ساخته شد صدای یکدست دارد؛ اما اینگونه نیست بلکه در آنجا نیز سیاست‌هایی وجود دارد که در تنافی با هم هستند. مثلا جمهوری خواهان به دموکرات‌ها می‌گویند که شما ضد خانواده و ضد دین هستید، که در برخی از فیلم‌ها و تولیدات‌ هالیوودی آن را می‌بینید.
اما در مورد آخرالزمان هم این دو تفاوت نظر دارند که چندان به آن اشاره نشده است. ما در این باره دو مفهوم END OF TIME ‌(پایان دوران) و APOCALYPSE (آخرالزمان) داریم برخلاف آنچه که به‌نظر می‌رسد این دو با هم یکسان باشند در معنا با هم تفاوت دارند. فیلم‌هایی که به کلمه APOCALYPSE اشاره دارد فیلم‌هایی است که در آن هرج و مرج و آشوب است و این مفهوم را نشان می‌دهد. دموکرات‌ها بیشتر به این اعتقاد دارند که آخرالزمان از این نوع است. شعاری دارند که به معنای نظم بیرون آمده از بی نظمی ‌است. آنها می‌گویند که در آخرالزمان خدا مرده است در فیلم‌های آنها مانند «شزم» از خدا رنگ و بویی نیست همه شیطاین هستند و اهریمن. این نوع فیلم‌ها برآمده از سیاست دموکرات‌ها است. برآمده از نوع تفکر آنها است. اما جمهوری خواهی مستقیماً به منجی مذهبی اشاره می‌کند.
 پس فیلم‌های آخرالزمانی سال‌های اخیر که با فیلم‌های قدیمی آخرالزمانی منجی‌گرایی تفاوت دارد به نگاه دموکرات‌ها بازمی‌گردد.
بله دقیقاً برای همین برخی از آنها بدون منجی‌اند. جمهوری‌خواهان مذهبی‌ترند شعار روی دلار که IN GOD WE TRUST‌ برآمده از تفکر جمهوری خواهی است. دموکرات‌ها ضد این‌اند و به این حرف‌ها باور دارند. اصلاً جهان‌بینی آنها علمی‌ و ساینتیسم است. چیزی که در جامعه ما نیز متأسفانه اضافه شده است. در اروپا خیلی بیشتر علم زدگی دیده می‌شود اما در آمریکا باز نگاه مذهبی حاکم‌تر است. تفکر علم‌زدگی از پوزیتویسیم می‌آید که باید همه‌چیز را تجربه کند. باید ببیند و حس کند تا باور کند.
در فیلم‌های آخرالزمانی با تفکر دموکرات‌ها یک کد تشیخص داده می‌شود؛ دنیا توسط شهاب‌سنگ و بیماری نابود می‌شود. اصلاً خدا و نظم و قاعده‌ای نیست، همان‌طور که یک باره ایجاد شده یکباره هم از بین می‌رود، مانند فیلم «به بالا نگاه کن». اگر جمهوری‌خواهان ساخته بودند یک منجی داشت یا به مظهری از سرزمین مقدس اشاره می‌شد.
در فیلم «یک مکان ساکت 2» و مانند آن منجی در واقع نماینده علم‌گرایی است و در فضای دموکرات‌ها قرار دارد. هرکجا که نقشی از خدا نباشد و علم‌زدگی بتواند جهان را نجات دهد می‌توان رد پای دموکرات‌ها را دید. قدرت علم و دانشمندان می‌توانند جلوی مشکلات آخرالزمانی را بگیرند.
حتی امکان دارد که یک شخصیت منفی در سریالی مانند «لوسیفر» که در حقیقت شیطان است قهرمان فیلم شود. برای ما غیر قابل باور است اما آنها فقط به انتقال پیام فکر می‌کنند.
البته این سخن هم به این معنا نیست که دموکرات‌ها هیچ عقیده دینی و مذهبی نداشته باشند. آنها نیز عقاید مخصوص دینی خود را در نهایت دارند. فیلم 2012 که درباره پیشگویی نوسترآداموس بود اینگونه به‌نظر رسید که قرار است تا یک شهاب سنگ بیاید به زمین بخورد. برخی واقعاً منتظر چنین اتفاقی بودند پس فیلم کاملاً در فضای آخرالزمانی دموکرات‌ها بود. اما فیلم پیام دیگری داشت، پیاده شدن نظم نوین جهانی بر زمین.
