از اتاقی کوچک تا ویژندی مستقل؛ مسیر خلق و بازار چرمدوزی از نگاه بانوی همدانی
در سالهای اخیر، نقش زنان در اقتصاد ایران بیش از پیش پررنگ شده است. از مدیریت کسبوکارهای خانگی گرفته تا تولیدات هنری و صنایع دستی، زنان توانستهاند فضاهای جدیدی برای حضور اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی خود ایجاد کنند. این حضور تنها محدود به مدیریت یا فروش نیست؛ بلکه شامل خلق ایده، نوآوری در محصول و طراحی مسیرهای اقتصادی جدید میشود.
در این میان، مشاغل خلاقانه و هنری، بهویژه صنایع دستی و چرمدوزی، فرصتی بینظیر برای زنان فراهم آورده است. این رشتهها نهتنها امکان بروز خلاقیت فردی را دارند، بلکه برای ایجاد کسبوکارهای مستقل با سرمایه اولیه محدود نیز مناسب هستند. زنان در این حوزهها نشان دادهاند که میتوانند با پشتکار، مهارت و خلاقیت، مسیرهایی تازه برای درآمد و استقلال ایجاد کنند.
سهیلا ابراهیمی صارم، هنرمند و کارآفرین همدانی، نمونهای شاخص از این جریان است. او با تکیه بر دانش طراحی و پشتکار مستمر، از یک کارمند دستمزدی در تولیدی کوچک، مسیر خود را به سوی خلق ویژند مستقل و شناختهشدهای در چرمدوزی همدان پیش برده است. روایت او نهتنها داستان موفقیت یک هنرمند است، بلکه نمادی از قدرت و خلاقیت زنان در عرصه اقتصاد خُرد و صنایع دستی بهشمار میرود.
آنچه در ادامه میخوانید ماحصل گفتوگو با وی است:
آغاز مسیر؛ از کار دستمزدی تا خوداتکایی
سهیلا ابراهیمی فعالیت خود را در سال 1398 با انجام کارهای دستمزدی در یک تولیدی آغاز کرد. او در همان ابتدا به این نتیجه رسید که کار صرفاً اجرایی برایش کافی نیست و با توجه به پیشینه طراحی، بهدنبال خلق طرحها و الگوهای اختصاصی خود رفت.
این بانوی هنرمند میگوید: اوایل فقط کارهای تولیدی انجام میدادم، اما کمکم الگوهای خودم را کشیدم و شروع کردم به ساختن نمونهها. همین شروع کوچک، جرقهای شد که بعدها مسیر مستقل و برند شخصیام شکل گرفت.
این شروع، نمایانگر جرأت و انگیزه فردی او بود؛ تواناییای که بسیاری از تولیدکنندگان موفق به آن دست نمییابند و باعث شد او در مسیر رشد خود اتکا به خلاقیت و مهارت شخصی را در اولویت قرار دهد.
کیفیت چرم؛ هویت محصول و تمایز بازار
یکی از مهمترین ویژگیهای کار ابراهیمی، توجه جدی به کیفیت مواد اولیه است. او معتقد است که چرم، هویت اصلی یک محصول است و انتخاب آن تأثیر مستقیمی بر دوام، زیبایی و رضایت مشتری دارد.
این بانوی همدانی توضیح میدهد که برای انتخاب چرم، رنگ، لطافت، ضخامت و منبع تأمین اهمیت بالایی دارد. چرم باید دسترنگ و طبیعی باشد تا هم دوام داشته باشد و هم حس کیفیت به مشتری منتقل شود. به باور او، استفاده از چرمهای طبیعی و با کیفیت داخلی، مانند چرمهای تبریز و مشهد، نهتنها دوام محصول را تضمین میکند بلکه باعث جلب رضایت مشتری و ارزش هنری بالاتر محصول میشود.
تنوع محصولات و تطبیق با نیاز بازار
ابراهیمی در مسیر فعالیت خود، طیف متنوعی از محصولات چرمی را تجربه کرده، اما امروز تمرکز اصلی او بر کیفهای پول، کیفهای دوشی، جا کارتیها و کیفهای ژاپنی است.
او درباره استقبال بازار میگوید: با توجه به سبک زندگی امروز مردم، کیفهای کوچک و جا کارتیها بیشتر طرفدار دارند. آنها سبُک، کاربردی و متناسب با نیاز روزمره هستند و مشتریها از این سادگی و کاربردی بودن استقبال میکنند.
این نکته نشان میدهد که او نهتنها به مهارت هنری خود تکیه کرده، بلکه بازار و رفتار مصرفکننده را به دقت مطالعه کرده است؛ موضوعی که یکی از رموز موفقیت هر تولیدکننده حرفهای محسوب میشود.
