پدر خدابیامرزم یک کارگر ساده روزمزد بود. هر شامگاه که به خانه می‌آمد، دستمزد آن روز را به مادرم می‌داد. مادرم با کار خیاطی برای دوست و فامیل کمک‌معیشت خانواده بود. مادرم مدیر اقتصادی منزل هم بود و امور خانه را طوری مدیریت می‌کرد که سفره ساده‌مان همیشه برکت داشت. پدر و مادرم همیشه خدا را به خاطر رزاق‌بودنش شکر می‌کردند. پدرم با هشت سر عائله، نه تنها از زندگی راضی بود، بلکه دائم‌الشکر بود که خداوند فرزندانی سالم به او داده تا هنگام پیری عصای دستش شوند. زیر سایه مهر مادر و کار و تلاش حلال پدر، همه‌مان بزرگ شدیم و تشکیل خانواده و زندگی دادیم و حالا با شغل‌هایی آبرومند در خدمت جامعه هستیم. پدرم که از کار افتاده شد، حسب وظیفه و محبت، سال‌های سال از او و مادر پیرم نگهداری می‌کردیم. روزی نبود که فرزندان یا عروس و داماد یا نوه‌ها سری به آن‌ها نزنند و احوال‌شان را جویا نشوند. آن‌ها دست به سیاه و سفید نمی‌زدند و همه کارهای‌شان را فرزندان، عروس‌ها، دامادها، نوه‌ها و نتیجه‌ها انجام می‌دادند. گاهی نیز همه‌مان دور یک سفره در خانه پدری جمع می‌شدیم و در کنار هم خوش بودیم. پدرم که سن بیشتری داشت و به دلیل کار و تلاش در صنف کارگری شکسته‌تر از مادرم بود در 80 سالگی با آرامش به رحمت خدا رفت. حالا چندسالی است نعمت مادر را بین خودمان تقسیم کرده‌ایم؛ چند شب خانه این خواهر یا برادر است، چند شب خانه آن خواهر یا برادر، چند شب هم او در خانه خودش و ما نزد او هستیم و مراقبش. پدرخدابیامرزم با اینکه یک کارگر روزمزد بود با توکل، تلاش و اعتقادی عمیق به رزاق‌بودن خداوند، یک خانواده گسترده ساخت، با کلی نوه و نتیجه که حالا هر کدام خانواده‌ای تشکیل داده‌اند و شغلی آبرومند برای خدمت به جامعه دارند. ذهن پدر و مادر من یک ذهن عقیم نبود. تولد، زایش و روییدن که مبنای هستی است در زندگی آن‌ها جاری بود. زندگی را بسیار ساده و راحت گرفتند و اهل تجملات هم نبودند. خداوند کلی فرزند، نوه و نتیجه به آن‌ها داد که برکت زندگی‌شان شد. من، خواهر و برادرهایم نیز این درس‌های آموزنده را از آن‌ها آموختیم و امیدواریم فرزندان‌مان هم از ما بیاموزند و در تله نگرش‌های غلط نیفتند. بدون شک برای زایش در هر عرصه‌ای از زندگی نیاز به ذهنی بارور داریم. ذهن عقیم هیچ خروجی ارزشمندی به ما نمی‌دهد. برای فرزندآوری نیز نیازمند ذهنی بارور هستیم؛ ذهنی بارور، زاینده و امیدوار به حضور خداوند در تمام مراحل زندگی‌مان.