شیطان‌پرستان و فراماسونرها به ستاره‌ای عقیده دارند به نام رگولوس که معتقدند نماد قدرت است. هربار در یک صورت فلکی قرار بگیرد اتفاقاتی رخ می‌دهد. این همان ستاره‌ای است که در انیمیشن فراماسونری I pet goat2‌ دیده می‌شود که مسیح را نماد نابودی و هلاکت همه‌چیز می‌داند و اساسا یک انیمیشن ضد مسیح است.
این ستاره از اواخر 2011 وارد صورت فلکی ویرگو یا دوشیزه شد. از این سال به بعد می‌بینم که بسیاری از تولیدات‌ هالیوود بر اساس شخصیت زن شکل می‌گیرد. کروئلا، زن شگفت‌انگیز در کاپیتان مارول و دیگر فیلم‌ها نیز شخصیت زن نقش مهمی‌دارد. یعنی فراماسونری و شیطان‌پرستی به‌قدری در کانون هالیوود رسوخ کرده که می‌تواند طبق تفکرات خود استراتژی‌های هالیوودی را جابه‌جا کند.
پس منجی فیلم‌های APOCALYPSE به سمت نوعی علم‌گرایی می‌رود و منجی فیلم‌های END OF TIME به سمت منجی مذهبی-مسیحی. انیمیشن روح، برآمده از تفکر جمهوری خواهی است که برای هر چیزی روح قائل شده اگرچه تناسخ در آن وجود دارد که با عقاید ما تفاوت دارد.
 اما به‌نظر می‌رسد که این دو گروه باید بر سر یک نقطه‌ای بایکدیگر تلاقی داشته باشند و در نهایت بر سر ایدئولوژی و فکری با هم یک نظر واحد داشته باشند.
هدف نهایی این است که باید در ارض موعود یا اورشلیم حاکمیت جهانی خود را شروع کنند. برای چه هر دو جریان حامی‌اسرائیل اند و اسرائیل از آنها نیز حمایت می‌کند. یکی معتقد به حکومت مسیح بر اساس باورهای خود است و دیگری به حکومت شیطان واقف است. اما شیطانی که معرفی می‌کند با آنچه که ما می‌شناسیم تفاوت ماهوی دارد. در حقیقت یک منبع قدرت است. می‌تواند همان مسیح یا مسایا messiah باشد می‌تواند قهرمان فیلم «مردی که فردا را دید» باشد. منتها این دیگر برداشت ما است که آیا دنیا را نجات می‌دهد یا نابود می‌کند.
حرفم این است که برای اینکه‌ هالیوود را شناخت باید این دو تفکر را شناخت. هر دو آخرالزمان را نشان می‌دهد با این فرق که یک جا منجی وجود دارد که دنیا را نجات می‌دهد مانند فیلم‌های مارول، یا همان شخص در حال نابودی دنیا است. یا مسیحی یا ضد مسیحی است؛ سرشار از مفاهیم دینی است. اما در فیلم‌های دموکرات‌ها دنبال شخص نباید گشت این علم است که دنیا را نجات می‌دهد. فیلم «مردی که فردا را دید» محصول 1981 درباره نوسترآداموس است که مستقیم درباره امام زمان حرف می‌زند که یک مرد عربی است که دنیا را نابود می‌کند و می‌گوید که به سمت آمریکا موشک شلیک کنید یا در سریال مسایا messiah با چند عنوان منجی را خطاب قرار می‌دهد. حتی کلمه امام یا المسیح را بکار می‌برد. یعنی منجی ادیان وجود دارد یا در تل ماسه که لسان الغیب وجود دارد.
اما درباره این دو یک تحلیل مهم وجود دارد. وجود جمهوری‌خواهان نشان می‌دهد که دنیا به منجی نیاز دارد. اینکه دشمن چگونه منجی را خراب می‌کند. جمهوری خواهان رو بازی می‌کنند. برای همین مشکل ما با دموکرات‌ها است. جنایات آمریکا را با وجود جمهوری‌خواهان بهتر می‌فهمند. از نگاه دیگر برای شیعه ایرانی وجود دموکرات بهتر است چون میان شیعیان غربال رخ می‌دهد و عمیق و باهوش از ساده تشخیص داده می‌شود. مانند آنچه که در ماجرای مذاکرات دیده شد. تشخیص دست چدنی از زیر دستکش مخملی به فرموده رهبری سخت است.
 به‌نظر می‌رسد که دموکرات‌ها می‌خواهند با نگاه مذهبی آخرالزمانی مقابله کنند. در همین سریال‌ها و فیلم‌هایی که نام بردید عموماً حاکمیت مذهبی تند و تیزی در قدرت است که مظهر خشم و ضد بشریت دیده می‌شود.