خلاقیت و تمایز؛ فراتر از دوخت ساده
ابراهیمی معتقد است که هنر چرمدوزی تنها شامل دوخت نیست، بلکه فرآیندی خلاقانه و نوآورانه است. او از فنون مختلفی برای جذابیت بیشتر محصولاتش استفاده میکند: نقاشی روی چرم، حکاکی با دستگاه لیزر، نقطهکوبی و ایجاد طرحها و الگوهای اختصاصی.
این خلاقیت باعث شده محصولات او در نمایشگاهها و بازارهای اینترنتی، مورد توجه ویژه مشتریان قرار گیرد و او را از تولیدکنندگان معمولی متمایز کند.
توسعه کسبوکار؛ از پارکینگ خانه تا بازار دیجیتال
یکی از نقاط عطف مسیر کاری ابراهیمی، خرید دستگاه لیزر و ایجاد کارگاه خانگی در پارکینگ خانهاش بوده. او توانست با این اقدام، تولید خود را از سطح دستی و محدود، به کارگاهی نیمهصنعتی و خلاقانه ارتقا دهد.
فروش محصولات او امروز بهصورت ترکیبی انجام میشود؛ از طریق شبکههای اجتماعی و فضای مجازی، از طریق نمایشگاههای محلی و مناسبتی و سفارشهای شخصیسازیشده و هدایا. این مدل فروش نشاندهنده انعطافپذیری و خلاقیت در بازاریابی است که به او امکان میدهد بدون داشتن مغازه فیزیکی، جریان درآمدی مستمر ایجاد کند.
چالشها و درسهای تجربهشده
ابراهیمی در مسیر کاری خود با چالشهای متعددی مواجه بوده؛ ازجمله محدودیت امکانات، نبود مشتری در ابتدای کار و فشار روانی ناشی از رقابت بازار. اما تجربه او نشان میدهد که پشتکار، یادگیری مستمر و خلاقیت بهترین راهکارها برای عبور از این موانع هستند.
او درباره تازهواردان به این صنعت هنری میگوید: اوایل کار ممکن است فروش کم باشد و انگیزه پایین بیاید، اما هرچه ادامه بدهید و خلاقیت داشته باشید، مشتری خودش جذب میشود. نباید دلسرد شد.
اصالت و تقلید؛ نگاه واقعبینانه به بازار
یکی از نگرانیهای رایج در صنایع دستی، تأثیر تقلید و کار مشابه بر بازار است اما ابراهیمی معتقد است که در حوزه چرم، کیفیت، خلاقیت و شناخت مشتری مهمتر از انحصار در طرح است. او میگوید؛ مثل بازار طلا که همه مغازهها شبیه هستند، مشتری کیفیت را میبیند و انتخاب خودش را میکند. این مسئله هم هنر چرمدوزی را تهدید نمیکند.
ابراهیمی قصد دارد فعالیت خود را فراتر از تولید فردی گسترش دهد و با آموزش هنرجویان جدید و توسعه نیروی کار متخصص، ویژند خود را تقویت کند. تجربه تدریس او در صداوسیما و حضور در برنامههای آموزشی نشان میدهد که او اهمیت انتقال دانش و تجربه به نسل بعدی را درک کرده است.
در پایان باید گفت؛ داستان سهیلا ابراهیمی، نمونهای بارز از همآمیختگی خلاقیت، پشتکار و شناخت بازار است. او ثابت میکند که یک زن با کمترین امکانات میتواند مسیر خود را بسازد، خلاقیت خود را بروز دهد و با استفاده از فناوری و مهارتهای نوآورانه، کسبوکاری پایدار ایجاد کند.
نکته مهم اینکه اقتصاد خلاق، عرصهای است که زنان ایرانی میتوانند بیشترین اثرگذاری را داشته باشند؛ زیرا در آن مهارت، ذوق و خلاقیت، مهمتر از سرمایه اولیه و زیرساختهای بزرگ است.
سهیلا ابراهیمی صرفاً یک هنرمند چرمدوز نیست؛ او نماینده نسلی از زنان است که از دل محدودیتها، فرصت میآفرینند، برند میسازند و هنر خود را به یک مسیر اقتصادی موفق تبدیل میکنند. پیام او برای دیگران روشن است؛ «شروع کنید، یاد بگیرید، خلاق باشید و در مسیر بمانید. با استمرار و نوآوری، حتی کوچکترین کارگاهها میتوانند به ویژندی معتبر تبدیل شوند.»