جریان فکریی که بیشتر به فکر اصلاح در مبانی و راهبرد‌های اصیل انقلاب است و به اعتقاد خودش باید در اصول انقلاب اصلاحاتی صورت پذیرد و با شعار تدبیر و امید سکان امور را طی هشت سال گذشته به دست داشت، نتوانست رضایت عمومی را جلب کند و حتی برخی شعارهای خود را تحقق بخشد. این ناکامی حتی در مدیریت شهری و شوراهای اسلامی شهر‌ها نیز محقق شد، به‌نحوی که رأی‌دهندگان در انتخابات اخیر نیز دست رد به سینه آن‌ها زدند و کاندیداهای بیشتر انقلابی و با شعارهای منطبق بر آرمان‌های انقلاب را به کرسی قدرت نشانیدند.

بنابراین مردم برای چهار سال آینده راه را برگزیدند و سکان را به امانت دست کسانی سپردند که به آن‌ها اعتماد داشتند.

قدرت شیرین است و دست هر کسی باشد، می‌تواند زمینه خدمت یا خیانت را فراهم آورد و انتخابات در همه جای دنیا قدرت را دست به دست می‌کند. حال برخی تمایل ندارند قدرت را به دست دیگران بسپارند و با وجود اینکه مردم تصمیم خود را در انتخابات به همه فهمانیده‌اند، برخی مایلند هم مدیر جریان فکری قبل باشند و هم در دوران جدید بر مسند قدرت باقی بمانند؛ تنها راه آن را هم عوض کردن رنگ می‌دانند. اینان از هیچ فریبی ابا ندارند و همچون اژدهای هفت‌سر به قدرت چسبیده‌اند و قصد ماندن بر مدار مسئولیت دارند.

گاهی خود را قادر مطلق می‌دانند و دیگران را فاقد توانایی امور شهری همچون همدان می‌دانند و درآمدی که از مجاری قانونی و از جیب مردم نصیب مدیریت شهری می‌شود را کارستان فرض می‌کنند که دیگران توان استحصال آن را ندارند.

گاهی به انتشار شایعاتی بی‌اساس مبنی بر انتصاب قریب‌الوقوع به فلان وزارت یا استانداری می‌پردازند تا خود را مطرح نگه دارند و شجاعت را از تصمیم‌گیران بگیرند؛ امری که شنیدن آن را گاه و بی‌گاه در این تابستان داغ، باید به تفریحات تابستانی افزود.

گاهی با تمسک به منصوبان خود یا شخصیت‌های سیاسی با نفوذ مثل نمایندگان مجلس یا برخی آدم‌های با نفوذ در دستگاه‌های امنیتی و نظامی، سعی در ابقای خود در جایگاه‌های قبلی دارند و یا حداقل به دنبال مناصب جدید در دولت جدید هستند.

البته این عده آدم‌ها در سیاسی‌کاری سرآمد هستند و از پیش این روزها و چرخش‌های روزگار را پیش‌بینی کرده‌اند. بنابراین با حفظ ظاهر و با ظرافت و کیاست گاهی به نعل زده‌اند و گاهی به میخ.

ایشان در مدت تکیه بر قدرت همچون آفتاب‌گردان به سمت قدرت چرخیده‌اند و سعی کرده‌اند دل هر دو جریان سیاسی را به‌دست بیاورند و از جیب بیت‌المال و اعتبار و امکانات آن سعی در راضی کردن لیدر‌های فکری و مدیریتی آنان جهت عزیز کردن و ابقای خود داشته‌اند.

امروز که چهره‌های جدید توانسته‌اند اعتماد مردم را در دولت و در مدیریت شهری کسب کنند، باید سخت مراقب این‌گونه افراد باشند. بی‌شک ایشان درتلاش هستند که در فضای جدید کشور دوباره به امثال خود در رده‌های بالاتر متمسک شوند و به قدرت بازگردند. مدیران جدید باید بدانند که بازگشت امثال این افراد لطمه عظیمی به اعتماد مردم خواهد زد و در میان‌مدت افکار عمومی مطالبه‌گر ورود مجدد این چهره‌ها به قدرت خواهد شد.

وقتی رأی‌دهندگان خواهان تغییر گسترده در فضاهای اجرایی شده‌اند، باز ورود بازمانده‌های طیف قبلی یا رنگ‌عوض‌کرده‌ها، منطقی و عقلایی به نظر نمی‌رسد. چنانکه طیف مقابل نیز با نیروهای ارزشی و ناسازگار با افکارخود همین کار را کرد و با حذف آنان مسیر رسیدن به اهداف خود را فراهم کرد.

بی‌شک انقلاب اسلامی در شرایط حساسی به‌سر می‌برد و مردم به‌خاطر نفوذ افراد فاسد به بدنه دستگاه‌های مختلف رنجیده‌اند، اما امید دارند که نیروهای جبهه انقلاب که قدرت را به‌دست گرفته‌اند، کشور را از مشکلات متعدد نجات دهند و با گزینش‌های حساب‌شده و با بررسی سوابق افراد، سکان امور به دست افراد لایق، کارآمد، امانت‌دار، صادق و ارزشی سپرده شود تا ان‌شاءالله زمینه‌های رضایتمندی مردم هرچه بیشتر فراهم آید.