به‌نظرم بهتر است بگوییم که مردم جهان را از عواقب و نتایج حاکمیت بنیادگرایان مذهبی بهراساند. اما بدون اینکه بخواهد مردم جهان را به‌صورت مستقیم با حاکمیت طرف کند آنها را از نتایج بد آن باخبر می‌کند. مثلا ساختمان‌های خراب و آسمان‌های دهن بازکرده و...
 بسیار خوب. با این نکته کاملا موافقم که جمهوری خواهان همیشه برای خود دلایل و شواهد دینی دارند مانند زمانی که بوش قصد حمله به عراق را داشت. مدام از مسیحیت مایه می‌گذاشتند و می‌گفت که به او الهام شده است. اما سؤالی دارم؛ اگر این روند ادامه داشته باشد و به تعبیر شما پایان دنیا بدون منجی رقم زده شود، چه پایانی برای دنیا ترسیم می‌کنند؟ پایان نهایی دنیا برای آنها چه تصویری دارد؟ کمی شبیه پایان بی‌انتها و پوچ‌گرایی می‌شود.
آنها معتقد به حیات بعد از مرگ به اندازه ما نیستند یا به شکل ما فکر نمی‌کنند. زندگی را صرفاً در این دنیا می‌بینند. منتها در این عصر نگاه آنها این است که تا زمانی که در این دنیا هستیم باید مسلط به دنیا باشیم. برای افزایش سلطه باید سرمایه جمع کرد و بر مردم حاکم شد و قدرت را از مردم گرفت و یا باید کاهش جمعیت را پیش گرفت.
 درباره هدف کاهش جمعیت که خیلی وقت قبل‌تر حتی علامه طهرانی کتابی به این نام نوشتند، مطالب متنوعی گفته شده است. باتوجه به اشاره‌ای که کردید، نگاه دموکرات‌ها را در این باره توضیح بدهید.
این موضوع از اهداف مهم آنها است. کتیبه‌ای در ایالت جورجیا هست به‌نام جورجیا گایدستون. سنگ نوشته‌ای که 10 بند دارد که اولینش آن است که جمعیت بشر باید به 500 میلیون نفر کاهش پیدا کند. بخش دیگر پروتکل‌های صهیونیسم است، پس این چیز پنهانی نیست برنامه آنها برای دنیا چندجانبه است که بخش اقتصادی آن از همه مهم‌تر است. اجلاس داوس در همان پازل است، کنفرانس بیلدربرگ همین‌طور حتی به عقیده من ماجرای دنیای متاورس در همین پازل است اندک سرمایه دست مردم را هم می‌بلعد تبدیل به هیچ می‌کند. نرم افزار آپ لند زمین‌های مجازی به مردم می‌فروشد این در ازای پول به شما هیچی می‌فروشد. شما در خانه تنها یک رایانه دارید و یک عینک واقعیت مجازی وارد این فضا می‌شوید برای آن 1000 دلار می‌گیرند.
کتیبه‌ای در ایالت جورجیا هست به‌نام جورجیا گایدستون. سنگ نوشته‌ای که 10 بند دارد که اولینش آن است که جمعیت بشر باید به 500 میلیون نفر کاهش پیدا کند. بخش دیگر پروتکل‌های صهیونیسم است، پس این چیز پنهانی نیست برنامه آنها برای دنیا چندجانبه است که بخش اقتصادی آن از همه مهم‌تر است.
پس قدرت اصلی‌ترین هدف دموکرات‌ها است. اما اینکه این دو جناح دشمن هم هستند و به جان هم می‌افتند؟ خیر این دو به یک منجی در نهایت باور دارند منتها دموکرات‌ها دنبال منجی به معنای مذهبی و واقعی کلمه نیستند منجی از نظر چیزی که بیاید به دنیا سلطه کند یعنی بیشتر دنبال حاکم‌اند که در عقیده آنها شیطان است فیلمش هم هست مانند لوسیفر.
 اما اگر علنا به شیطان اشاره کنند که مورد قبول مردم دنیا واقع نمی‌شود؟
این هدف پشت پرده است در همین فیلم «بالا را نگاه کن» یک نفر زنده ماند یعنی برنامه داریم. دنیا اگر نابود شود و همه بمیرند باز هم گروهی هستند که زنده‌اند، مانند سریال 100 یا در سریال SEE عده‌ای هستند که در میان نابینایان زنده‌اند. در عقیده آنها دنیا اگر نابود شود آنچه که باقی می‌ماند خودشان هستند به تعبیر دیگر بازماندگان زمین را خودشان می‌دانند. اگر ویروسی باشد کار مسلمانان است نمی‌گوید که کار ما است در فیلم مأموریت غیر ممکن گروهی هستند که در جاهای مختلف دنیا ویروسی را می‌خواهند منتشر کنند یا در فیلم گرین لند، شهاب سنگ می‌آید زمین را نابود می‌کند اما باز عده‌ای می‌مانند که کم و قلیل هستند که منظور خودشان‌اند.
 آیا درباره این دو نگاه آخرالزمانی غربی، در آیات و روایات ما نیز مستنداتی موجود است؟ یعنی می‌توان مستمسکی غیر از دیدگاه‌های رایج در نظر داشت.
اتفاقا جالب است بدانیم که ما در احادیثمان هر دو نوع این تفکر نسبت به آخرالزمان را به ما خبر داده‌اند، یک طرف کاملاً پوچ گرا و اوانجلیکال نگاه می‌کند یک طرف با رویکرد مذهبی عرض موعود و باید به سمت سرزمین مقدس رفت.
هر دو نگاه را داریم، وَ یُهْلِکَ الْحَرْثَ وَ النَّسْلَ وَ أللهُ لا یُحِبُّ الْفَسادَ (250 بقره) دشمنان شما زمانی که به قدرت رسیدند حرث و نسل را از بین می‌برند. نسل فرزندان را یا هلاک می‌کنند یا نابود می‌کنند. حرث چیست؟ زنان شما که نِسَاؤُکُمْ حَرْثٌ لَکُمْ فَأْتُوا حَرْثَکُمْ أَنَّى شِئْتُم (223 بقره) حرث یعنی زمین زراعی. زنان شما را و نسل شما را نابود می‌کنند حالا زنان شما و بنیان خانواده را نابود می‌کنند با چه وسیله‌ای؟ بی‌حجابی و بی‌دینی.
الان نظام سلطه در حال برنامه‌ریزی برای غلات و محصولات کشاورزی‌ است. چین در حال حاضر 60 درصد ذرت دنیا و 50 درصد گندم دنیا را ذخیره کرده است. در یک انبار بزرگی در نروژ بذرهای ناب دیگر اغلات را ذخیره می‌کنند.
کرونا تنها بخشی از بازی کم کردن جمعیت جهان و نسل بشریت است که در مقابلِ آمار سقط جنین و عقیم‌سازی چیزی نیست. خیلی از این آمار امروز مورد توجه نیست، قبلا یک نفر 10 فرزند می‌آورد اما الان 1 فرزند. اما کسی نمی‌گوید که 9 نفر کشته می‌شوند. پس پروردگار در قرآن هر دو شکل از تفکر مذکور از آخرالزمان را خبر می‌دهد و به مؤمنان می‌گوید که خودتان را آماده کنید.
 چرا جریان دموکرات‌ها در سینمای آخرالزمانی قدرت بیشتری پیدا کرده است؟
یک علت آن به عقبه قوی‌تری دموکرات‌ها بازمی‌گردد، مخصوصاً به یهودیان اورشلیمی که ‌از گذشته حزب برتر اسرائیل دست این گروه بوده است. این مثال را توجه کنید. با ساختن سریال مسایا موج عظیمی ‌از اعتراضات مردمی ‌در دنیا شکل گرفت از مسیحیان و مسلمانان تا یهودیان که این سریال چرا ساخته شده است که توهین به انبیا است تا جایی که فصل دوم آن ساخته نشد. برای چی؟ چون که به حدی سریال رو بازی کرده بود که قدرت عملش کم شده است این نتیجه این شکل از عملکرد است. اما هرچی پنهان‌تر عمل کنیم مخاطب واکنش کمتری به شما نشان می‌دهد.
پس هرچه شما پیام را در لایه‌های زیرین مخفی کنید و در میان داستان آن را ببافید اثر داستان قوی‌تر می‌شود. یکی از مشکلات بچه‌های مذهبی در ساخت اثر هنری این است که عقیده دینی خود را می‌خواهند در روی داستان و به‌صورت کاملا نمادین نشان دهند. مثلاً اگر می‌خواهند درباره امام زمان فیلم بسازند حتما به مسجد جمکران می‌روند و آنجا فیلمبرداری می‌کنند. در حالی که می‌شود بدون این کار فیلم را هم کاملاُ مرتبط با موضوع ساخت. به‌نظرم غربی‌ها این کار را خوب بلدند.

شناسه خبر 65696